به روز شده در ۱۴۰۳/۱۰/۰۲ - ۲۰:۱۹
 
۰
تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۰۹/۳۰ ساعت ۱۴:۱۹
کد مطلب : ۳۱۱۸۸۱

دست فدراسیون فوتبال در جیب داوران زن

دست فدراسیون فوتبال در جیب داوران زن
گروه ورزشی: داوران زن فوتبال اوضاع خوبی ندارند و بخاطر ترس از محرومیتهای احتمالی، از این وضعیت انتقاد نمی‌کنند اما هیچ عزمی هم برای حل مشکل‌شان وجود ندارد و در اولویت مسئولان نیستند.به گزارش ایسنا، هفته ششم لیگ برتر فوتبال زنان در شهرهای مختلف کشور برگزار شد و به پایان رسید اما بی‌توجهی و کم‌کاری فدراسیون در مورد داوران زن همچنان ادامه دارد و نشان داده که اهمیتی برای وضعیت نیروهای تحت مدیریت خود قائل نیست و در پی حل مشکلات آنها اقدام نمی‌کند.  
 
پیش از این عنوان شده بود که زنان داور از نظر البسه مناسب دچار مشکل هستند و حتی مجبور شده‌اند از دوران مرد لباس قرض بگیرند اما با گذشت ۶ هفته اقدامی در مورد تامین ملزومات داوری زنان صورت نگرفته است و  به مانند سابق با لباس‌های فصل گذشته داوری می‌کنند. این در شرایطی است که همین لباس‌ها از لحاظ تعداد و رنگ‌بندی ناکافی بوده و همیشه داوران در زمین بازی به علت مشابهت رنگ لباس و موجود نبودن رنگ متفاوت با مشکل روبرو شده‌اند تا حدی که گاهی تیم‌ها برای هماهنگی با داوران رنگ لباس خود را عوض کرده‌ یا اینکه با همان لباس ادامه داده‌اند. این عمل نه تنها غیرقانونی است بلکه در زمین هم بارها مشکلاتی را به وجود آورده است. از طرفی مسابقات لیگ برتر در فصل پاییز و زمستان پیگیری می‌شود و با توجه به سرمای هوا داوران زن همانند گذشته با مشکل نبود البسه مناسب این فصل درگیر هستند.  

عدم تامین البسه کافی و مناسب از سوی فدراسیون فوتبال همیشه یکی از مشکلات داوران زن بوده و علی‌رغم همه وعده‌ها همیشه این مساله پابرجا بوده است. این درحالی است که تامین گرمکن ورزشی و یکدست برای همه داوران وظیفه اصلی فدراسیون و کمیته داوران و از نیازهای پایه‌ای و اساسی داوری کردن است، اما شنیده می‌شود از آخرین باری که کمیته داوران برای داوران زن گرمکن تهیه کرده است حدود چهار سال می‌گذرد.    

در چنین شرایطی کمیته داوران هر سال تعدادی داور جوان را به لیگ برتر اضافه می‌کند. برای فصل جاری حدود ۱۰۰ داور در کلاس‌های پیش‌فصل شرکت کردند که از این تعداد تنها حدود ۳۰ داور تجربه قضاوت داشتند و بقیه نیروهای جوانی بودند که به تازگی کار خود را آغاز کرده‌اند. اگر داوران باتجربه لباس‌های فصل‌های گذشته خود را دارند و از آنها استفاده می‌کنند، این داوران جوان همان را هم ندارند و مجبور به قرض گرفتن لباس از مردان می‌شوند. ‌ این مساله ابعاد گسترده‌تری می‌تواند پیدا کند. به‌طور مثال اگر لباس هرکدام از داوران دچار مشکلی همچون پارگی یا پوسیدگی شود، چاره چیست؟ یعنی باز هم همان تعداد اندک که لباس فصل گذشته را دارند به آمار داوران بی‌لباس اضافه خواهند شد؟

مساله‌ دیگری که با سروصدای زیادی همراه بود و فدراسیون از آن استفاده تبلیغاتی بسیاری کرد، به دستمزد داوران مربوط می‌شود. در حالی که گفته شده بود دستمزد داوران ۴ برابر می‌شود اما این اتفاق نیفتاد و طبق شنیده‌ها سازمان لیگ با درخواست افزایش دستمزد زنان موافقت نکرده و زنان همان مبلغ ناچیز قبل را دریافت می‌کنند. در فوتبال زنان داور وسط حدود ۱۵۰ هزار تومان، کمک داور ۱۰۰ هزار تومان و داور چهارم ۵۰ هزار تومان می‌گیرند که در شرایط اقتصادی فعلی کشور چیزی شبیه به فاجعه است. دستمزد کم داوران را می‌توان در کنار ریخت‌ و پاش‌های فدراسیون برای همراهان بی‌ربط زیادی قرار داد که در اعزام‌ها تیم ملی مردان را همراهی می‌کنند و حق ماموریت دلاری و پاداش دریافت می‌کنند!  

این دستمزد حتی هزینه رفت و آمد داوران را هم تامین نمی‌کند چون سازمان لیگ به تازگی اعلام‌ کرده داورانی که باید به شهرهای دیگر سفر کنند، از محل سکونت خود تا ترمینال، راه‌آهن یا فرودگاه دیگر نباید برگه مالی پر کنند و بر اساس مصلحت و تشخیص خود مبلغی را تحت عنوان ایاب و ذهاب داخلی روز ماموریت به داوران پرداخت می‌کند که با توجه به میانگین دریافتی دستمزدها می‌توان حدس زد بالاتر از ۵۰ هزار تومان نخواهد بود. این در صورتی است که ممکن است هزینه رفت و آمد یک داور خیلی بیشتر از این مقدار باشد. پیش از این داوران هزینه رفت و آمد خود را محاسبه و به همراه فاکتور، برگه مالی پر می‌کردند و همان مبلغ را از سازمان لیگ می‌گرفتند اما اکنون در نظر گرفتن مبلغی مبهم و یکسان برای همه نه فقط کاملا به ضرر داوران، بلکه به سود فدراسیون است و یعنی اینکه سازمان لیگ از جیب داوران برمی‌دارد و در جیب خود می‌گذارد.

چگونه می‌توان هزینه یکسان برای رفت و آمد درون‌شهری در کلانشهرها و شهرستان‌های کوچک را یکسان گرفت؟ با یک حساب سرانگشتی می‌توان فهمید یک‌ داور وسط زن اگر در خوشبینانه‌ترین حالت همه ۲۲ هفته لیگ را داوری کند، بخشی از مسافت‌ها را زمینی طی و از جیب تامین کند در نهایت و پایان سال دستمزدی که برای هزینه‌کرد خود و قضاوت دریافت خواهد کرد به پنج میلیون هم نخواهد رسید. یعنی بعد از هفت ماه داوری، یکسال تمرین مداوم و مخارج البسه تمرین، محل تمرین و هزینه‌های پزشکی، با کسر مالیات که همیشه انجام می‌شود، دستمزد یک داور زن کمتر از پنج میلیون تومان است.  

سوال اینجاست که چرا مسئولان فدراسیون فوتبال توجهی به وضعیت اسفبار داوران زن ندارند؟ چرا وعده‌های حمایتی که از بخش زنان داده شده و ظاهرا فقط جنبه تبلیغاتی داشته، محقق نمی‌شود؟ فدراسیون عزیزی خادم برای بهبود شرایط داوران چه اقداماتی انجام داده؟  زنان داور در حالی چنین اوضاع بدی را تجربه می‌کنند که اجازه انتقاد و مصاحبه ندارند. فراموش نکرده‌ایم که در سال‌های گذشته ۳۰ داور به دلیل اعتراض به عدم پرداخت مطالباتشان، مدت‌ها از میادین داوری به بهانه‌های محتلف دور شدند!
پربيننده‎ترين مطالب و خبرها