آقای ناطق نوری، اخیراً به اقتضای همین ویژگی خود، در مجلس ترحیم حاج ابوالفضل حاجی حیدری که از سران حزب موتلفه اسلامی بود، سخنان مهمی گفت که موجب عکسالعملهائی در محافل سیاسی و مطبوعاتی شد. حساسترین فراز این سخنان که در صفحه اول بسیاری از روزنامههای دوشنبه پنجم اسفند ماه جاری تیتر شد این بود: "هم اکنون یکی از بدبختیهای کشور ما اینست که گرفتار تندروها و بیترمزها هستیم. حال چه چپ و چه راست باشد، تندروی و نامتعادل حرکت کردن به کشور و انقلاب ضربه میزند.
ما میزان داریم و میزان، ولی فقیه و ولی امر مسلمین است. معنا و ابعاد ولایت فقیه نیز بیان شده است. اوامر ولی، مولوی و ارشادی است و اینکه تکلیفمان در مولوی و ارشادی چیست نیز بیان شده است. حال، بعضی کاسههای داغتر از آش هستند که اینها زمان امیرالمؤمنین هم بودند و آخر سر هم جزو خوارج شدند. علامت سجده روی پیشانی خوارج دیده میشد و آستین لباسشان پاره میشد. اینها به ظاهر زاهد بودند اما امیرالمؤمنین علی علیه السلام در موردشان میگفت خطر اینها از خطر کفار بیشتر است. وقتی به بعضی افراطیون گفته میشود ولی امر و ولی فقیه موضوعی را فرمودهاند، آنها میگویند بعضی چیزها را آنها مصلحت نمیدانند و ما باید جاده صاف کن باشیم که در واقع جلوتر از امام حرکت کردن است. تکفیریها و القاعدهایها و امثال آنها از کجا آمدهاند؟ این تندروها به نام اسلام فساد و جنایت میکنند، سر میبرند و قلب طرف را میخورند و به زنان مردم تعدی میکنند و فکر هم میکنند با این کارها به بهشت میروند." (روزنامه جمهوری اسلامی، دوشنبه 5 اسفند 1392)
اگر کسی با انصاف و با توجه به آنچه در جامعه و جهان اسلام میگذرد، این سخنان آقای ناطق نوری را مورد توجه قرار دهد، غیر از واقعیتگرائی از روی اخلاص و دلسوزی چیز دیگری در آن نخواهد دید. اطلاعات اجمالی از بازتاب این اظهارات در جامعه نیز نشان میدهد مردم از آن استقبال خوبی کردهاند و آن را حرف دل خود میدانند. البته کاملاً طبیعی است که عدهای نیز از این قبیل سخنان ناراحت و آشفته شوند، در برابر آن موضعگیری تندی بعمل آورند و آقای ناطق نوری را همراه و همفکر این جناح و آن گروه و حتی همزبان و همآوا با غربیهای معاند با نظام جمهوری اسلامی بدانند و بنامند.
این قبیل واکنشها کاملاً طبیعی است، زیرا آنچه آقای ناطق نوری به زبان آورده، افشای ماهیت همان کسانی است که یا خود از مصادیق این سخنان هستند و یا اعضاء اطاق فرمان این گروه افراطی و بیترمز را تشکیل میدهند. همین اطاق فرمانیها تلاش میکنند سخنان آقای ناطق نوری به ویژه عنوان "بی ترمزها" را متوجه رزمندگان شجاع و خط شکن جبهههای دفاع مقدس بدانند و با توسل به این مغالطه، صورت مسأله را پاک کنند و گوینده این سخنان درست را زیر سؤال ببرند درحالی که اولاً آقای ناطق نوری، خود در تمام عمر در زمره خط شکنها بوده و خدمات زیادی به جبهههای دفاع مقدس کرده و بهترین روابط را با رزمندگان شجاع و خط شکن دارد کما اینکه در جبهه سیاسی نیز همواره خط شکن بوده و جوانمردیهای زیادی از خود نشان داده است. اینجانب، هرگز از یاد نمیبرم روزهای اوج غربت شهید بهشتی و حضرات آیات خامنهای و هاشمی رفسنجانی در سالهای 1358 تا 1360 را که آقای ناطق نوری در منبرها و مصاحبههایش با نهایت شجاعت و صراحت از آنها دفاع میکرد و در برابر منافقین و بنی صدر و سایر همدستان بیانصاف و قدرتطلب آنها مردانه میایستاد و البته هزینههای آن را نیز تحمل میکرد.
در دوران 8 ساله حاکمیت دولتهای نهم و دهم که دوران خسران شدید کشور و انقلاب و نظام جمهوری اسلامی بود، باز هم آقای ناطق نوری از جمله افرادی بود که هم مورد تهاجم ناجوانمردانه قرار گرفت و هم در صف اول دفاع از کیان نظام جمهوری اسلامی و اصول و آرمانهای انقلاب قرار داشت. او به جرم همین اصولگرائی واقعی و مستقل مغضوب افراطیون واقع شد تا آنجا که حتی در شب قدر و در جوار حرم حضرت امام رضا علیه السلام و درحالی که بالای منبر بود با پرتاب کردن بطریهای آب، در برابر چشمان زائران و مجاورانی که در مراسم لیلهالقدر شرکت کرده بودند، به او حمله کردند!
برخلاف نظر کسانی که این روزها آقای ناطق نوری را به خاطر سخنان شجاعانه و واقع بینانهاش مورد حمله قرار داده و تلاش میکنند چنین وانمود نمایند که او در صف مخالفان نظام و ولایت فقیه قرار گرفته، همین سخنان او بهترین سند برای اثبات این واقعیت است که او در صف اول مدافعان نظام و ولایت فقیه قرار دارد. مغالطهای که سالهاست اعضای اطاق فرمان افراطیون میکنند تا از این طریق هر کس را که با روش آنها موافق نیست سرکوب نمایند اینست که تندروی و خودسری و بیترمز بودن را دفاع از ولایت و نظام معرفی میکنند و با این تفکر انحرافی، تمام اقدامات خلاف خود را توجیه مینمایند، غافل از اینکه مردم ایران به برکت انقلاب اسلامی از درک سیاسی بالائی برخوردارند و هرگز تحت تأثیر چنین مغالطههائی قرار نمیگیرند، و حتی در جهت عکس خواستهها و نقشههای اینان حرکت میکنند. انتخابات 24 خرداد امسال بهترین شاهد این مدعاست. دیدیم که افراطیون علیرغم 8 سال مطلق العنان عمل کردن با دردست داشتن رسانه ملی و تمام امکانات دولتی و غیردولتی و سرکوب بیرحمانه مخالفان خود، نتوانستند نامزدهای خود را بر کرسی ریاست جمهوری بنشانند و فردی پیروز این انتخابات شد که مورد نظر همان کسانی بود که در طول 8 سال گذشته مظلومانه آماج حملات ناجوانمردانه افراطیون قرار داشتند و آقای ناطق نوری نیز یکی از همین مظلومان بود و به دلیل پایبندی به اصول واقعی، به شیخ مستقل اصولگرا معروف شد.
این، اقتضای سنت الهی است که افراط و تفریط حتی اگر موقتاً به موفقیتی منجر شوند، در دراز مدت راه به جائی نخواهند برد. اسلام، دین اعتدال است و سنت الهی در خلقت و ربوبیت، بر اعتدال منطبق است و ظلم و افراط را بر نمیتابد. نه فقط تا امروز بلکه از امروز تا ابد نیز همواره این اعتدال است که در دراز مدت پیروز است و هر چیز غیر از اعتدال در برابر آن قرار گیرد محکوم به شکست خواهد بود.
آقای ناطق نوری را مصون از خطا و اشتباه نمیدانیم. ما همه چنین هستیم و برای هیچکس غیر از معصومین علیهم السلام مصونیتی قائل نیستم، اما انصاف و جوانمردی را در مواجهه با خادمان مردم و اسلام و نظام محور اصلی قضاوت میدانیم. رزمندگان عزیز شجاع و خط شکن ما اگر در جبهههای دفاع مقدس "بی ترمز" عمل میکردند، در مصاف با دشمن چنین بودند و همانها در مواجهه با دوستان، هرگز از جاده انصاف منحرف نشدند و نمیشوند و همانگونه که قران کریم فرموده است در این مسیر از پیامبر اکرم(ص) و همراهان آن حضرت الگو گرفته اند: "محمد رسولالله والذین معه اشداء علی الکفار رحماء بینهم..."
اگر معیار، این آیه شریفه باشد که باید باشد، عملکرد افراطیون امروز، برخلاف سنت الهی و بر خلاف توصیه قرآن است و آنچه شیخ اصولگرا گفته است منطبق بر روح دین است و درباره او و سخنان بجای او که با احساس وظیفه شرعی و انقلابی بر سنت الهی تکیه کرد و بموقع هشدارهای دلسوزانه را داد، باید گفت: آفرین بر شیخ مستقل و واقع بین و معتدل که خطرها را در زمان مناسب تشخیص میدهد، دلسوزانه هشدار میدهد و از تهدیدها و طعنها و تهمتها نمیهراسد. امروز، جامعه ما به چنین سرمایههائی سخت نیازمند است و با همین واقع بینیها و هشدارهاست که آینده نظام جمهوری اسلامی تضمین میشود.