گروه سياسي: امین داودی در سايت خرداد نوشت: رسانههاي حرفهاي رسالتی دارند و وظیفه ای. رسالت شان بسط و تعمیق آگاهی و اندیشه ورزی در سطوح مختلف جامعه و بالطبع آن ایجاد جامعهاي بهتر و برخوردارتر است و وظیفه شان عمل در چارچوب قواعد و ضوابط حرفهاي است. آنانی که وفق وظایف ذاتی به مثابه چشمان بیدار جامعه اضلاع و اجزاء قدرت را رصد کرده و با نورافشانی بر سطوح مختلف سدی سترگ در برابر کژرویها هستند و از سوی دیگر حلقه وصل میان حاکمیت و ملت بوده و در راستای هم افزایی ملی و عمومی گام بر ميدارند.
رسانهها اما در کشور ما گاه فارغ از این وظایف ذاتی و عملکردهای حرفهاي به مثابه پیش قراولان منازعات طیفی و جناحی بوده و یک پای مجادلات بی حاصل، مچ گیریهاي ناموزون و دعواهای خاله زنکی هستند! دو حادثه در چند روز گذشته نمودی از این رفتار ورزیهاي رسانهاي را به عینه نمایان کرد. رویکردهای رسانهاي که هیچ توجیه منطقی جز تسویه حسابهاي سیاسی نمی توان برای آن متصور بود.
ماجرای ریش وزیر امور خارجه دکتر محمد جواد ظریف یکی از این موارد بود. رسانهاي که از بودجه بیت المال تغذیه ميکند در حالیکه ظریف در آوردگاهی خطیر به میدان رزم با قدرتهاي جهانی رفته تا یکی از غامض ترین پروندههاي مورد مناقشه در عرصه راهبردی سیاست خارجی را که بر همه شقوق مختلف زندگی مردم تاثیر گذار است را سر و شکلی مطلوب و به سامان دهد، با یک حاشیه بچه گانه و مضحک روبرو ساخت.
این رسانه با اشاره به تغییر ظاهر وزیر خارجه به ریش آقای ظریف متوسل شد تا برای وی حاشیه ساخته و چنین مدعی شد که ریش پرفسوری ظریف نشانهاي بر عدم قاطعیت و دفاع از اصول و آرمان هاست. نکتهاي که هر خواننده فهیمی را متعجب و متحیر کرده و عمق ساده اندیشی و بلاهت منتقدین را نشان داد، تا بدانجا که خود باشگاه خبرنگاران این خبر را از خروجی خود حذف کرد اما براستی این نکته چیزی از رویکرد غیر حرفهاي مغرضانه و نابخردانه برخی پیرامون موضوعاتی چنین حساس کم ميکند؟! آیا جای این ایراد گیرهای بنی اسرائیلی و ساده لوحانه در رسانه هایی است که با بودجه بیت المال اداره ميشوند
آسمان توقیف شد و مراحل رسیدگی به پرونده خود را طی خواهد کرد اما این دوستان که با ذوق زدگی این گاف را منعکس کرده و حریمها را درنوردیده و موضوعی خرد را به معضلی درسطح ملی تبدیل کرده و بال و پر بسیاری به آن بخشیدند آیا لحظهاي در خصوص رفتار ورزی خود تامل ميکنند؟
و ادعای حرفهاي گری دارند؟.
دومین وجه از ماجرای رویکردهای خاص رسانهاي به انتشار یک تیتر در روزنامه تازآمده " آسمان" باز ميگشت. این روزنامه در اشتباهی سهوی به گفته دست اندرکارانش در خصوص واژه قصاص تعبیر نادرستی را به کار برده بود. این اشتباه و مغایرت واژه بکار رفته در روزنامه با مبانی واصول اسلامی چیزی نیست که بر کسی پوشیده باشد و دست اندرکاران روزنامه نیز با پذیرش اشتباه رخ داده نسبت به آن عذرخواهی کردند اما...
رسانه هایی چون فارس و تسنیم و برخی دیگر از رسانههاي اصولگرا با ذوق زدگی مفرط خبری را که در آن این واژگان به کار رفته و گزارشی از همایش دانشگاهیان دهه شصت بوده را انعکاسی بی سابقه و غیر منتظره دادند. در واقع چند کلمه درباره قصاص که شاید هیچ کس توجهاي به آن مبذول نداشته و در گوشه یکی از صفحات میانی یک روزنامه تازآمده به عرصه مطبوعات بود با این پروپاگاندای پر دامنه به موضوع داغ روز تبدیل شد و فارغ از آنکه این برون نمایی شتابان و هیجانی و متواتر مصداق بارز اشاعه منکر در جامعه است. نکته جالب هدف و نیت و غرض دست اندرکاران این رسانه هاست. آنان بی محابا این خبر را انعکاس داده و دهها تحلیل و گفت و گو و گزارش پیرامون آن نگاشتند که چنین شد و چنان رفت، تنها و تنها به این علت که رسانه تازه آمده از جناح مقابل را زمین گیر کرده و به محاق توقیف ببرند و بدین واسطه هجمهاي بر دولت وارد آورده و در این میدان جنگ ترسیمی غنیمتی دندان گیر صید کنند. این موج سازی رسانهاي بواقع با کدام یک از وظایف ذاتی رسانهاي و اخلاق حرفهاي همخوان است؟ آیا این عمل با آموزههاي اسلامی و سیره ائمه ما همخوان است؟ آنانی که مصادق بارز رافت و رحمت و معرفت بودند و با جاذبه خود دشمنان قسم خورده را مجذوب رحمت و مهربانی خود ميکردند و نه آنکه یک اشتباه از سوییک مسلمان را پیراهن عثمان کرده و برای حذف رقیب سیاسی از هیچ تلاشی فرو گذاری نکنند. آسمان توقیف شد و مراحل رسیدگی به پرونده خود را طی خواهد کرد اما این دوستان که با ذوق زدگی این گاف را منعکس کرده و حریمها را درنوردیده و موضوعی خرد را به معضلی درسطح ملی تبدیل کرده و بال و پر بسیاری به آن بخشیدند آیا لحظهاي در خصوص رفتار ورزی خود تامل ميکنند؟ آیا این خوب است که جمعی از همکاران آنان در آستانه شب عید از کار بی کار شده در حالیکه ميشد با مسامحه و رافت اسلامی بر این خطای سهوی چشم پوشید و اگر هم تعمدی در کار بود با تذکر و اخطار مانع گسترش آن شده و یا اصلا مقصر اصلی را شناخته وبه محاکمه سپرده ميشد؟ ما نیاز داریم برای اصلاح جامعه و حفظ اصول کمی با مدارا و سعه صدر برخورد کرده و این آیه شریفه را همواره سرلوحه خود قرار دهیم: محمد رسول الله و الذین معه اشدا علی الکفار رحما بینهم.