گروه بین الملل: در روزهای اخیر و همزمان با ایجاد برخی امیدواریها مبنی بر احتمال احیای روند مذاکرات اتمی وین که در پی سفر "انریکه مورا" و امیر قطر به ایران و در عین حال، سفر رئیس جمهور کشورمان به عمان، تا حد زیادی تقویت شده بود، رژیم اسرائیل بر شدت تحرکات مخرب و غیرسازنده خود علیه کشورمان افزوده و سعی داشته به هر نحو ممکن، دستورکار محدودسازیِ همکاریهای بین المللی ایران و به ثمر رسیدنِ تلاشها جهت احیای توافق برجام را ناکام بگذارد.
در این راستا، چند روز قبل شاهد ترور شهید "حسن صیاد خدایی"، سرهنگ عضو سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در مقابل منزلش در تهران بودیم و چند روز بعد نیز، "نیویورک تایمز" در گزارشی از حمله پهپادی به یک ساختمان متعلق به تحقیقات پهپادی ایران در مجتمع نظامی و فناوری پارچین خبر داد. حملهای که در جریان آن ظاهرا یک مهندس ایرانی به شهادت رسیده و یک تن دیگر نیز زخمی شده است.
در این راستا، نوکِ پیکان مهندسی هر دو حمله متوجه رژیم اسرائیل و دستگاههای جاسوسی آن شده است. زیرا اولا بازیگران و کنشگران بسیار معدودی در جهان وجود دارند که از این قبیل اقدامات تروریستی علیه ایران سود میبرند (و اسرائیل بدون تردید یکی از مهمترین آنها است) و از سوی دیگر، مدل و الگوی انجام این حملات تروریستی نیز تا حد زیادی شبیه به الگوی اقدامات تروریستی پیشین اسرائیلیها در خاک کشورمان است.
از این رو، بسیاری از ناظران و تحلیلگران، به طور خاص به طرح این سوال میپردازند که دقیقا محرکها و دلایل اصلی تنش آفرینی هایِ اخیر رژیم صهیونیستی علیه کشورمان چیست؟ آیا فصلی تازه در تشدید فضای درگیری و تنش میان ایران و رژیم اسرائیل آغاز شده است؟ و البته با توجه به اینکه ایران پاسخ و انتقام سخت خود علیه رژیم اسرائیل را هنوز عملیاتی نکرده، سرنوشت درگیریهای دو طرف و به طور خاص، جنگ در سایه آنها در ادامه راه چه خواهد بود؟
یك استاد دانشگاه و کارشناس روابط بین الملل در توضیح زمینهها و محرکهای تشدید اقدامات تنشزایِ اخیر رژیم اسرائیل علیه ایران معتقد است: «اسرائیل از سال ۲۰۱۵ تاکنون، در پی رهبری ایالات متحده آمریکا در چهارچوب دکترین "محدود کردن همکاریها و ارتباطات بین المللی ایران" و در عین حال، در پی تضعیف "برجام"، تحرکات خود در بابِ ضربه زدن به تهران را در ابعاد منطقهای گسترش بخشیده و به دنبال تحریک کردن ایران در این چهارچوب برآمده است».
مهدی مطهرنیا افزود: «در این راستا، در سال ۲۰۱۷، دکترین محدودسازی همکاریهای بین المللی با ایران و محاصره منطقهای این کشور، با توجه به روی کار آمدن "دونالد ترامپ" به عنوان رئیس جمهور آمریکا و پاره کردنِ برجام توسط وی، تشدید شد. ایران در ارتباط با برجام و تهدید ترامپ به پاره کردن آن، وعده داد که برجام را آتش خواهد زد و اقدامات تندتری را انجام خواهد داد. با این حال، برجام پاره شد، اما علی رغم روی کار آمدن دولتی در ایران که رویکردی سخت گیرانه و البته منتقدانه به برجام دارد، ایران نتوانسته از برجام خارج شود.با توجه به این معنا، ایران از سال ۲۰۱۶ به بعد، وارد "جنگ هیبت و حیثیت" با ایالات متحده آمریکا شد. در سال ۲۰۱۸، با توجه به همین روند، به باور من انگلستان پس از خروج از اتحادیه اروپا (برگزیت)، با آمریکا همراهتر شد و دکترین محدودسازیِ همکاریهای بین المللی با ایران و محاصره منطقهای این کشور را که به رهبری آمریکا و با مدیریت اسرائیل و پشتیبانی کشورهای عربِ رقیب با تهران، بویژه عربستان همراه بود، تشدید شد. از این رو، دکترین، آرام آرام به سمت ایجاد یک موجِ جدید علیه ایران حرکت نمود که آن موج، تبدیل چالشِ ایران در برابر ایالات متحده آمریکا، به تهدیدِ ایران علیه صلح بین المللی و امنیت منطقهای بود».
این کارشناس روابط بین الملل گفت: «به عبارت دیگر در سال ۲۰۱۸، با همکاری انگلستان و حرکتهای عملیاتی اسرائیل در منطقه، ایران در منازعه هیبت و حیثیت، بیشتر تحت فشار قرار گرفت. از این رو، ما شاهدیم که از آن زمان، اسرائیل بر شدتِ اقدامات خود علیه ایران در منطقه و بعضا در چهارچوب اقدامات خرابکارانه در داخل خاک کشورمان افزوده است.نقطه عزیمت و عطف این جریان نیز ترور سردار شهید "قاسم سلیمانی" در عراق بود و ادامه آن تا به امروز ادامه پیدا کرده است. ایران نیز در واکنش به هرکدام از اقدامات تنش زایِ اسرائیل، به طور خاص از واکنش و تهدیدِ سخت خود خبر داده است. مسالهای که از زمان ترور سردار شهید قاسم سلیمانی تا ترور شهید فخری زاده و همین اواخر ترور شهید حسن صیاد خدایی، شاهد آن بوده ایم».
مهدی مطهرنیا، در مقام جمع بندی گفت: «این روند از چشم اندازی کلی نشان میدهد که رویکرد ایجادِ فضای درگیری نظامی و برخوردهای امنیتی با تهران، علی رغم تلاش ایران برای باقی ماندن در برجام، شدت و حدتِ بیشتری گرفته است. از این رو باید بگوییم که در تحلیل این معنا، به نظر میرسد که دکترینِ "مرگ تدریجی با رهیافت هزاران ضربه چاقو" در اسرائیل (علیه ایران)، اکنون در پیِ رسمیت یافتن و اتصال به تحرکات آمریکا در قبال ایران، در صورت شکست مذاکرات وین است».
سید جلال ساداتیان" سفیر سابق ایران در انگلستان و کارشناس سیاست خارجی نیز بر این باور است که: «از حدودا دو هفته تا ۲۰ روز گذشته، یکسری مسائل اتفاق افتاد که تا حدی امیدِ به ثمر نشستن برجام را تقویت میکرد. در این راستا، "انریکه مورا" معاون مسوول سیاست خارجی اتحادیه اروپا به ایران آمد و پس از انجام رایزنی با مقامهای ایرانی و بازگشت به اروپا، هم خودش و هم مقام بالاتر از وی یعنی "جوزپ بورل"، از مثبت بودن مذاکرات در تهران خبر دادند. در عین حال، شاهدِ سفر امیر قطر به تهران نیز بودیم و نشانههایی دال بر اینکه مساله برجام، موضوع گفتگویِ وی با مقامهای ارشد ایرانی واقع شده نیز بروز کرد.در این راستا، موضعی از سوی وزیر خارجه قطر نقل شده بود که در قالب آن گفته شده بود که مقامات ایران از آمادگی تهران جهت حصول توافق در قالب معادله برجام خبر داه بودند. البته که این مساله از سوی سخنگوی وزارت خارجه کشورمان تکذیب شد. با این حال، نشان دهنده این بود که موضوع برجام، مورد گفتگوی دو طرف گرفته است. نکته سومی که در این رابطه شاهد بودیم، سفر رئیس جمهور کشورمان به عمان بود که این سفر نیز به زعم بسیاری از ناظران و تحلیلگران، گامی مثبت و سازنده در مسیر احیای توافق برجام تلقی میشد».
این کارشناس سیاست خارجی افزود: «تمامی سه مساله ذکر شده، دال بر این بود که مذاکراتِ مرتبط با احیای برجام در حال رسیدن به یک نقطه مشخص است. گفتگوها و مصاحبههایی که وزیر خارجه و دیگر مقامهای مرتبط با معادله برجام داشتند نیز، با ابراز خوشبینیهایی نسبت به احیای روند مذاکرات وین همراه شده بود. با این حال، درست به موازات این تحرکات، شاهد اتفاقاتِ دیگری نیز بودیم که سعی داشتند تا جای ممکن در روندِ مثبت ایحاد شده، ایجاد تخریب و کارشکنی کنند.به عنوان مثال، انریکه مورا پس از عزیمت از ایران، در فرودگاه فرانکفورت آلمان، با توقیف رو به رو شد و گفته شد که گوشی تلفن همراه وی چک شده و از اسناد و مدارک همراه او نیز عکسبرداری شده است. اتفاق افتادنِ این مساله در خاک آلمان که اسرائیل در آن نفوذ زیادی دارد، حامل پیامهای روشنی است. جدای از این ها، شاهدِ رای سناتورهای آمریکایی بودیم که موفق شدند ۱۶ رایِ حزب حاکم (دموکرات ها) را نیز به تعداد آرای سناتورهای جمهوریخواه اضافه کنند و با ۶۶ رای، دولت بایدن را مکلف کنند که سپاه پاسداران انقلاب اسلامی را از فهرست سازمانهای تروریستی آمریکا (FTO) خارج نکند. در عین حال، در سوریه نیز شاهد حمله اسرائیل به مواضع ایران بودیم».
سید جلال ساداتیان در ادامه تصریح کرد: «در این میان، شاهد ترور شهید "حسن صیاد خدایی" و البته بنا بر آنچه برخی منابع گفته اند، حمله پهپادی به یک ساختمانِ محل انجام تحقیقات پهپادی در مجتمع پارچین بودیم. اقداماتی که به زعم بسیاری از ناظران و تحلیلگران، توسط اسرائیل انجام شده اند. تحرکاتی که البته بنای اصلی آنها این بوده که ایران را عصبانی کنند و آن را وادار به یک واکنش تند نمایند تا در این چهارچوب، دامنه تقابلات و تنشها افزایش یابد و امیدهای تازه ایجاد شده در روند مذاکرات مرتبط با احیای برجام، به کل از بین برود.
در این راستا، بیشترِ ظن و گمانها به این سمت رفته که اسرائیل به عنوان مخاطبِ تهدیداتی که از ناحیه برجام و احیای آن متوجه این رژیم است، عملا دست به اقداماتی زده تا فضای کلی تعامل سازنده با ایران را مخدوش نماید. با این همه، یک نکته اساسی که در این میان من مایلم آن را طرح کنم این است که با توجه به شرایط خاصی که ما داریم، باید پرسید که چرا غفلت میشود و مراقبتهای لازم را انجام نمیدهیم؟ اینکه اسرائیل با پهپاد بیاید و پارچین را هدف قرار دهد و یا یک فرمانده ما را در تهران هدف قرار دهد، پذیرفتنی نیست و پیشتر باید تدابیر لازم برای مقابله با یکچنین اقداماتی اندیشیده میشد.
سفیر سابق ایران در انگلستان در پایان گفت: «با این همه، اسرائیل مقصر و متهم اصلی تحولات غیرسازنده اخیر است و کاملا به دنبال خرابکاری در روند معادله احیای برجام است و در حوزه پیرامونی ما نیز این رژیم، در حال توسعه فعالیتهای خود در اقلیم کردستان عراق، آذربایجان، کشورهای عرب حاشیه خلیج فارس، امارات، بحرین و اخیرا در افغانستان است تا از این طریق، ایران را محاصره کرده و تحت فشار قرار دهد. در این چهارچوب، با توجه به اینکه اکنون ما با سرعتی قابل توجه در مسیر تقابل و برخورد با اسرائیل هستیم، قاعدتا باید احتیاطهای لازم را نیز داشته باشیم و از اقدامات مخرب احتمالی این رژیم علیه کشور و منافعمان، جلوگیری کنیم».