گروه حوادث: سرقت در تعاریف کلاسیک جرمشناسی، جزء جرائم اقتصادی دستهبندی میشود و یکی از مهمترین آسیبهای اجتماعی به شمار میآید. جامعهشناسان، فقر، ناهنجاریهای اقتصادی و نابرابری طبقاتی را از زمینههای مهم وقوع سرقت در جامعه میدانند و معمولا میان مشکلات اقتصادی و جرائمی همچون سرقت، رابطه مستقیم درنظر میگیرند.
در سالهای گذشته که شاهد برخی تکانهها و تلاطمات اقتصادی در جامعه بودهایم- چنانکه برخی اقتصاددانان و جامعهشناسان از لفظ بحران نیز برای توصیف آن استفاده میکنند- موضوع سرقت چه در سطح خرد و چه در سطح فراتر از خرد در افکار عمومی به مسئله تبدیل شده است. کموکیف این مسئله اگرچه بهدلیل توقف انتشار آمار جرائم و سرقتها قابل مقایسه با گذشته نیست اما در این شکی نیست که بخشی از آن ریشه در مشاهدات شخصی و تجربه زیسته هر یک از شهروندان و بخش دیگرش به انعکاس تصاویر متعدد سرقتها– از موبایلقاپی گرفته تا سرقت تجهیزات شهری همچون درپوش فاضلات و گاردریل- در فضای مجازی و شبکههای اجتماعی برمیگردد.
تصاویری که اگرچه آنها هم ریشه در واقعیت دارند اما معمولا مراجع مسئول آن را مخل امنیت روانی جامعه میدانند و سعی میکنند با انتشار آن مقابله کنند. درباره ابعاد اجتماعی و روانی جرائمی همچون سرقت با سردار علیرضا لطفی، رئیس پلیس آگاهی تهران گفتوگو کردهایم. اگرچه پلیس تنها مرجع مقابله با سرقت نیست و بهگفته سردار لطفی 26دستگاه در پیشگیری از سرقت و مقابله با آن نقش دارند اما اطلاعات او درباره زمینهها، شرایط، جغرافیا و پراکندگی زمانی انواع سرقت در پایتخت خواندنی است.
آخرین آماری که شما در حوزه سرقت ارائه دادهاید برای سال 98 است که یک سیر صعودی را نشان میدهد، بعد از آن ارائه آمار سایر جرائم ازجمله سرقت در سال 1399و 1400را متوقف کردید درحالیکه بسیاری درجامعه بهشدت در این حوزه حساس و نگران هستند؟ چرا این اتفاق رخ داد؟
آمارهایی که از مرکز فوریتهای پلیس 110در اختیار ما قرار داده شده، نشان میدهد که مردم در 8ماهه ابتدایی امسال 8میلیون تماس با این مرکز گرفتهاند که میانگین 45تا 50درصد آن عملیاتی شده است. این آمار نشان میدهد که سرقت از نظر کمیت در رتبه چهارم قرار دارد و مطالبه اول شهروندان تهرانی نیست. در واقع مسائل مربوط به راهنمایی و رانندگی در رتبه اول، جرح و کلاهبرداری در رتبه دوم، جرائم جنایی در رتبه سوم و سرقت در رتبه چهارم از نظر تماس مردمی است منتها در همه دنیا اینگونه است که در بین همه جرائم خاص عدد سرقت مهمترین بخش کمی جرائم است که مردم به آن توجه میکنند.
پس معتقدید که سرقت در تهران افزایش پیدا نکرده و این ناامنی در حوزه سرقت بهخصوص سرقت خیابانیموبایل و کیفقاپی کاذب است؟
سرقت متأثر از بسیاری از مؤلفههاست مثل تورم و بیکاری یا فقر. در ایران 26دستگاه در پیشگیری از سرقت نقش دارند که همگی باید به وظایفشان در کاهش سرقت عمل کنند که نیروی انتظامی یکی از آنهاست. ما امسال با واقف بودن به امکان افزایش سرقت برنامهریزی کردیم تا بتوانیم از آن جلوگیری کنیم. الان میتوانیم بگوییم عدد 8ماهه امسال نسبت به 8ماهه سال قبل افزایش قابل توجهی را نشان نمیدهد. یک افزایش زیر 2درصدی در وقوع سرقت داریم که تلاش کردیم آن را کنترل کنیم. همچنین ما 73درصد جرائم را کشف کردیم و عدد دستگیری هم قابل توجه بوده که نمیتوانم آن را ارائه دهم.اما در کل وضعیتمان در سال 98خیلی بهتر بوده است.
سردار! میزان سرقتهای خرد در تهران چقدر افزایش پیدا کرده و میزان سرقت موبایل را هم بفرمایید؟
از مجموع سرقتهای تهران، 54درصد سرقتهای خرد بوده است مثل سرقت لوازم و قطعات و محتویات خودرو، کیفقاپی و جیببری و انباری زنی که معتادان متجاهر تأثیر زیادی روی اینها دارند. 90درصد سرقت قاپزنیهای ما در موبایل خلاصه میشود. همچنین 3جرم در تهران افزایش نسبی داشته، سرقت از منزل، موتورسیکلت و کیفقاپی و موبایلقاپی. ما اولا یک گلهمندی داریم، متأسفانه برخی شهروندان به دلایل مختلف خانه را به بانک تبدیل کردهاند، سارقان وقتی برای سرقت منزل هجوم میآورند، مقدار قابل توجهی طلا، سکه، ارز از خانهها خارج میکنند. این یعنی مردم ما متأسفانه با وجود هشدارهایی که پلیس داده که خانه اصلا محل امنی برای نگهداری این قبیل چیزها نیست، انبوه اقلام قیمتی را در خانه نگهداری میکنند.
شهروند میآید اینجا میگوید مثلا چند میلیارد طلا از خانه من بردهاند. آخر مگه شما طلافروشی هستی؟! یا دیگری میگوید فلان قدر ارز از خانه من بردهاند، مگر صرافی هستی؟! متأسفانه به دلایل مختلف که آن را به بخشهای مربوطه گفتهایم، بعضی از مردم خانه خود را به بانک تبدیل کردهاند. توصیه ما به مردم این است که اینگونه موارد را در صندوق امانات بانکها یا جاهای مطمئن دیگر نگهداری کنند. البته بانک مرکزی هم موظف است همکاری و شرایط استفاده از این صندوقها را تسهیل کند.
سرقت از منزل چقدر افزایش پیدا کرده؟ چرا آمار نمیدهید سردار؟
ما نمیتوانیم آمار بدهیم ولی چندان نگرانکننده نیست.
بیشترین سرقت از منزل برای کدام مناطق تهران است؟
تعرض سارقان به خانهها را بیشتر در مناطق شمال، شمال غرب، شمال شرق و شمیرانات شاهد هستیم.
چرا بهطور دقیق میزان سرقت در حوزه را ارائه نمیدهید؟ جامعه افزایش سرقت را بهوضوح حس میکند و شاهد آن است. وقتی شما آمار را ارائه نمیدهید یعنی افزایش چشمگیری داشته است.
نه اینطور نیست. در ارائه آمار ملاحظه میکنیم.
مثلا سرقت موبایل یکی از جرائمی است که به طرز عجیبی در شهر رو به افزایش است، ولی شما آماری ارائه نمیدهید.
درباره سرقت موبایل چند اتفاق افتاده. افزایش قیمت موبایل بر میزان سرقت آن تأثیر عجیبی گذاشته است. برند خاصی از موبایل هست که قیمت آن تا 50میلیون در بازار رسیده که سارقان به آن گرایش پیدا کردهاند از سویی مردم موقع استفاده از آن دقت نمیکنند. از طرفی ما در حوزه موتورسیکلت بههمریختگی خاصی داریم مثلا موتورهای بدون پلاک یا پلاک مخدوش در شهر زیاد است که در سرقت موبایل تأثیر دارند و باید برخی دستگاهها برای کنترل آن کمک کنند. در واقع با موتورسیکلت هم سرقت میکنند و هم وسیلهای است که به راحتی سرقت میشود.
سردار اطلاع دارید که بعد از سرقت چه بر سر موبایلها میآید؟
بخشی از سرقتیها طبعا توسط پلیس کشف و به صاحبان اصلی عودت داده میشود. بخش دیگری متأسفانه از کشور خارج میشود.
به کدام کشور؟
عمدتا به افغانستان میرود. آنجا البته پیگیری میشود، ما داریم برنامهای را دنبال میکنیم که آنجا مسئله پیگیری شود. بخش دیگری از موبایلها هم احتمال دارد که اوراق شوند. یک مشکلی هم ما پیرامون سنین پایین در موبایلقاپی داریم؛ سارقان حرفه ای بعضا گرایش پیدا کردهاند که از افراد زیر 18سال برای موبایلقاپی سوءاستفاده میکنند. این هم مشکلاتی برای خودش درست کرده است.اما ما میخواهیم یک ساختار جدید در آگاهی تعریف کنیم.وقتی رونمایی شد توضیحات بیشتری ارائه خواهیم کرد. من مطمئنم این طرح در بحث موبایلقاپی بهویژه در احساس امنیت مردم خیلی خیلی تأثیرگذار خواهد بود.
دنبال این هستیم که در چند ساعت اول بتوانیم به تعداد قابل توجهی از موبایلقاپیها برسیم. برای همکاری دستگاههای مختلف دیگر هم در این طرح برنامه داریم. مهمتر از همه اینکه درباره آن احساس ناامیدی که اشاره کردید هم برنامهداریم. یعنی مشخصا برای بحث موبایلقاپی قرار است افراد مشخصی را بهکار بگیریم که دارند آموزش میبینند که نوع مواجهه آنها با مردم تداعی ناامیدی نکند. آدمهایی را گذاشتیم که بتوانند درست راهنمایی کنند، درست از مردم اطلاعات بگیرند که در نهایت بتوانیم به نتایج خوبی برسیم. واقعیتش من احساس میکنم مردم به اندازهای که در مورد سایر بخشها هزینه میکنند در مورد حفاظت و امنیت خودشان هزینه نمیکنند. بعضی از شهروندان چند میلیارد خانه میخرند اما حاضر نیستند مثلا 20میلیون هزینه حفاظت و امنیت از خانه کنند.
سردار الان در ضدسرقت را هم باز میکنند...
اصلا همان در ضدسرقت هم ما با اتحادیهاش بحث داریم، 90درصد اینها فقط اسمش ضدسرقت است درحالیکه اصلا استاندارد نیست.
خب یک شهروند عادی واقعا اینها را از کجا بداند؟
ما چندبار به شهرداری گفتیم پلیس آگاهی آمادگی دارد به رایگان پیرامون تأمین حفاظت و امنیت ساختمانها مشاوره بدهد. گفتیم الان سازندهها که مشغول ساختمانسازیاند، بخشهای مختلف مثل آتشنشانی درباره آنها اظهارنظر میکند، شرایطی فراهم شود که پلیس آگاهی هم نظر بدهد و بگوید اینکه شما داری میسازی مثلا اگر اینجا نرده نزنید، با سرقت مواجه خواهید شد یا این در واقعا ضدسرقت هست یا نیست. حتی بهطور محدود در برخی مناطق هم این کار را شروع کردهایم. امیدواریم به جایی برسیم که مردم به این توصیههای پلیس گوش کنند.
در مورد موتورسیکلت که اشاره کردید هم عامل دزدی است و هم دزدیده میشود، چند درصد از این 4میلیون و خردهای موتور بدون پلاکند یا پلاک مخدوش دارند؟
من آمار ندارم ولی همین تعدادی که در سطح شهر داریم میبینیم، حتما باید در کارگروه محوری و اساسی کنترل شود و روی آن اشراف پیدا کنیم. چون موتور در جرائم دیگر هم تأثیر دارد. با این موتورها کیفقاپی میکنند، سرقت میکنند، حتما ممکن است اقدامات ضدامنیتی کنند.
یکی از دلایلی که سرقت رتبه چهارم تماسهای مردمی با 110را دارد، به این برنمیگردد که مردم از پیگیریهای انتظامی و قضایی ناامید هستند و از اساس تماس نمیگیرند؟
اینکه مردم شکایت نمیکنند، خب طبعا ما نمیتوانیم مردم را وادار به شکایت کنیم. اما این احساسی است که باید کمی درباره آن توضیح بدهم. اینکه تماسی با 110گرفته شود با اینکه شکایتی طرح شود، عملا فرقی برای پلیس نمیکند. میخواهم بگویم پیگیری نکردن شهروند یا طرح نکردن شکایت، امتیازی برای پلیس نیست. چون هر تماس که 110مبنی بر سرقت موبایل، منجر به ثبت اطلاعات میشود و این برای پلیس یک وقوع بهحساب میآید. یعنی مثلا وقتی اعلام میشود موبایل فردی در خیابان جمهوری تهران سرقت شده، این در سامانه ثبت میشود و هیچ فرقی نمیکند که فرد پیگیری بکند یا نکند. اما پیگیری به ما کمک میکند. الان ما موبایلها را از چند طریق کشف میکنیم؛ یک راه مهمش این است که سارقان و مالخرها را رصد و دنبال میکنیم و وقتی اینها دستگیر میشوند، اینها به سرقتهای دیگر اعتراف میکنند.
در 8ماه گذشته چقدر موبایل به شهروندان برگرداندید؟
باز باید این نکته را توضیح بدهم که کشف با برگشت متفاوت است. برگشت خیلی وظیفه پلیس نیست. من وظیفه دارم دستگیر کنم، طرف هم اعتراف کند که موبایل این خانم یا آقا را من زدم. یک بخش را ما در دست سرقت سارقین میگیریم که خب اینها خوشبختانه بلافاصله برگشت داده میشوند. بخش دیگر را از مالخرها میگیریم. بخشی از اینها خسارت میدهند. یعنی دستگاه قضایی تعیین تکلیف میکند و به فرد مورد نظر میگوید پول مردم را بده و رضایت بگیر. حالا فراتر از این موارد، من میخواهم به تفاوت امنیت و احساس امنیت اشاره کنم. اینکه امنیت و احساس امنیت چندان با هم تطابق ندارد، به این دلیل است که چند اتفاق افتاده است. اولاً ما مواجه شدهایم با فضای مجازی و شبکههای اجتماعی که مردم خواسته، ناخواسته، با هدف، بیهدف این فیلمها را منتشر میکنند. هر فیلمی که الان منتشر میشود، قطعا به این احساس ناامنی دامن میزند.
سردار واقعا بحث شبکههای اجتماعی نیست، مردم کف خیابان میبینند که کیفقاپی و موبایلزنی زیادشده است.
خب این کوتاهی بخشهای مختلف است، بخشی از آن هم شاید گردن پلیس باشد. اما درباره فیلمهایی که بهطور گسترده منتشر میشود، یک نکته مهم این است که ما درخصوص برخوردها و کشفها با همان حجم نمیتوانیم اطلاعرسانی کنیم. یعنی من نمیتوانم هر موبایل را که گرفتم فیلم بگذارم و بگویم آقا من این را گرفتم.اساسا طرحهایی مثل کاشف در همین راستا طراحی میشوند. ما میخواهیم در چنین طرحهایی به مردم بگوییم که ما 400نفر را دستگیر کردیم. خود افراد بازداشتی هم اینجا صحبت و اعتراف میکنند که چقدر سرقت کردهاند. لذا ما داریم سعی میکنیم احساس امنیت را هم در مردم تقویت کنیم. در شرایطی که مدام تصاویر دزدی و امثالهم منتشر میشود و برخی دستگاههایی که مسئولیت دارند هم چیزی نمیگویند، ما دستکم با چنین طرحهایی تلاش میکنیم به جامعه بگوییم ما هستیم و داریم برخورد میکنیم.
سؤال بعدی من مربوط به سرقت تجهیزات شهری و اموال عمومی مثل درپوش فاضلاب، گاردریل، نرده پل عابر و... است که زیادشده و جان عدهای را به خطر انداخته و دائم از سوی شهروندان یا دستگاههای مختلف گزارش میشود. سرقت در این بخش چقدر است؟
سرقت تجهیزات شهری در گذشته هم بوده...
همین قدر زیاد بوده؟
عددش واقعا خیلی تفاوت نکرده است. بخش اعظمی از این مدل سرقتها در همین شرکتهای پیمانکاری مرتبط با این حوزهها ریشه دارد. تعداد قابل توجهی از آدمهایی که ما در این زمینه دستگیر کردهایم متصل بهخود همین سیستم بودند. قبلا بهخود آنها هم با سند این را گفتیم.
یعنی متصل به کجا هستند؟
الان توضیح میدهم. ما اخیرا چند باند دستگیر کردیم که اینها خود پیمانکارهای دستگاههای مورد نظر هستند. از آنها پرسیدیم چرا چنین کاری کردید، گفتند پول ما را ندادند یا حساب ما را تسویه نمیکنند ما هم این کار را میکنیم. البته پلیس این کار را تأیید نمیکند. ولی میخواهم ریشه مشکل را به شما نشان دهم که کجاست. بعضی از این سرقتها اصولا قابل انجام توسط افراد عادی نیست. یک فرد عادی نمیتواند گاردریل باز کند و ببرد. فرد عادی نمیتواند مثلا نرده پل را باز کند و ببرد. ضمن اینکه اساسا برخی از اموال عمومی است اساسا به درد سارق و مالخر نمیخورد. ما در حوزه اموال عمومی هم موظف به نگهداری مناسب، هم موظف به پیشگیری و هم موظف به برخورد هستیم اما باید توجه کنیم که ریشه این اتفاق از کجاست. این یک مورد را به شما آمار میدهم. پلیس بیش از هزار نفر در این زمینه بازداشت کرده است.
در تهران؟
بله در تهران. آقایان بیایند بگویند در این زمینه چه کردند. جالب است که خیلی از دستگاهها اصولا پیگیر این موارد نیستند و ما جور آنها را میکشیم. گاهی حتی برای شکایت هم مراجعه نمیکنند. چون میدانند که ریشه کجاست و خودشان باید جواب بدهند. شفاف این را بگویم که وقتی میگویند دریچه را بردند، گاردریل را بردند، فلان پیچ را بردند، عدد قابل توجهی از اینها توسط شرکتهای وابسته بهخودشان صورت میگیرد یعنی توسط آدمهایی که مرتبط با این دستگاهها هستند و معتقدند حقی از آنها ضایع شده و به این روش تلاش میکنند جبران کنند.
اجازه بدهید من دوباره به آن موضوع احساس امنیت برگردم و توضیحات دیگری بدهم که در جریان قرار بگیرید. یکی از مؤلفههای احساس امنیت کاهش جرائم خشن است. این را با افتخار میگویم که ما جرائم خشن رادر تهران کنترل کردیم. مثلا شما حوزه جرائم جنایی یعنی مواردی همچون قتل، آدمربایی، تجاوز به عنف، حریق عمدی، سرقتهای مسلحانه و... را ببینید. ما خوشبختانه با انرژی که گذاشتیم، توانستیم اینها را در تهران کنترل کنیم. فقط در سالجاری 10درصد کاهش نسبت به سال پیش داشتهایم.
پیش از این آمارهایی منتشر شده درباره افزایش اسلحه در برخی استانهای کشور، در تهران آیا افزایش آمار اسلحه داریم؟
متولی موضوع سلاح پلیس امنیت ماست و عدد و رقم را آنها دارند که چقدر آمده یا زیادشده یا نشده اما درخصوص اقدامات مسلحانه که ما متولی آن هستیم، روند کاهشی است. پیش از این بعضا سرقتهای مسلحانه عجیب و غریبی در تهران اتفاق میافتاد، خوشبختانه با برخوردهای ما و نوع مراقبتهایی که صورت گرفته هماکنون وضعیت خیلی بهتر شده است.
در حوزه سرقت خودرو، الان بیشتر کدام خودروها سرقت میشود؟
پراید.
چند درصد ماشینهای سرقتی پراید است؟
53درصد از مجموع سرقتهای خودرو مربوط به پراید بوده است که از این تعداد نیز بیش از 90درصد مربوط به مدلهای پایینتر از 86است.
یعنی بیشترین بدبختی برای آن کسی که کمترین پول را دارد...
نه اتفاقا به تازگی کارخانه سازنده را آوردیم و گفتیم که یکسری ملاحظات را رعایت کند. البته خداوکیلی بخشی از ملاحظاتی که قبلا گفتهایم را اعمال کردهاند اما اگر باز هم همکاری کنند ما حداقل 20-30درصد میتوانیم سرقت پراید را پایین بیاوریم. الان بردن پراید خیلی ساده است. سارق اینجا میآید میگوید فلان ماشین را 3ثانیهای باز میکنم، این را ما چه کار کنیم؟ البته مردم هم باید یک جاهایی هزینه کنند و امنیت را بالا ببرند.
سردار این درست است که همهچیز به گردن مردم باشد؟
نه، نه، من دارم درصد میگویم. در پیشگیری از سرقت هم پلیس نقش دارد، هم دستگاههای دیگر دارند، هم مردم. هر کس باید درصد خودش را ایفا کند. مثلا وقتی شهرداریها برای ایجاد پارکینگ اصرار نمیکنند، خیابان میشود پارکینگ و همین خودبهخود شرایط سرقت را تسهیل میکند. طبعا اگر خودرو برود در پارکینگ آمار سرقت کمتر میشود. یا مثلا اگر خودروساز یکسری ملاحظات را رعایت کند حتما تأثیرگذار خواهد بود. من نمیگویم این فقط مسئولیت مردم است، اما مردم هم نباید بگویند که ما هیچ سهمی نداریم.
وقتی پلیس میگوید در مقابل زورگیرها مقاومت نکنید و این بحث رسانهای میشود، مردم از پلیس ناامید میشوند. با خودشان میگویند من اصولا برای چه وقت بگذارم و شکایت کنم در شرایطی که اینها از ابتدا به من میگویند باید خودت حواست را جمع میکردی...
اعتقاد ما این است که باید وظیفه خود را به درستی انجام دهیم. دستگاههای دیگر هم باید بیایند وظایف خود را انجام دهند. همه باید دست بهدست هم بدهیم تا بتوانیم از این شرایط گذر کنیم.
خب ببینید وقتی مثلا گوشی موبایل ردیاب دارد، این امکان فنی هست که سریعا ردیابی بشود اما پلیس این کار را نمیکند. عرض کردم الان برنامه ما این است که این اتفاق بیفتد یعنی آنی بتوانیم این کارها را انجام دهیم اما بالاخره پلیس محدودیتها و امکانات و پتانسیلهای خاص خودش را دارد.
الان پراکندگی سرقت موبایل در تهران به چه شکل است؟
هم ساعت سرقتها متفاوت است و هم جغرافیای آن. درخصوص جغرافیا عمدتاً در مرکز تهران عدد ما بیشتر از جاهای دیگر است.
در چه ساعتهایی؟
ما یک پیک سرقت در صبح داریم زمانی که مردم به سر کار میروند، یک پیک دیگر هم 3تا 6بعدازظهر.
در دزدی ماشین هم این پراکندگی مشخص را داریم؟
در سرقت ماشین هم پراکندگی داریم. البته سارقان خودرو، سارقان خاصی هستند که هر یک در جغرافیای ویژهای متمرکز میشوند یا روی ماشین خاصی. مثلا یکی سارق پراید است و اصولا سراغ ماشین دیگری نمیرود. همکاران ما میدانند و اینها را میشناسند. این را حتی در قطعات هم داریم، یعنی مثلا میدانند کسی که سرقت قالپاق میکند، سراغ چراغ یا ضبط صوت نمیرود.
درخصوص منزل پراکندگی زمانی به چه شکل است؟
90درصد سرقت های منزل سرشب اتفاق میافتد. شاید به ذهن مردم این بیاید که سرقتها نیمههای شب اتفاق میافتد اما اینطور نیست. 90درصد ساعت 6عصر شروع میشود تا 11شب. این برای ما هم مهم است. یعنی مامورانمان را به آن سمتوسو هدایت میکنیم که در این ساعتها مراقبت بیشتر باشد.
مشخص هم هست درچند دقیقه سرقت را انجام میدهند و بیرون میآیند؟ چه چیزهایی بیشتر سرقت میشود؟
قدیم اینطور بود که سارق وارد میشد فرش میبرد، تلویزیون میبرد، میز میبرد، گاهی برای جابهجای اموال مسروقه وانت میآوردند. الان چنین سرقتهایی نداریم. الان سارقها – ما فیلم اینها را هم داریم- بعضا حتی کیف هم با خودشان به محل سرقت نمیبرند، از همانجا یک کیف برمیدارند. یا مثلا یک کیف کولهپشتی کوچک با خودشان دارند که هم داخلش ابزار شکستن و بازکردن در آن است و هم اینکه داخل آن را با پول و طلا و... پر میکنند و میبرند.
شما گفتید میزان کشفیات پلیس افزایش پیدا کرده است. اما این افراد میروند زندان و باز دوباره برمیگردند به جامعه. این مسیر را چطور میتوان کنترل کرد تا دوباره شاهد تکرار چرخه جرم و سرقت نباشیم؟
ما بحثی را در کنترل مجرمان داریم که اساسا وقتی اینها از زندان آزاد میشوند چه کارهایی باید در قبال آنها انجام شود. گذشته از اینکه این کارها درست انجام میشود یا نه، وظیفه پلیس این است که دستگیر کند. اگر آزاد شد و دوباره سرقت کرد، باز هم وظیفه ما این است که دستگیر کنیم. هر قدر هم تکرار شود، بالاخره ما نسبت به مال مردم مسئول هستیم و باید دستگیر کنیم.
الان چند درصد از کسانی که بازداشت میشوند، سارق قدیمی هستند و بار چندم بازداشت میشوند؟
اساسا نوع کار پلیس آگاهی این است که ما روی سارقان حرفه ای تمرکز میکنیم. سارقان نوپا و خرد و در کلانتریها رسیدگی میشود. اما در میان همین دستگیر شدههای ما هم براساس تحقیقاتی که داریم، بیش از 60درصد افراد سارقان سابقهدار هستند، یعنی قبلا هم مرتکب سرقت شدهاند.