گروه بین الملل:حوادث مربوط به تنش بین دولتهای روسیه و اوکراین که در واقع هماوردی بین روسیه و ناتو را بازتاب میدهد، شتاب زیادی پیدا کرده است. این روزها شهرهای مسکو و کییف تبدیل به پرترافیکترین مسیر دیپلماسی دنیا شدهاند.
بر اساس گزارش نهادهای اطلاعاتی آمریکا هر لحظه امکان دارد که دولت روسیه به اوکراین حمله نظامی کند. جو بایدن رئیسجمهور آمریکا نیز در یک مکالمه تلفنی یک ساعته به ولادیمیر پوتین رئیس جمهور روسیه هشدار داد که اشغال نظامی اوکراین با تحریمهای سنگین و سریع مواجه خواهد شد. موضع مشابهی نیز از سوی دولتهای اروپایی اتخاذ شده است. اتحادیه اروپا و بویژه دولتهای آلمان و فرانسه نسبت به دولتهای آمریکا و بریتانیا موضع ملایمتری در قبال روسیه دارند.
دولت روسیه ادعاهای دولت آمریکا را رد کرده و آن را پروپاگاندا و «هیستری انگلوساکسونها» نامیده است. طبق روایت کرملین، پوتین به بایدن گفته که دولت آمریکا خواستههای روسیه را برآورده نکردهاست. دولت روسیه انتظار دارد ناتو به صورت رسمی مخالفت با پیوستن اوکراین به ناتو را اعلام کند. عدم نصب موشکهای ناتو در نزدیکی مرزهای غربی روسیه و بازگشت آرایش ناتو به مناسبات قبل از سال ۱۹۹۷ از جمله دیگر خواستهای روسیه هستند که در نهایت هدف تغییر نقشه امنیتی اروپا در عصر سرد را دنبال میکند. ناتو و کشورهای غربی این خواستهها را نپذیرفتهاند. در داخل کشور اوکراین بعد از تعمیق شکاف با روسیه در جریان اعتراضات در سال ۲۰۱۴ که منجر به سقوط دولت «ویکتور یانکوویچ» و پیروزی «پیتر پروشنکو» در انتخابات ریاست جمهوری شد. این انتخابات دورانساز بود و مخالفتها با روسیه و بخصوص شخص پوتین شدت زیادی پیدا کرد.
در روزهای گذشته هزاران نفر از مردم کییف به خیابانها آمده و ضمن نمایش همبستگی و تاکید بر «شکوه اوکراین» بر مقاومت متحد علیه تهاجم احتمالی روسیه تاکید کردند. البته نقاط شرق اوکراین چون شهرهای لوهانسک و دونتسک که در کنترل جداییطلبان است و همچنین برخی از شهروندان اوکراینی روستبار چنین نظری ندارند اما فضای ضد روسیه در بین اکثریت مردم اوکراین شکل گرفته است.
شکاف در روابط خارجی اتحاد با شرق و یا غرب امری دیرینه و تاریخی در اوکراین است. ملتهای روس و اوکراین اگرچه بیش از یازده قرن است که با هم در تعامل بوده و در ابتدا هم در چارچوب حکومت «روسوکییف» برای نخستین بار یک کشور اسلاو را در اروپا تاسیس کردند اما تعارض و واگرایی بین آنها نیز با فراز و نشیب ادامه پیدا کرده است.اکنون روسیه بعد از شکستهای پیاپی جریان روسگرا در اوکراین به دنبال تثبیت نفوذ خود در همسایه غربی است. روسیه هژمونی خود و عدم حضور ناتو را برای امنیت خود ضروری میداند اما ژرفکاوی مواضع آشکار میسازد اگرچه عدم حضور رقیب در کییف که ۵۰۰ کیلومتر با مسکو فاصله دارد برای امنیت روسیه اهمیت دارد اما دغدغه پوتین دفاعی نیست بلکه تثبیت حضور اوکراین در مدار نفوذ روسیه مقدمه طرح بلندپروازانه بازسازی موقعیت شوروی در اروپای شرقی است.
«ولودیمیر زلنسکی» رئیسجمهور اوکراین به دنبال تنشزدایی و آرام کردن فضا است امری که تا کنون در آن موفق نبوده است. روسیه در ماههای گذشته با تشدید فشارهای اقتصادی و امنیتی اوکراین را دچار اختلال جدی کرده است. اگرچه بیش از هر وقت دیگر روسیه و اوکراین به جنگ نزدیک هستند اما هنوز پنجره حل دیپلماتیک کاملا بسته نشده است. شمار نیروهای روسی به صد و سی هزار نفر افزایش یافته است؛ حضور ناوهای نظامی روسی در دریای سیاه، درخواست خروج شهروندان و کاهش کارکنان سفارتخانهها از سوی شماری از کشورها، تعلیق پروازها به اوکراین، و اتفاقاتی دیگر همه نشانگر افزایش احتمال حمله نظامی روسیه است که ممکن است پیش از اتمام المپیک زمستانی پکن بوقوع بپیوندد.
دیدار «اولاف شولتس» صدراعظم آلمان ظرف روزهای آینده با مقامات اوکراین و روسیه شاید آخرین فرصت برای حل و فصل مسالمتآمیز اختلافات باشد. اگرچه شولتس روسیه را در صورت حمله نظامی تهدید به تحریم کرد اما دولت آلمان مورد انتقاد اوکراینیها است که قاطعیت لازم را نشان نداده است. دولت فرانسه با میدانداری «امانوئل مکرون» نیز به طور نسبی خوشبین است تا پوتین را به عدم حمله به اوکراین قانع کند. این رویکرد مورد انتقاد «بن والاس» وزیر دفاع بریتانیا قرار گرفت که شیوه دیپلماسی برخی متحدان غربی را به «سیاست امتیازدهی و مماشات با آلمان نازی» تشبیه کرد. در داخل کشورهای اروپایی احزاب راست تمایل به سازش با پوتین و عدم حمایت از دولت اوکراین دارند. به عنوان نمونه «مارین لوپن» رهبر جریان راست افراطی فرانسه به صراحت اعلام کرد که اوکراین جزو منطقه نفوذ روسیه است. ریاست جمهوری جو بایدن فضا را به نفع اوکراینیها تغییر داد. این ادعای «دونالد ترامپ» درست است که «اگر او در کاخ سفید بود منازعه اوکراین رخ نمیداد» چون او خواستههای پوتین را میپذیرفت و شکاف داخل اروپا به را نفع نیروهای خواهان سازش با روسیه و «احترام به پوتین» تقویت میکرد.همچنین تضعیف ناتو و استمرار اختلافات بین اروپا و آمریکا در صورت تداوم ریاستجمهوری ترامپ دیگر عاملی بود که به نفع روسیه تمام میشد. ازاینرو بیدلیل نبود که روسیه در انتخاباتهای ۲۰۱۶ و ۲۰۲۰ آمریکا به نفع ترامپ مداخله کرد.
اما دولت بایدن جدا از اراده تقویت ناتو، رعایت اصل چندجانبهنگری در دنیا و توانایی فنی و حرفهای بیشتر توانست علاوه بر ایستادگی سیاسی در برابر توسعهطلبی روسیه و چین و ائتلافسازی جهانی و منطقهای علیه آنها جنگ اطلاعاتی برای خنثیسازی و یا تاخیر در برنامه نظامی تهاجمی روسیه راه بیاندازد.این اقدام در چارچوب تجارب کسب شده از نحوه اشغال و الحاق شبه جزیره کریمه توسط روسیه و مداخلات روسیه در انتخاباتهای آمریکا و کمپینهای سازماندهی شده در فضای مجازی با اطلاعات دروغ و ضداطلاعات برنامهریزی شد.
نهادهای اطلاعاتی و نظامی با چراغ سبز جو بایدن برخورد فعالی در افشاگری تحرکات نظامی، امنیتی، سایبری و کارزار روانی روسیه انجام دادند و تا این لحظه اجازه ندادند پوتین مشابه سال ۲۰۱۴ با اقدامات فریبکارانه و جعلی پوششی برای اقدامات تجاوزگرانه روسیه درست کرده و حمله روسیه را «دفاعی» جلوه بدهد.
از زمان بحران موشکی کوبا تا کنون سابقه نداشته است که دستگاه اطلاعاتی آمریکا این چنین پیشدستانه، سریع و موثر برنامههای رقیب راهبردی را آشکار ساخته و عملیات آن را مختل کند. دولت آمریکا در عین برخورد فعال در جنگ اطلاعاتی و کارزار روانی تصریح کرده است که قصد مقابله نظامی ندارد و تنها موقعیت دفاعی کشورهای اروپای شرقی را با ارسال نیرو و تجهیزات نظامی تقویت میکند. دولت آمریکا تقاضاهای دولت روسیه را نیز رد نکرده بلکه گفته موضوعات قابل قبولی برای شروع مذاکرات نبوده و آنها را به عنوان پیششرط نمیپذیرند.
اهمیت موضوع در آنجا است که روسیه مهارت بالایی در کنترل فضای مجازی و فضاسازیهای خلاف واقع دارد. علاوه بر آن نهادهای اطلاعاتی روسیه در سالهای اخیر توانستهاند در عرصه عمومی کشورهای غربی نفوذ کرده و شبکه نیروهای قدیمی «کاگب» را تا حد زیادی بازسازی کنند. فعالیتهای برنامهریزی شده روسیه در تقویت و مدیریت نگاهی اهمیت دارد که استاندارد دوگانه مخالفت با جنگ را به تحرکات جهانی غرب محدود میسازد و در برابر توسعهطلبی و ضدیت با صلح از سوی روسیه و چین ساکت میماند یا از آن حمایت میکند. هدف دولت آمریکا در وهله نخست ایجاد بازدارندگی در برابر حمله نظامی روسیه به اوکراین است. اگر این هدف مقدور نشد در گامهای بعد تلاش برای تاخیر و بالا بردن هزینه تهاجم نظامی به اوکراین مورد نظر است. تضعیف موقعیت روسیه در مناسبات جهانی و افکار عمومی بینالمللی را نیز دنبال میکند.
تکیهگاه اصلی جنگ اطلاعاتی آمریکا که خالی از ریسک هم نیست، ممانعت از صورتبندی کاذب روسیه برای توجیه اشغال نظامی و یا تضعیف حاکمیت ملی اوکراین است. در سطحی فراتر با تهدید به اجرای تحریمهای اقتصادی قصد ممانعت از حمله نظامی روسیه را دارد. سوابق گذشته نشان میدهد دولت روسیه از راهاندازی پروپاگاندا، جعل فیلم، دروغهای سازماندهی شده و درست کردن نیروهای بدلی و انجام اقدامات ایذائی توسط آنها برای توجیه واکنش نظامی به نحو موثری استفاده کرده و تشخیص حقیقت را با موانعی مواجه ساخته است. البته رویکرد دولت بایدن از دو سوی متضاد منتقدان و مخالفانی در داخل آمریکا دارد. برخی عدم ارائه مستندات برای ادعاها را نگرانکننده دانستهاند که مبادا مشابه حمله نظامی آمریکا به عراق ادعاهای دروغی طرح گردد. مقامات امنیتی و انتظامی در پاسخ بر درستی ادعاها و وجود عکسهای ماهوارهای تاکید کردهاند و انتشار منابع اطلاعاتی و مستندات را باعث خطر مسدود شدن دسترسی به اطلاعات خاص و محرمانه و لو رفتن کانالهای موجود برای نیروهای امنیتی روسیه بشمار آوردهاند.
ازآن سوی دیگر میدان برخی از نیروهای اطلاعاتی و امنیتی سابق ریسک این کار را بالا دانسته و میگویند این عمل میتواند نیروهای همکار با آمریکا را دچار مشکل کرده و باعث افشا شدن فناوریها و روشهای آمریکا برای مقامات روسیه و مسدودسازی مسیرهای دسترسی شود.مقامات امنیتی و نظامی دولت بایدن معتقد هستند که ریسکها کنترل شده و محاسبهشده هستند؛ آنها توازن را رعایت کردهاند تا هم اطلاعات لازم را افشا کنند و هم اجازه ندهند که منابع و تکنیکهای موردنظر افشا شوند.
در این فضا حمله نظامی روسیه با پیامدها و مخاطرات بیشتر متوجه شده و در صورت ارتکاب هزینههای سنگین اقتصادی، حیثیتی و امنیتی برای دولت روسیه خواهد داشت اما شرایط به سمتی رفته که کار برای پوتین سخت شده است. هنوز منابع غربی تایید نمیکنند که حمله روسیه قطعی و اجتنابناپذیر است. اما اگر پوتین امتیاز قابل اعتنایی دریافت نکند آنگاه ممانعت از حمله نظامی موقعیت روسیه را تضعیف کرده و شکستی بزرگ محسوب میشود.بنبست مذاکرات با بنبست پوتین هم ارتباط دارد. دولت روسیه میپندارد که ناتو در موقعیت ضعیف است؛ ازاینرو احتمال حمله نظامی و پذیرش مخاطرات آن بالا است. حتی اگر دولت روسیه در این هفته به اوکراین حمله نظامی نکند، فشار و تهدید از طریق جمع کردن نیرو و تجهیزات نظامی در مرزهای اوکراین را برای آیندهای نامعلوم حفظ میکند. این ارزیابی درست است که اوکراین توان مقاومت در برابر حمله فراگیر نظامی روسیه را ندارد اما استمرار اشغال اوکراین برای روسیه دشوار است. از اینرو خطای محاسبه میتواند وضعیت امنیتی روسیه را حتی در صورت اشغال نظامی اوکراین دچار چالش کرده و پیامدهای اقتصادی سنگین تحریمها باعث تشدید شکاف دولت-ملت در روسیه به نفع مخالفان شود.
روزهای آینده ممکن است با آغاز شمارش معکوس برای حمله نظامی روسیه برگهای مهمی از تاریخ زمانه ورق بخورد و مناسبات دنیا، بالکان و خاورمیانه را دگرگون سازد. اما بازی پرقمار پوتین در نهایت بعید است مزیت ماندگاری برای روسیه داشته باشد. این واقعیت ممکن است در نهایت باعث نرمش پوتین و پذیرش تلخی ناکامی کمپین فشار به اوکراین در چارچوب حداقلسازی آسیبها شود.