گروه سیاسی:روزنامه شرق نوشت:پس از یک دهه و نیم، سازمان همکاریهای شانگهای با عضویت دائم ایران موافقت کرد. در پی اولین سفر خارجی سیدابراهیم رئیسی در جایگاه ریاستجمهوری، اعضای سازمان همکاریهای شانگهای با تأیید همه اعضا با تغییر عضویت ایران از عضو ناظر به عضو دائم موافقت کردند.
عضویت دائم در این سازمان از اوایل قرن جاری میلادی خواست ایران بود، اما سرانجام این دولت رئیسی است که توانست کسب تأییدیه اعضای این سازمان را در اولین هفتههای کاریاش به کارنامه خود اضافه کند. البته اعضای سازمان همکاریهای شانگهای با عضویت ایران موافقت کردند، اما این موافقت به معنای آغاز روند عضویت دائم ایران در سازمان شانگهای است.
درواقع در همین نشست، سند آغاز این روند نیز به امضا درآمد. هند و پاکستان که هفتمین و هشتمین عضو دائم این سازمان شدند، در سال ۲۰۱۵ تأییدیه اعضا برای عضویت دائم را گرفتند، ولی روند عضویت آنها بعد از کسب این موافقت تا سال ۲۰۱۷ به طول انجامید.
سازمان همکاریهای شانگهای در سال ۱۹۹۶ با نام اولیه «شانگهای ۵» توسط کشورهای چین، روسیه، قرقیزستان، قزاقستان و تاجیکستان بهعنوان اتحادی شکل گرفت تا تلاشی برای برقراری تعادل باشد در مقابل نفوذ آمریکا و ناتو در منطقه؛ هرچند برخلاف ناتو، شانگهای یک پیمان همکاری نظامی نیست.اعضای اصلی و تعیینکننده این سازمان، چین و روسیه هستند. در دهه اول قرن حاضر میلادی، ازبکستان به عنوان عضو دائم و مغولستان، هند، پاکستان، افغانستان، ایران و بلاروس بهعنوان اعضای ناظر به این نهاد پیوستند و حدود یک دهه بعد، هند و پاکستان موافقت اعضا برای عضویت دائم را گرفتند.
اما این سازمان درواقع چه جایگاه و قابلیتی در صحنه بینالمللی دارد و عضویت ایران چه دریچههایی را به روی کشور خواهد گشود؟ بهرام امیراحمدیان، استاد دانشگاه و کارشناس مسائل روسیه و قفقاز توضیح میدهد که سازمان شانگهای سازمان همکاری جامعی است که در حوزههای مختلف، اعم از اقتصادی و تجاری، مبارزه با افراطگرایی، مسائل امنیتی، دراختیارگذاشتن زیرساختهای حملونقل و ارتباط، مقابله با تجزیهطلبی و مسائل دیگر فعالیت میکند و «سازمان فراگیری در تمام زمینهها» و پروژهای «چندمنظوره» است.
او توضیح میدهد که «تأثیر عمده این عضویت این است که سبب میشود جایگاه ایران در محیط بینالملل افزایش پیدا کند. اهمیت سیاسی و ژئوپلیتیکی ایران را بالا میبرد». او با اشاره به حضور چین، روسیه و هند در این سازمان میافزاید: «سه قدرت بزرگ اقتصادی و نظامی و سیاسی در این سازمان حضور دارند که دو تایشان عضو دائم شورای امنیت سازمان ملل هستند. وقتی سازمانی ۹ عضو دائم دارد و دو عضو دائم شورای امنیت سازمان ملل هستند، مفهومش این است که اینها در آنجا لابی دارند».
شعیب بهمن، کارشناس مسائل روسیه و قفقاز نیز دراینباره اشاره میکند که سازمان شانگهای فرصتها، ظرفیتها و قابلیتهایی دارد که باعث اهمیت آن میشود. او نیز مانند امیراحمدیان با اشاره به عضویت چین و روسیه و نیز هند که به عقیده او مانند دو کشور دیگر «جزء قدرتهای فعلی و آینده در سطح نظام بینالملل» به حساب میآیند، تأکید میکند که «خود حضور این بازیگران در ترکیب سازمان شانگهای میتواند این سازمان را حائز اهمیت کند. بهخصوص با توجه به اینکه در این بین دو کشور روسیه و چین عضو دائم شورای امنیت سازمان ملل هم و دارای حق وتو در این سازمان هستند».او «گستره جغرافیایی را که چیزی حدود ۴۰ درصد از خشکیهای جهان را شامل میشود» از دیگر دلایل اهمیت این سازمان میخواند و در توضیح اهمیت آن اشاره میکند: «در طول سالهای گذشته، کشورهای متعددی برای ارتباط با این سازمان و توسعه همکاری با این سازمان ابراز علاقه کردند. پیش از ایران، دو کشور هند و پاکستان در سالهای اخیر موفق شدند که به عضویت دائم در سازمان شانگهای در بیایند... کشورهای دیگری هم هستند مثل ترکیه که در سالهای اخیر بسیار ابراز علاقه کرده است که بتواند در ترکیب شانگهای بهعنوان ناظر یا دائم حضور داشته باشد. همچنین شانگهای در سالهای گذشته کشورهای مختلفی را بهعنوان طرف گفتگو پذیرفته و با آنها همکاری کرده است».
اما امیراحمدیان ضمن اشاره به اینکه مسائل اقتصادی و تجاری اساس سازمان شانگهای نیستند تأکید میکند که این عضویت میتواند در این زمینهها نیز برای ایران مزایایی داشته باشد: «مسائل اقتصادی و تجاری را تسهیل میکند». او اشاره میکند که ایران «۲۰۴۰ کیلومتر در جنوب با دریاهای آزاد ساحل دارد» و اگر سازمان از زیرساختهای ایران در این زمینه استفاده کند، برای ایران منفعت خواهد داشت.
چنانکه بهمن نیز اشاره میکند «ایران به دلیل برخورداری از منابع غنی انرژی، بازار ۸۰میلیونی و موقعیت جغرافیایی ویژهای که دارد و میتواند پل شمال به جنوب و پل شرق به غرب در شانگهای باشد». اما درعینحال این مسئله با چالشهایی نیز همراه است. ایران برای مبادلات تجاری با اعضای شانگهای درحالحاضر گزینههای محدودی دارد. امیراحمدیان توضیح میدهد که برای استفاده مناسب از این فرصتها خط ارتباطی مستقیم لازم است درحالیکه فعلا «مستقیما با سازمان شانگهای خط ریلی جادهای نداریم».
او دریای خزر و مسیر قزاقستان را یکی از این مسیرها میخواند که البته محدود است. گزینه دیگر ترکمنستان است که به گفته او «آنقدر تعرفههای ترانزیت را بالا برده است که اصلا صرف نمیکند»؛ هرچند او معتقد است «ممکن است سازمان شانگهای روی ترکمنستان تأثیر بگذارد و ترکمنستان روابط ایران را با اعضای شانگهای تسهیل کند». گزینه دیگر البته افغانستان است که وضعیت مشخصی دارد. «پاکستان هست، ولی اگر افغانستان بود خیلی برای ما بهتر بود. ولی افغانستان مشکل دارد. ما راهآهنمان را بردهایم تا هرات، ولی از هرات تا بخش دیگر راهآهن که در مزارشریف است، حدود ۷۷۰ کیلومتر دیگر راه است. چه کسی میتواند آن را درست کند؟!».
اما مانع عضویت ایران چه بود و چرا بعد از این همه مدت، با فاصله کوتاهی از تشکیل دولت جدید، این مانع از دید اعضا رفع شد. بهمن دراینباره توضیح میدهد: «یکی از این دلایل تحریمهای شورای امنیت علیه ایران بود. خود روسیه و چین هم بههرحال در ترکیب شورای امنیت قرار داشتند و عملا بر مبنای ساختار سازمان شانگهای، کشوری که تحت تحریم شورای امنیت بود، نمیتوانست به عضویت این سازمان دربیاید و این در حالی است که چنین شرایطی درحالحاضر برای ایران وجود ندارد. با وجودی که آمریکاییها یکجانبه ایران را تحت تحریم قرار دادند، این تحریمها تحریمهایی نیست که از سوی سازمان ملل علیه ایران اعمال شده باشد و در نتیجه مسئله تحریمها مسئله گذشته است». او البته میافزاید ماجرا محدود به این مسئله نبوده است و از دید او تحریمها «عنصر اصلی هم در عدم پذیرش ایران در سازمان شانگهای نبود. یکی از دلایلی که عنوان میشد این بود».
در برهههایی مخالفتهای برخی کشورهای عضو مثل ازبکستان یا تاجیکستان مانع این عضویت بود، با توجه به سازوکار عضویت سازمان شانگهای که نیاز به اجماع دارد، اما بهمن بخش مهمی از مانع عضویت ایران را اتفاقات داخلی توصیف میکند: «بههرحال چالشهایی هم در داخل کشور وجود داشت. دیدگاههای مختلفی درباره شانگهای مطرح میشد که این دیدگاهها باعث میشد به شکل خیلی جدی مسئله عضویت ایران در شانگهای در سالهای گذشته پیگیری نشود. به این معنا که ما شاهد رایزنی دیپلماتیک گسترده و خاصی برای عضویت ایران در شانگهای نبودیم... این مسئله سازوکار و متولی خاصی در طول سالهای گذشته در ایران نداشته و این خودش مزید بر علت بوده برای بهتعویقافتادن و بهتأخیرافتادن عضویت ایران.
این عامل میشود گفت مهمتر از عوامل دیگر یعنی عوامل خارجی بود. کمااینکه اگر در همان دورانی که ازبکستان یا تاجیکستان مخالفت میکردند، ما یک سازوکار مشخص داشتیم و رایزنیهای دیپلماتیک لازم را با این کشورها میتوانستیم بهدرستی انجام دهیم، در همان موقع هم میشد بههرحال دیدگاه این کشورها را تغییر داد. ولی چون اساسا چنین ایدهای در بخشی از نخبگان ما با مخالفت مواجه بود، خیلی پیگیری هم نمیشد و مورد توجه قرار نمیگرفت».
اما این مانع چگونه در این موقعیت زمانی رفع شد؟ «درحالحاضر با توجه به تغییر دولت در ایران و اینکه بههرحال سیاست خارجی دولت جدید مبتنی بر توسعه راهبرد نگاه به شرق است، این پیام و این انگیزه به طرفهای عضو در سازمان منتقل شده است و آنها هم ابراز تمایل میکنند که ایران به عضویت این سازمان دربیاید. به این دلیل که ایران بههرحال علاوه بر اینکه در حوزههای سیاسی، امنیتی و نظامی کشور مهمی بهشمار میآید، میتواند ویژگیها و قابلیتهای قابلتوجهی را به سازمان شانگهای بیفزاید».
به عبارت دیگر، چنانکه در بسیاری مسائل در صحنه سیاست خارجی اتفاق میافتد، بیش و پیش از اینکه در این مدت کوتاه، تلاشها فرصت چندانی برای اثرگذاری روی تصمیم اعضا داشته باشند، شناختی که از تیم جدید اجرائی و سیاست خارجی ایران نزد اعضا وجود داشته است و احتمال تقویت رویکرد «نگاه به شرق» در دوران دولت جدید، تأثیر مهمی روی اقناع نهایی آنها در کنار رفع موانع پیشین مثل تحریمها داشته تا درنهایت پس از چندین و چند سال، با هدایت چین و روسیه، سازمان شانگهای ایران را به عضویت دائم بپذیرد.