به روز شده در ۱۴۰۳/۰۹/۱۰ - ۰۹:۰۷
 
۰
تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۰۲/۰۱ ساعت ۱۷:۱۶
کد مطلب : ۳۳۲۶۸۵

سعدی؛ معلم، شاعر، حکیم، شیرین بیان!

سعدی؛ معلم، شاعر، حکیم، شیرین بیان!
گروه فرهنگ وهنر: یک پژوهشگر و نویسنده آثار ادبی به بررسی مقام شامخ جناب سعدی و سخنان نقض و دلکش وی پرداخت و پند و اندرزهای آموزنده آثار سعدی را یادآور شد.
امروز اول اردیبهشت ماه است؛ روزی که همه ساله ما را به یاد بزرگ مرد ادب و سخن می اندازد. سعدی شیرین سخن که زبان و ادبیات فارسی و حتی فرهنگ عمومی جامعه ایرانی تا ابد مدیون اوست.
اگر بخواهیم سعدی را چند سطر معرفی کنیم باید بگوییم که :
مشرف الدین مصلح بن عبدالله شیرازی شاعر و نویسندهٔ بزرگ قرن هفتم هجری قمری است. تخلص او «سعدی» است که از نام اتابک مظفرالدین سعد پسر ابوبکر پسر سعد پسر زنگی گرفته شده است. وی احتمالاً بین سالهای ۶۰۰ تا ۶۱۵ هجری قمری زاده شده است. در جوانی به مدرسهٔ نظامیهٔ بغداد رفت و به تحصیل ادب و تفسیر و فقه و کلام و حکمت پرداخت. سپس به شام و مراکش و حبشه و حجاز سفر کرد و پس از بازگشت به شیراز، به تألیف شاهکارهای خود دست یازید. وی در سال ۶۵۵ ه.ق سعدی‌نامه یا بوستان را به نظم درآورد و در سال بعد (۶۵۶ ه.ق) گلستان را تألیف کرد. علاوه بر اینها قصاید، غزلیات، قطعات، ترجیع بند، رباعیات و مقالات و قصاید عربی نیز دارد که همه را در کلیات وی جمع کرده‌اند. وی بین سالهای ۶۹۰ تا ۶۹۴ هجری قمری در شیراز درگذشت و در همانجا به خاک سپرده شد.
محمد قاضی با اشاره به نقش مهم سعدی در زبان و ادبیات پارسی بیان کرد: سعدی سلطان مسلم سرزمین سخن است و تسلط وی در بیان از هرکسی بیشتر و کلام در دست او همانند موم است، هر معنایی را با عبارتی ادا می‌کند که از آن بهتر و زیباتر و کوتاه‌تر ممکن نیست و از جمله خصایص بارز وی دلیری و شهامتی است که در حقیقت‌گویی به کار برده است.
وی افزود: در دوره ترک‌تازی مغول و جباران دست نشانده ایشان که از فرمانروایی جز هوس‌رانی و خوشی خویش تصوری نداشتند و هیچ چیز آن‌ها را از زشت کاری باز نمی‌داشت، این فقیر گوشه‌نشین حقایق را به صورت نثر و نظم بی پرده و آشکار فریاد کرده که در همه اعصار بی‌نظیر است.
قاضی فردوسی را مانع مستحکمی در مقابل نابودی و دگرگونی زبان فارسی و سعدی را استادی شگفت‌انگیز برشمرد که زبان فارسی را در دهان ما گذاشت تا با زبانی رسا و زیبا سخن گفته و اندیشه‌های خود را بنویسیم.
نویسنده کتاب لغات و کنایات قم با اشاره به سخنان سایر سعدی که همه طبقات و اقشار جامعه از آن بهره می‌گرفتند خاطرنشان کرد: جناب سعدی ضرب‌المثل‌های فراوانی و سخنان سایری دارد که همه مردم به این سخن روی آوردند، لذا این سخنان را در آثار خود آورده که گفتن و بهره‌گیری از آن خالی از لطف نیست همانند، دروغی مصلحت آمیز به ز راستی فتنه‌انگیز، تا مرد سخن نگفته باشد عیب و هنرش نهفته باشد، اسب لاغر میان به کار آید روز میدان نه گاو پرواری، تو پاک باش و مدار از کس ای برادر باک زنند جامه ناپاکان گازران بر سنگ، دوست مشمار آن که در نعمت زند لاف و برادر خواندگی دوست آن دانم که گیرد دست دوست در پریشان حالی و درماندگی، گاوان و خران بار بردار به ز آدمیان مردم آزار، هر که عیب دیگران پیش تو آورد و شمرد بی‌گمان عیب تو پیش دگران خواهد برد، ترسم نرسی به کعبه ای اعرابی کاین ره که تو می‌روی به ترکستان است  و از این قبیل سخنان پندآموزی که سعدی به کار برده و در زبان روزمره مردم معمولی و افراد تحصیل کرده که با علم سر و کار دارند ساری و جاری است.
قاضی قسم دیگر سخنان گوهربار سعدی را جملاتی مغز و نقض برشمرد و اظهار کرد: این سخن سعدی «من آنم که من دانم» چهار کلمه است بدون آن که از کلمات بیگانه استفاده کرده باشد و سعدی در مقابل فردی به کار برده که بسیار از وی تعریف و تمجید می‌کرده است و به نوعی به فرد می‌فهماند که من هر آنچه هستم که خودم از آن خبر دارم و هر شخصی خودش را بهتر و عمیق‌تر از دیگران می‌شناسد.
وی با اشاره به این سخن سعدی «به اندازه‌ی بود باید نمود خجالت نبرد آن که ننمود و بود» خاطرنشان کرد: در این جا به کسانی اشاره دارد که خیلی لاف می‌زنند و این لاف‌زنی‌ها در آخر به دروغ تبدیل می‌شود، مثال آن در زمان پیامبر است که شخصی بر پیامبر وارد شد و گفت یا رسول الله من کارهای زشت زیادی انجام می‌دهم پیامبر به وی فرمودند دروغ نگو و هرچه به پیامبر می‌گفت پیامبر در پاسخ می‌فرمودند دروغ نگو، از محضر پیامبر که مرخص شد و وجود وارد شد و گفت اکنون به قمارخانه می‌روم اگر کسی پرسید کجا می‌روی چه بگویم پیامبر باز فرمودند دروغ نگو و بدین ترتیب ام‌الفساد بودن دروغ به خوبی هویدا می‌شود، ازین رو سعدی در این کلام خود به خوبی این مفهوم را بیان می‌کند.
این عضو بنیاد قم‌پژوهی در ادامه به دیگر سخنان دلکش و پندآموز سعدی اشاره کرد و گفت: با سیه دل چه سود گفتن وعظ نرود میخ آهنین در سنگ، لقمان را گفتند ادب از که آموختی گفت از بی‌ادبان، زن بد در سرای مرد نکو هم در این عالم است دوره او زینهار از قرین بد زنهار و قِنا رَبَنا عَذابَ ‌النّار، هر که نان از عمل خویش خورد منت حاتم طایی نبرد، این سخنان هر کدام معنایی به وسعت بی‌کران‌ها دارند که سراسر پند و اندرز و موعظه هستند و فهم و درک حتی یکی از این سخنان برای یک عمر انسان کافی است.
وی با اشاره به نکات اخلاقی و سبک زندگی درخور انسان در شعر سعدی خاطرنشان کرد: سعدی معلم اخلاق است و خود جناب سعدی می‌فرماید بسیار سفر باید تا پخته شود خامی، جناب سعدی قرآن را می‌خواند و تفاسیر و مفاهیم و معانی آن را به خوبی درک می‌کرده، لذا احادیث ائمه و نهج‌البلاغه را نیز مطالعه کرده و بر بسیاری از کتب دینی از جمله در ایران و نظامی بغداد معرفت یافته‌ و خود یک معلم اخلاق به تمام معنا بوده‌است، منتها هر آنچه که پیامبر فرمودند ایشان به زبان شعر و عامیانه بیان کرده‌است، همچون این سخن «بنی آدم اعضای یک پیکرند که در آفرینش ز یک گوهرند چو عضوی به درد آورد روزگار دگر عضوها را نماند قرار تو کز محنت دیگران بی‌غمی نشاید که نامت نهند آدمی» که یک انسان کامل را در سه بیت خلاصه می‌کند.
قاضی ادامه داد: سعدی در همه زمینه‌ها همچون خانواده، رفتار پدر پسری، فرد قوی و ضعیف، قدرتمندان، پادشاهان حتی درمورد سیاست هم در بعضی کتاب‌های خود نکاتی را آورده که بسیار تعجب برانگیز است که چقدر دقیق و زیبا این موارد را درنظر داشته و به سخن و کتابت رانده، برای مثال درخصوص سفیران کشورهای دیگر و گردشگران دیگر کشورها چنین سخن گفته «غریبی که پر فتنه باشد سرش میازار و بیرون کن از کشورش؛ اگر شخص سیاسی مطابق سیاست دولت تو اقدام نمی‌کند او را با احترام از کشور بیرون کن و به وی آزار نرسان، تو گر خشم بر وی نگیری رواست که خود خوی بد دشمنش در قفاست؛ خوی بد او به دنبالش است».
این دبیر ادبیات افزود: جناب سعدی در جای دیگر چنین فرموده «قدیمان خود را بیفزای قدر که هرگز نباید ز پرورده قدر، دوستان قدیمی خود را ارج و احترام بگذار که او درمورد تو خیانتی نخواهد کرد، چو خدمت‌گزاریت گردد کَهُن حق سالیانش فراموش مکن؛ به کسی که سالیان درازی به تو خدمت کرده و دیگر ناتوان شده را فراموش و دور نکن» یا در سخنی دیگر چنین فرموده «چو شد حالش از بی‌نوایی تباه نبشت این حکایت به نزدیک شاه چو بذل تو کردم جوانی خویش به هنگام پیری نرانم ز پیش؛ اکنون که سالیان درازی به تو خدمت کردم و جوانی من ربوده شد من را از خودت دور نکن»، «دو همجنس دیرینه را هم قلم نباید فرستاد یک جا به هم؛ دو ماموریت که از نظر سیاسی، اعتقادی، اجتماعی و خانوادگی مثل هم هستند را نباید به یک جا بفرستی، چه دانی که همدست گردند و یار یکی دزد باشد یکی پرده‌دار؛   چون ممکن است یکی از آن‌ها دزد باشد و مقامی بگیرد و با هم همدست شوند و مردم را آزار دهند، چو دزدان ز هم باک دارند و بیم رود در میان کاروانی سلیم؛ اگر این دو با هم نباشند بهتر است، یکی را که معزول کردی ز جاه چو کندی برآید ببخشش گناه؛ اگر کسی اشتباهی کرد و اکنون برای عذرخواهی آمده و پشیمان شده او را ببخش، برآوردن کام امیدوار به از قید بندی شکستن حزار، چو خواهی که نامت بود جاودان نکن نام نیک بزرگان نهان همین نقش برخوان پس از عهد خویش که دیدی پس از عهد شاهان پیش؛ پس بنابراین اگر نام بزرگان را خراب کنی افرادی بعد از تو هم نام تو را خراب خواهند کرد» این سخنان در بوستان سعدی بود که انواع و اقسام نصیحت‌ها را می‌توان در گلستان سعدی به طرزبسیار دلکش و شیرینی ملاحظه کرد که سعدی به کار برده و ما را راهنمایی کرده‌است.
قاضی  گفت: سعدی مظلوم واقع شده، لذا درخصوص دیگر شاعرانی همچون حافظ و فردوسی کتاب‌های بسیاری نوشته و تصحیح شده، درحالی که سعدی کم‌تر به جوانان معرفی شده درصورتی که خواندن آثار سعدی و کلیات وی آن مدینه فاضله مدنظر پیامبر اکرم (ص) را پدید می‌آورد.
برچسب ها: سعدی
پربيننده‎ترين مطالب و خبرها