گروه سیاسی: رئیس مجلس در نشست با جمعی از نویسندگان با بیان اینکه انقلاب ما انقلاب فرهنگی بود تاکید کرد: مبنای این انقلاب نیز مردم بودند که آمدند و به آن عینیت بخشیدند. معجزه امام(ره) این بود که دین را از کنج حجرهها به وسط جامعه آورد آن هم در زمانی که همه تحلیلها این بود که امکان آن وجود ندارد؛ اما قدرت فرهنگ نشان داد که دین این ظرفیت را دارد و شعار هم نیست.
محمد باقرقالیباف افزود: در بخش دفاع مقدس نیز حتی به لحاظ مادی پیروز شده و نشان دادیم به همه خواستههایی که خیلیها در سالهای پس از قطعنامه ادعا کردند که به آن نرسیدهایم هم رسیدهایم.
رئیس مجلس در این بخش با بیان این پرسش که آیا در جنگ قدرت نظامی ما را نجات داد و آیا با موشکهای که شهید طهرانی مقدم ساخت جنگیده ایم تاکید کرد: با گوشت و پوست و استخوان خود میگویم جز با اتکا به فرهنگ و باورهای خود، مقابل دشمن نجنگیدیم.
قالیباف با بیان این که پس از انقلاب وقتی بسیج تشکیل شد، آن طور که باید جا نیفتاد و از زمانی جا افتاد که تولید فرهنگ کرد و آن زمان میدان دفاع مقدس بود افزود: فرهنگی که در دفاع مقدس نهفته بود در حوزه آموزش نیز تبلور یافت؛ من هم ابتدای نظامی نبودم بلکه یک دانش آموز دبیرستانی بودم اما چه اتفاقی افتاد؟ یک افسر توپخانه برای اینکه وارد جنگ شده و یک توپ رها کند باید 4 سال آموزش ببیند اما یک شهروند عادی بدون هیچ سابقه جبهه، 4 هفته آموزش میبیند و در این زمان به اندازه 4 سال آموزش و مهارت میبیند و حداکثر 3 ماه بعد تبدیل به یک فرد موثر برای حضور در جنگ میشود و این همان فرهنگی است که گذشت، مدیریت و فرماندهی را آموزش میدهد.
قالیباف در ادامه با بیان اینکه قدرت ما باورهای مردم است که اگر دل به جمهوری اسلامی ندهند، هرچه موشک هم داشته باشیم فایده ای ندارد، این پرسش را بیان کرد که «چرا به این شرایط رسیدهایم؟» و در پاسخ اظهارکرد: تصور میکنم به این دلیل است که همه کارهایی که مبتنی بر سنتهای الهی بود کنار گذاشتیم.وی با تاکید بر این که در آن برهه تغییر نگاه و اتکا به سنتهای الهی و مردم باعث تحول در جبهه شد گفت: همه این اتفاقات پشت سر هم انجام گرفت لذا امروز باید این فرهنگ را که منجر به پیروزی میشد را حتی در سپاه تدریس کنیم.
رئیس نهاد قانونگذاری کشورمان تاکید کرد: مردم تکیه گاه کشور هستند درحالی که ما آنها را با دسته بندیهای مختلف جدا کرده ایم.
وی ادامه داد: زمانی که از انقلابی گری حرف میزنیم اگر در متن آن عدل و عقل نباشد و انسانها حرمت نداشته باشند و اگر ما به عنوان مدیری سیاسی، حرف و دعواهای سیاسی و باورهای مختلف مردم را نپذیریم و نگاه عدل و عقل بر تصمیمات ما نباشد و جامعه آن را نبیند، در موضوعات ملی که در سرنوشت همه ما تأثیر دارد به سمت بی هویتی میرود و فرهنگ برای آن بی ارزش میشود.