گروه جامعه:روزنامه ابتکار نوشت: روسیه فلفل دلمهای، سیب و هلوی صادراتی ایران را پس فرستاد. چرا؟ به دلیل وجود مواد دفع آفات و آلودگی خطرناک ناشی از سموم تقلبی. هند کیوی صادراتی ایران را برگشت داد. چرا؟ به دلیل وجود مواد دفع آفات و آلودگی خطرناک ناشی از سموم تقلبی. ازبکستان سیب زمینی صادراتی ایران را پس فرستاد. چرا؟ به دلیل وجود مواد دفع آفات و آلودگی خطرناک ناشی از سموم تقلبی. این اتفاق برای سیب صادراتی به ترکمنستان، هندوانه برای کشورهای حاشیه خلیج فارس و نخلهای صادراتی به قطر نیز رخ داد.
اینها بخشی از مصائب فاجعهبار ما در بخش سلامت محصولات کشاورزی است که اخبار آن به بیرون درز پیدا کرده و رسانهای شده است. این در حالیست که کشورهای دیگر نظیر عراق، ترکیه، پاکستان، افغانستان، آذربایجان و... نیز رغبتی به خرید محصولات کشاورزی ما ندارند و یا آنها را پس میفرستند.
این که بازار محصولات کشاورزی ما در منطقه سریعاً جای خود را به دیگر کشورهای فرصت طلب میدهد، شاید قابل تحمل باشد. هرچند که این هم مصیبت کمی نیست؛ چراکه کشور ما به شدت تحت تاثیر تحریمها قرار دارد و اجازه صدور کالاهای ارزآوری نظیر نفت و گاز و ... را از ما گرفتهاند. حالا هم این آب باریکه صدور محصولات کشاورزی را هم خودمان با بیکفایتی و بی مسئولیتی بر روی کشورمان داریم میبندیم. ابدا هم نمیتوان عودت و دیپورت محصولات کشاورزی از طرف کشورهای دوست و همسایه را به توطئه خارجی نسبت داد. نمیتوان آن را هم تصادفی و یک کار کوچک سهل انگارانه به شمار آورد. اگر یک یا دو کشور یا یک یا دو محصول بود میشد تا اندازهای استدلال برخی مسئولان و کارشناسان توجیه گر و مسئولیت گریز را پذیرفت. اما این همه کشور پس زننده و این همه محصول برگشتی خبر از یک خیانت و جنایت میدهد. بی تردید کشوری که سموم تقلبی و ِغیر استاندارد به ایران فروخته و هم کسانی که وارد کننده هستند و هم سازمانها و نهادها و کسانی که مسئولیت امنیت و تولید غذا و دارو و محصولات کشاورزی را به عهده دارند به نوعی از خیانت علیه مردم ایران دست زده اند.
دردناکتر این است که این همه نهاد و سازمان و مسئول و مدیر وچه وچه با هزاران میلیارد بودجه معلوم نیست چکار میکنند که این وضعیت اسفبار را رقم زده اند. تاسف بارتر این که هرکسی دارد زیر بار مسئولیت شانه خالی میکند و گناه را به گردن دیگری میاندازد. وزارت بهداشت توپ را به زمین جهاد کشاورزی میاندازد؛ آن یکی سازمان حفظ نباتات را مقصر میداند؛ دیگری میگوید سازمان آب و خاک کوتاهی کرده؛ آن دیگری میگوید موسسه گیاه پزشکی خواب بوده؛ خلاصه همان گونه که شیوه اداره کردن و مسئولیتپذیری در برخی موارد در این سالیان بوده خوب میدانیم چگونه با کی بود کی بود من نبودم از دست و چنگال شیر ناتوان و شل عدالت فرار کنیم.
آیا یک مرجع فریادرسی نیست که از این سازمانها و مسئولان و نهادها بازجویی کند که چرا در انجام وظایف خود کوتاهی کردهاند و اصولاً چرا فرافکنی میکنند و به جای پذیرش و اصلاح خطای خود، آن را به گردن دیگران میاندازند؟ الان که به یمن و لطف کشورهایی که مسئولان پاسخگو دارند و با سخت گیری و استاندارد دقیق اجازه ورود محصولات خطرناک و زیان آور برای سلامتی مردم خود را ندادهاند، مردم ما آگاه شدهاند که چه فاجعهای در تولید و مصرف محصولات کشاورزی رخ داده است و آنان بیخبر بودهاند. اکنون هم خیلی از مردم و مسئولان میپرسند که این محصولات برگشتی را چکار میکنند؟ برخی معتقدند در بازار داخلی به فروش میرسانند و برخی مسئولان هم ادعا میکنند آنها را نابود میکنند.
اما مشکل اصلی اینها نیست؛ مشکل اساسیتر این است که همه محصولات کشاورزی داخلی امکان دارد آلوده باشند. یعنی ما داریم سم و آفات خطرناک مصرف میکنیم. تصور بفرمایید که با وجود سختگیری نسبی مسئولان در صدور گواهی بهداشتی این محصولات صادراتی و به اصطلاح نظارت بر استاندارد بودن این محصولات برای صادرات، تازه این گونه آلوده و خطرناک و غیرقابل مصرف و مضر برای سلامتی مردم کشورهای مقصد تشخیص داده شده و عودت داده میشوند؛ وای به حال ما، در داخل که این نظارتها و تشخیصها و سختگیریها وجود ندارد، محصولات مصرفی ما چقدر آلوده و خطرناک و مضر خواهند بود؟ خدا بخیر کند. به گفته کارشناسان یکی از پیامدهای مصرف این محصولات آلوده سرطان زایی و ناباروری و نقص جنین است که اگر یک آمار درست و حسابی از میزان شیوع این بیماریها و مرگ و میر ناشی از این موضوع ارائه داده شود، بیتردید تا اندازهای پی به عمق یک ابر فاجعه خواهیم برد.