با توجه به جمعیت حدود ۸۴ میلیون نفری ایران در زمانِ نگارشِ این گزارش، هر «دهک درآمدی» در ایران حدود ۸٫۴ میلیون نفر و هر «صدک درآمدی» هم حدود ۸۴۰ هزار نفر جمعیت خواهد داشت. به عبارت سادهتر، اگر بخواهیم «یک درصدیهایِ ایرانی» و ثروت آنها را محاسبه کنیم، باید به سراغ جمعیتی در حدود ۸۴۰ هزار نفر برویم.
«۰٫۳ درصدیها» و «۰٫۱ درصدیها» به جایِ «یک درصدیها»
با این همه، ظاهرا آمارِ دقیقی از «یک درصدیهای ایرانی» وجود ندارد و البته در این برهوتِ آماری، یک نشریه آمریکایی، کار ما را آسان کرده است. مجله معتبر «فوربس» (Forbes) به تازگی گزارشی در مورد افزایش حیرتآورِ تعداد «میلیونرهای ایرانی» منتشر کرده که همزمانیِ آن با کاهش همگانیِ سطح درآمدها در ایران، تکاندهنده است.بر اساس گزارش این مجله، در سال ۲۰۲۰ میلادی تعداد ابرثروتمندان (high net worth individuals یا HNWIs) در ایران، ۲۱٫۶ درصد رشد کرده و این در حالی است که متوسط رشد تعداد این گروه از ثروتمندان در جهان در همین بازه زمانی، تنها ۶٫۳ درصد بوده است.
نکته جالب توجه اینکه بر اساس گزارش مجله «فوربس»، ثروت این افراد به دلار محاسبه شده و بنابراین، آنها «میلیونرهایِ دلاری» هستند. این گزارش اضافه میکند که ثروت این گروه از ایرانیها، حتی سریعتر از تعدادشان هم رشد کرده و در طول سال ۲۰۲۰ میلادی، حدود ۲۴٫۳ درصد افزایش پیدا کرده است.
مجله «فوربس» برای نگارش این گزارش، از دادههایِ یک موسسه مشاورهایِ فرانسوی به نام «Capgemini» استفاده کرده که نشان میدهد تعداد میلیونرهای ایرانی، اکنون به حدود ۲۵۰ هزار نفر رسیده است.
گزارشی در مجله «فوربس» میگوید ایران بر اساس تعداد «میلیونرهای دلاری»، چهاردهمین کشور ثروتمند در جهان است.به عبارت ساده، اکنون در ایران ۲۵۰ هزار نفر، بالاتر از یک میلیون دلار (در زمان نگارش این متن، بالاتر از ۲۵ میلیارد تومان) ثروت دارند. البته، یک میلیون دلار، حداقل ثروتی است که دارنده آن را وارد این لیست میکند و نه حداکثر آن.
گزارش مجله «فوربس» نشان میدهد تعداد میلیونرهای ایرانی، اکنون به حدود ۲۵۰ هزار نفر رسیده است.
اما ۲۵۰ هزار نفر، تنها معادل ۰٫۳ درصد از جمعیت ایران است و به این ترتیب، حالا به جای «دهک درآمدی» یا حتی «صدک درآمدی»، باید از «۰٫۳ درصدیهای ایرانی» یاد کنیم و این در حالی است که تقسیمِ همین ۲۵۰ هزار نفر به گروههایِ کوچکتر، ممکن است موجب شود حتی در همین طبقه هم به «ثروتمندترینها» برسیم.
طبقهای که در سال ۱۳۹۹ ظاهر شد
پرسشی که اکنون پیش میآید این است که این «طبقه خاص» چگونه ایجاد شده است؟ گزارش مجله «فوربس» برای معرفیِ منبع ثروت ابرثروتمندانِ ایرانی، به دو بازار اشاره میکند که بیش و کم برای همه ما آشنا هستند: بازار سرمایه و بازار ارزهایِ دیجیتال. جالب اینکه این دو بازار، در سال ۱۳۹۹ شاهد اوجگیری بودند و این یعنی از شکلگیریِ طبقه ابرثروتمندِ ایرانی، مدت زیادی نگذشته و این بازی، از قضا هنوز هم ادامه دارد.
رشد جهشی بازدهی در بازار سرمایه، اصلیترین دلیل شکلگیری طبقه ابرثروتمندان ایرانی معرفی شده است.
بر اساس دادههای موسسه «Capgemini» (در دلِ گزارش «فوربس») بازدهی بازار سرمایه ایران در فاصله ماههای مارس تا جولایِ سال ۲۰۲۰ میلادی (تقریباً منطبق بر بازه فروردین تا مردادماه سال ۱۳۹۹)، حدود ۶۲۵ درصد در مقایسه با سالِ پیش از آن افزایش داشته است.
این در حالی است که طی همین بازه زمانی، شاخص S&P 500(شاخصی شامل نمادهای ۵۰۰ شرکت برتر در بورس نیویورک و نزدک در آمریکا) تنها ۱۶ درصد بازدهی داشته است.گزارش مجله «فوربس» برای معرفیِ منبع ثروت ابرثروتمندانِ ایرانی، به دو بازار اشاره میکند که بیش و کم برای همه ما آشنا هستند: بازار سرمایه و بازار ارزهایِ دیجیتال. جالب اینکه این دو بازار، در سال ۱۳۹۹ شاهد اوجگیری بودند و این یعنی از شکلگیریِ طبقه ابرثروتمندِ ایرانی، مدت زیادی نگذشته و این بازی، از قضا هنوز هم ادامه دارد.این گزارش اضافه میکند که اقداماتِ دولت ایران هم به رشد طبقه ابرثروتمندِ ایرانی کمک کرده است: دولت ایران، پیش از این، یک درصد از ذخایر «صندوق توسعه ملی» را به بورس تهران تزریق کرده و در مرحله بعد هم، همین چند ماه پیش، حدود ۵۹۵ میلیون دلار (معادل حدود ۱۳ هزار میلیارد تومان) به بازار سرمایه ایران تزریق کرد که موجب رشدِ جهشی بازدهی در بازار سرمایه ایران شد.
بر اساس دادههای «Capgemini» استخراج بیت کوین، به دلیل ارزان بودن برق در ایران، دومین منبع اصلیِ ایجاد ثروت برای شکلگیریِ طبقه ابرثروتمندانِ ایرانی بوده است. جالبتر اینکه بر اساس این گزارش، حدود ۷۲ درصد از ابرثروتمندانِ ایرانی، یعنی جمعیتی در حدود ۱۸۰ هزار نفر، در حوزه استخراج رمزارزها سرمایهگذاری کردهاند.
نشانههایی دیگر از حضور «طبقه ابرثروتمندان ایرانی»
با این همه، حضور طبقه «ابرثروتمندان ایرانی»، تنها به بازارهای سرمایه و رمزارز محدود نمیشود. طی سالهای اخیر، مقاماتِ رسمیِ کشور بارها اعلام کردهاند که نابرابری اقتصادی، از طریقِ توزیعِ سپردهگذاریهایِ بانکی هم قابل مشاهده است.بر این اساس، برخی اظهارنظرهای رسمی نشان میدهند که حدود ۹۷ درصد از داراییهای بانکی ایران در اختیار تنها یک تا ۲ درصد از جمعیت کشور (بین ۸۰۰ هزار تا ۱٫۵ میلیون نفر از جمعیت کشور) است.
از آن سو، محسن رضایی، دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام، پیش از شرکت در رقابتهای انتخابات ریاستجمهوری، در یک سخنرانیِ عمومی به آماری از دارندگانِ ثروتهای کلان در ایران اشاره کرده و گفته بود تعداد ایرانیهایی که ثروتی بیش از هزار میلیارد تومان دارند، حدود ۱۵۰ نفر است.
ابرثروتمندان ایرانی مالیات نمیدهند و سبک زندگی متفاوتی در قیاس با اکثریت جامعه ایران دارند.به گفته دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام، اگر تعداد کسانی که بیش از ۱۰۰ میلیارد تومان ثروت دارند را در نظر بگیریم، تعداد این افراد بیش از ۱۰۰۰ نفر خواهد بود و این در حالی است این افراد به واسطه ثروتشان میتوانند با ورود و خروج به بازارهایی همچون بازار ارز یا طلا، این بازارها را با تلاطم روبهرو کنند. (نقل به مضمون)
محسن رضایی، دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام، پیش از شرکت در رقابتهای انتخابات ریاستجمهوری، در یک سخنرانیِ عمومی به آماری از دارندگانِ ثروتهای کلان در ایران اشاره کرده و گفته بود تعداد ایرانیهایی که ثروتی بیش از هزار میلیارد تومان دارند، حدود ۱۵۰ نفر است.
منشاء آمارهایِ مورد استنادِ دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام مشخص نیست، اما در سالهای اخیر، آمارهایی رسمی هم در این خصوص منتشر شدهاند. بررسیهای مرکز پژوهشهای مجلس شورای اسلامی در زمستان سال ۱۳۹۸ نشان میداد که حدود ۰٫۱ درصد (یک از هزار) حسابهای بانکیِ شخصی در ایران، بیش از یک میلیارد تومان موجودی دارند.
این در حالی است که برآورد نهادهای رسمی نشان میدهد در ایران حدود ۵۰۰ میلیون حساب بانکی وجود دارد (به ازای هر ایرانی بین ۶ تا ۷ حسابِ بانکیِ مختلف) و ایران از این منظر در جایگاه نخست جهان قرار گرفته است.
اگر این آمار را مبنا قرار دهیم و آن را با گزارش مرکز پژوهشهای مجلس شورای اسلامی مقایسه کنیم، حدود ۵۰۰ هزار حساب بانکی با دارایی بیش از یک میلیارد تومان در شبکه بانکی کشور وجود دارد.
اگر از این تعداد حساب بانکی، هر حساب تنها یک میلیارد تومان موجودی داشته باشد، یعنی تنها و تنها داراییهایِ بانکیِ ابرثروتمندان ایرانی، بالغ بر ۵۰۰ هزار میلیارد تومان (یا ۵۰۰ تریلیون تومان) خواهد بود.
اگر دارایی هر حساب بانکی از این دسته را ۵ میلیارد تومان در نظر بگیریم (که شاید فرض دور از ذهنی هم نباشد)، دارایی بانکی ابرثروتمندان ایرانی به بیش از ۵۰ برابر درآمد نفتی ایران در سال ۱۳۹۹ میرسد. (این عددِ فرضیِ بیش از اندازه بزرگ، معادل ۲ هزار و ۵۰۰ تریلیون تومان خواهد بود!)
۲۵۰ هزار «میلیونری» که ایران را به ثروتمندترین کشور خاورمیانه بدل کردند
اما اجازه بدهید باز هم به گزارش مجله «فوربس» برگردیم. بر اساس گزارش «فوربس»، ایران اکنون چهاردهمین کشور جهان بر اساس تعداد افراد با ثروت بالاتر از یک میلیون دلار است و از این منظر، ثروتمندترین کشور در خاورمیانه هم به حساب میآید.
یک خانوار ۴ نفره، برای آنکه با معیارهای قاره آفریقا، بالای خط فقر زندگی کند، باید ماهانه دستکم حدود ۶ میلیون و ۶۰۰ هزار تومان درآمد داشته باشد. حدود ۲۵ میلیون ایرانی کمتر از این میزان درآمد دارند و از منظر سازمان ملل، فرقی با فقرایِ آنگولا یا بورکینافاسو ندارند.
عربستان سعودی که پیش از این در جایگاه نخست در خاورمیانه قرار داشت، اکنون با ۲۱۰ هزار نفر میلیونر، در جایگاه ۱۷ در جهان قرار دارد. این اما در حالی است که بر اساس گزارشهای رسمیِ اخیر، نرخ فقر در ایران به شکلی فزاینده رشد پیدا کرده و اکنون، حدود ۶۰ درصد از جمعیت ایران، زیر «خط فقر نسبی» زندگی میکنند.
بر اساس آمارهای رسمی موسسه عالی پژوهش تامین اجتماعی، ۳۰ درصد از جمعیت ایران زیر «خط فقر مطلق» زندگی میکند.از آن سو، حدود یک ماه پیش، «روزبه کردونی»، رئیس موسسه عالی پژوهش تامین اجتماعی، از آمار تکاندهنده فقرِ مطلق در ایران رونمایی کرد و گفت در طول سالهای ۱۳۹۶ تا ۱۳۹۸، شاخص «خط فقر مطلق» در ایران به ۳۰ درصد رسیده است.
بر اساس تعاریف سازمان ملل متحد، درآمد کمتر از روزانه ۲٫۲ دلار (در سال ۲۰۲۰ میلادی)، به معنی این است که فرد زیر خط فقر مطلق زندگی میکند و نمیتواند نیازهای اساسیِ زندگی خود را تامین کند. با نرخ دلار ۲۵ هزار تومانی، این مبلغ معادلِ درآمدِ روزانه ۵۵ هزار تومانی به ازای هر نفر و ماهانه یک میلیون ۶۵۰ هزار تومانی به ازای هر نفر است.
به این ترتیب، یک خانوار ۴ نفره، برای آنکه با معیارهای قاره آفریقا، بالای خط فقر زندگی کند، باید ماهانه دستکم حدود ۶ میلیون و ۶۰۰ هزار تومان درآمد داشته باشد. اگر به گفته رئیس موسسه عالی پژوهش تامین اجتماعی، حدود ۳۰ درصد از جمعیت ایران زیر خط فقر مطلق قرار داشته باشند، این یعنی حدود ۲۵ میلیون ایرانی کمتر از این میزان درآمد دارند و از منظر سازمان ملل، فرقی با فقرایِ آنگولا یا بورکینافاسو ندارند.