گروه جامعه: گردش ویروس کرونا در کشور افراد زیادی را به کووید مبتلا میکند، با این وجود آمارهای وزارت بهداشت از موارد ابتلا همچنان زیر ده هزار نفر است و در آخرین گزارش آن ۴۶ نفر جان باختهاند. این درحالیست که کارشناسان معتقدند تعداد نمونهگیریها در کشور آنقدر کم است که آمارهای اعلام شده بیشتر گمراه کننده هستند.
حمید سوری، اپیدمیولوژیست و عضو کمیته علمی ستاد ملی مقابله با کرونا میگوید: «مرگهایی که تایید میشود کسانی هستند که تست کرونای آنها مثبت شده است، تعدادی هستند که فوت میکنند و دلایل مرگشان مواردی مانند ایست قلبی گفته میشود، بدون اینکه این افراد تست شده باشند، ما وقتی میتوانیم آمار درستی داشته باشیم که از تمام فوتیهای محتمل تست بگیریم.»سوری در این گفتوگو درباره علاقه گروهی برای ادامه داشتن اپیدمی کرونا در کشور به دلیل منافعی که دارند صحبت میکند، او معتقد است برخی هستند که از بیماری مردم سود میبرند. متن کامل این گفتوگو در ادامه آمده است.
آقای دکتر تعداد نمونهگیریها از موارد ابتلا مناسب است؟
جواب کوتاه شما میشود بههیچ وجه.
چطور؟
متاسفانه ما رتبه ۱۲۰ نمونهگیری در دنیا را داریم، درحالیکه انجام «تست انبوه» یکی از ابزارهای بسیار مهم در بررسی و برآورد اپیدمی در هر کشوری است.
شما این نکات را به وزارت بهداشت منتل کردهاید؟
تا به حال که هرچه گفتیم گوش نمیدهند و نمیدانم باید چگونه این موارد را منتقل کنیم، منتقدین مشوق نیتی جز اینکه جلوی مرگ مردم را بگیرند ندارند.
پاسخ وزارت بهداشت چیست؟
درحالیکه ما مستندات محکم علمی داریم که «تست انبوه» در مدیریت اپیدمی بسیار اهمیت دارد اما آنها سکوت مطلق میکنند.
اگر تستها بیشتر شود چه کمکی به مدیریت اپیدمی میکند؟
یکی از مهمترین کاربردهای «تست انبوه» شناسایی طغیانهای اپیدمی در هر کشوری است، اگر طغیانها به خوبی شناسایی و جلوی آنها گرفته شود، قطعاً میتوانیم جلوی پیکهای بعدی و اپیدمی را بگیریم. به کمک تست انبوه میتوانیم روند اپیدمی را به سادگی جستوجو کنیم و درباره رنگبندی شهرها بهتر تصمیمگیری کنیم، یکی از شاخصهایی که باید در اعلام رنگبندی استفاده شود نسبت تستهای مثبت به کل تستها است، وقتی تعداد تستهای ما کم است عدد بدست آمده نادرست و گمراه کننده است.
وزارت بهداشت برای عمل نکردن به این روش علمی چه دلایلی دارد؟
بهانههایی که میآورند درباره بودجه است، درحالیکه هزینه هر تست پیسیآر رپید چیزی حدود ۱۰ الی ۱۵ هزار تومان است، یعنی کمتر از نیم درصد بودجهای است که برای یک مورد ابتلا به کرونا صرف میشود، باید بدانیم بیش از ۵۰ درصد بودجه برای یک فرد مبتلا صرف دارو میشود، آن هم در شرایطی که ما میدانیم در حال حاضر حاضر هیچ روش درمانی اختصاصی برای کووید وجود ندارد. ما وقتی میدانیم که نمیتوانیم برای درمان افراد بعد از ابتلا کاری انجام بدهیم تعجبآور است که بیش از ۹۹ درصد بودجه مربوط به هر فرد مبتلا به کووید را صرف مسائل دیگری میکنیم و برای تستهایی که کمتر از یک درصد بودجه است بهانه میآوریم.
کیتهای تست محدودیت واردات دارد؟
داخل کشور تولید داریم و اینطور نیست که بخواهیم واردات داشته باشیم یا محدودیت ارزی وجود داشته باشد، تولیدات کشور خوشبختانه به خوبی جوابگو است.
پایین بودن نمونهگیریها در کاهش آمار موارد مرگومیر تاثیرگذار است؟
قطعاً همین است، الان مرگهایی که تایید میشود کسانی هستند که تست کرونای آنها مثبت شده است. تعدادی هستند که فوت میکنند و دلایل مرگشان مواردی مانند ایست قلبی عنوان میشود اما بدون اینکه این افراد تست شده باشند، ما وقتی میتوانیم آمار درستی داشته باشیم که از تمام فوتیهای محتمل تست بگیریم، حالا کسی که تصادف کرده نیازی به تست ندارد اما کسی که با ایست قلبی فوت کرده ممکن است مبتلا به کووید باشد، اما این موارد محاسبه نمیشود.
همین تعداد تستهایی که گرفته میشود از چه گروهی است؟
اینها کسانی هستند که علائم اولیه ابتلا را دارند و خودشان برای انجام تست مراجعه کردهاند، ما الان نظام بیماریابی فعال نداریم، یعنی به جای اینکه منتظر بمانیم مردم به مراکز مراجعه کنند ما باید برای گرفتن تست به مردم مراجعه کنیم، مثل همان کاری که در طرح شهید سلیمانی انجام شد، در این صورت آمار موارد مثبت و ابتلا به کرونا افزایش پیدا میکند.
این روزها معمولاً چه تعداد تست کرونا گرفته میشود؟
تغییرات تست زیاد است، طبق آخرین آمارها میانگین تست در روزهای اخیر چیزی حدود ۱۵ هزار تست بوده است که برای یک کشور ۸۵ میلیونی یعنی هیچ و شوخی است، حتی روزی ۲ هزار تست هم داریم که بیشتر برای روزهای تعطیل است، ما بیماریابی فعال نداریم یعنی خودمان سراغ مردم نمیرویم و چون شدت بیماریزایی اومیکرون مانند دلتا نیست خود مردم هم کمتر برای تست مراجعه میکنند بهویژه در روزهای پایانی هفته، این گروه در جامعه میچرخند و دیگران را به کرونا مبتلا میکنند، اگر بیماریابی فعال داشتیم آمار بستری و مرگ بیشتر میشد، اما آمارهایی که ما داریم گمراه کننده است، نه فقط درباره تستها بلکه مثلاً اطلاعات مربوط به عوارض واکسن را هم منتشر نمیکنند، بنابراین کاملاً مشخص است که ما چرا در کنترل اپیدمی ناموفق هستیم.
اما وزارت بهداشت مدعی است موفقیتهای خوبی دارد، بهخصوص وقتی آمار مرگومیر به صفر رسید؟
در یک دوره کوتاهی مرگومیرها کاهش پیدا کرد، آن هم نه در کشور ما بلکه در همه کشورها این روند کاهشی دیده شد. ما روزی که اولین روز با مرگ کرونایی صفر را گزارش کردیم قبل از کشور ما ۱۶۳ کشور دیگر مرگ صفر کرونایی را تجربه کرده بودند، این اتفاق کشور ما را دچار سرمستی کاذب کرد تا فکر کنیم اپیدمی تمام شده است، بنابراین دانسته یا ندانسته عادی انگاری را در میان مردم ترویج دادند، همه این مشکلات در مدیریت اپیدمی وجود دارد.
آقای دکتر با این وجود آینده اپیدمی پیک جدید را چطور پیشبینی میکنید؟
متاسفانه ما تعداد زیادی افراد حساس برای ابتلا به کرونا در کشور داریم، امکان انتقال ویروس با توجه به رعایت نشدن پروتکلهای بهداشتی هم بالا است، از طرفی وقایع و اتفاقات پیشرو درخصوص اپیدمی نگران کننده است مانند بازگشایی مدارس، بازگشت حجاج و زائران اربعین حسینی که میتواند مواجهه را افزایش دهد، ضمن اینکه ما تصویر روشنی از واریانتهای (سویه) غالب در کشور نداریم، بنابراین به نظر میرسد روند ابتلا همچنان افزایشی باشد، مگر اینکه خود ویروس به عنوان هدایت کننده این بازی تغییراتی در بیماریزایی ایجاد کند، در غیر اینصورت کارهایی که ما انجام میدهیم خیلی موثر نیست، چراکه ما دادههای دقیقی از وضعیت اپیدمی نداریم، و اگر هم اطلاعاتی وجود دارد در انحصار گروه مشخصی است.
در واقع ما داریم در برابر ویروس منفعل رفتار میکنیم و خود ویروس است که آینده پیک جدید را مشخص میکند؟
دقیقا، تصمیمگیری باید مبتنی بر شواهد باشد، استنتاج عمیق از دادهها بسیار مهم است، در چنین وضعیتی نسبت به شرایط منفعل هستیم، متاسفانه وزارت بهداشت هیچ بسته جامع ندارد، ما قبلاً طرح شهید سلیمانی را داشتیم، بارها دراینباره حرف زدیم که چرا این طرح را احیا نمیکنند، وزارت بهداشت بیاید این طرح را تقویت کند، وزیر بهداشت هم موقع رای اعتماد این وعده را به مجلس داد اما بعداً عمل نکرد.
فکر میکنید چرا عمل نمیشود؟
واقعاً معلوم نیست، حالا منافعشان در این است که اپیدمی ادامه داشته باشد خدا میداند، آیا نیت دیگری دارند نمیدانم، اما شرایط عجیب است، انگار وزارت بهداشت در مدیریت اپیدمی دچار یک بیحسی شده است و واکنش نشان نمیدهد، من از آنها غیر از اعلام چند آمار که اساس آن اشتباه است چیزی ندیدم.
چه منافعی ممکن است وجود داشته باشد؟
منافع میتواند متعدد باشد، خود واکسن میتواند برای گروهی سودآور باشد، درست است از بودجه عمومی استفاده میشود و مردم از جیب خودشان پرداخت نمیکنند، ولیکن از بیتالمال دارد صرف میشود، واکسنهایی که هنوز نمیدانیم میزان اثربخشی آنها در جامعه چقدر است، عوارض آنها چیست، آیا واقعاً عوارضی داشته یا نه، اگر داشته در چه گروههایی بیشتر بوده برای چه واکسنی بیشتر بوده، آیا واکسنها واقعاً آمبولی داده یا نه، الان کیسهای مشکوک آن را در بیمارستانها فراوان میبینیم که احتمال دارد ناشی از عوارض واکسن باشد، بنابراین این منافع ممکن است در جاهای مختلف وجود داشته باشد، از دارو گرفته تا تست و سیتیاسکن، شما در نظر بگیرید در سال گذشته رمدسیویر چیزی حدود ۳۰ میلیارد دلار برای شرکت سازنده آن سودآور بود، این سودها عدهای را وسوسه میکند، یک درصد ناچیزی از این سودها هم به دلالهای داخلی برسد ثروتی است که چشمپوشی از آن خیلی راحت نیست، البته من قصد اتهام زنی به کسی را ندارم اما معتقدم اپیدمی برای بعضیها سودآور است، ادامه این اپیدمی میتواند به قیمت جان مردم، به قیمت فلاکت اقتصادی بخشی از مردم که شغلهای خود را از دست میدهند برای گروهی بهره داشته باشد، اینها مسائلی هستند که نباید به راحتی از آنها گذشت، خیلیها دوست ندارند اپیدمی تمام شود چراکه تمام شدن اپیدمی یعنی سودهایی که خیلیها توانستند از این مسیر کسب کنند از دست خواهند داد. به نظرم باید سیستمهای نظارتی، امنیتی و اطلاعاتی کشور مراقبت کنند که خدایی نکرده کشور و مردم قربانی این سودجوییها نباشند و نشوند.