سردار سرتیپ پاسدار حسین سلامی با بیان اینکه انقلاب اسلامی در دوره جنگ سرد اتفاق افتاد که مدل توزیع قدرت دو قطبی بود و هر کدام یک راهبرد جهانی و منطقهای داشتند، افزود: سیاست آمریکا سد نفوذ کمونیسیم و سیاست منطقهای آن ستونهای دوگانه نیکسون و تقویت قدرت دفاعی ایران و عربستان بود.
وی با بیان اینکه "ایران در زمان طاغوت هم به عنوان سد نفوذ کمونیسم بود و هم به عنوان ژاندارم حافظ منافع آمریکا"، خاطرنشان کرد: انقلاب اسلامی شوک ژئوپولتیک برای آمریکا بود که با خارج شدن ایران از نفوذ این کشور توازن قدرت دو قطبی جهان را بر هم زد. به همین علت آمریکاییها واکنشهای سرسختانه در مقابل انقلاب ایران از زمان پیروزی آن تاکنون داشتند. وي اضافه کرد: با اینکه ما هم دارای قدرت نظامی ویرانگر مخرب و تهاجمی هستیم و منافع قدرتهای بزرگ را میتوانیم به مخاطره بیاندازیم، اما در روند دیپلماتیک از بحث نظامی استفاده نمیکنیم.
سلامی با بیان اینکه "آمریکاییها اشتباه محاسباتی فراوانی دارند و تاریخ این را نشان داده است؛ بنابراین رویکردهای غلطی در پیش میگیرند"، یادآور شد: آمریکا 50 درصد قدرت نظامی کل جهان را دارد و قدرت اقتصادی و سیاسی اول جهان هستند اما تدبیر لازم را برای استفاده از آن ندارند. آمریکاییها هنوز از ظرفیتهای مقاومت ملی ما فهم دقیقی ندارند. ملت ایران طولانیترین جنگ قرن بیستم را بدون از دست دادن یک وجب از خاک خود و در جنگی نابرابر پشت سر گذاشته است.
وی با تاکید بر اینکه "شرایط راهبردی برای اعمال قدرت نظامی آمریکاییها در هیچ جای جهان وجود ندارد"، گفت: آیا آمریکاییها قادرند جنگ گسترده را که با ایران انجام میدهند، اداره کنند و در برابر توانمندیهای قدرت نظامی ایران منافع خود را حفظ کنند یا تلفات روزانه بیش از حد تحمل جامعه آمریکا را قبول کنند یا امنیت انرژی را میتوانند حفظ کنند یا اینکه حضور نظامی خود را در دریا در مقابل قدرت ما حفظ کنند یا مدافع امنیت رژیم صهیونیستی باشند؟ آیا آنها میتوانند از ظهور انرژی متراکم بالقوه در جهان اسلام که علیه آمریکا وجود دارد، جلوگیری کنند؟