گروه حوادث: اوایل سال ۹۱ مرد جوانی با زنی که به تازگی از شوهرش جداشده بود در بندرعباس ازدواج کرد. این زن، مادر دختری ۴ ساله بود که با وی زندگی میکرد. زندگی مشترک این زوج ادامه داشت تا اینکه بهتدریج با یکدیگر دچار اختلاف شدند. اختلافاتی که روزبهروز بیشتر میشد تا اینکه کار به کتککاری کشیده شد.
آنها یک روز در حیاط خانهشان در یکی از محلههای بندرعباس بودند که باز شروع به بگومگو کردند. مرد جوان از دست همسرش عصبانی بود و نمیدانست باید چکار کند. درست در همان زمان دختر خردسال این زن هم در حیاط مشغول بازی بود. مرد که از دست زنش عصبانی بود در یک لحظه دختر ۴ ساله را به عقب هل داد. دختر عقب عقب رفت و با شدت روی زمین افتاد و سرش به لبه حوض اصابت کرد. زن و شوهر جوان وقتی دیدند دختربچه بیهوش روی زمین افتاده درگیریشان را رها کرده و سراغ دختر رفتند. او به بیمارستان منتقل شد اما کادر پزشکی اعلام کردند که ضربه شدیدی به جمجمه دختربچه وارد شده و ضریب هوشیاش پایین است. آنها تلاشهای زیادی برای نجات جان کودک انجام دادند اما این تلاشها ثمری نداشت و در نهایت او روی تخت بیمارستان جانش را از دست داد.
بهدنبال مرگ دختر ۴ ساله با شکایت پدر و مادرش پروندهای با موضوع قتل عمدی تشکیل و تحقیقات در اینباره آغاز شد. متهم به قتل پس از این حادثه ناپدید شده بود اما در فاصله کوتاهی پس از مرگ دختربچه نزد پلیس رفت و خودش را تسلیم کرد. او گفت در جریان درگیری با همسرش عصبانی شده و کودک را هل داده اما قصدی برای کشتن او نداشته است. با این حال والدین کودک مدعی بودند که این حادثه قتل عمدی است و قاتل باید مجازات شود. در این شرایط بود که پرونده قتل دختر ۴ ساله با صدور کیفرخواست به دادگاه کیفری یک استان هرمزگان فرستاده شد.
در جلسه دادگاه ابتدا پدر و مادر دختربچه اعلام کردند که خواستهشان قصاص قاتل است و به هیچ وجه حاضر به گذشت نیستند. در ادامه متهم در دفاع از خودش گفت: بعد از ازدواج با این زن دختر ۴ ساله او هم با ما زندگی میکرد. من با او رفتار خوبی داشتم. متهم ادامه داد: مدتی از ازدواجمان گذشته بود که با همسرم دچار اختلاف شدیم. با این حال من هیچ وقت با دختر او بدرفتاری نمیکردم. روز حادثه هم وقتی من و همسرم درگیر شدیم دختربچه نزدیک من بود. نمیدانم چطور بود که عصبانی شدم و او را هل دادم و ناخواسته سرش به لبه حوض برخورد کرد و این اتفاق افتاد. از کاری که کرده بودم پشیمان شدم اما دیگر فایدهای نداشت. باور کنید من هیچ قصد و نیتی برای صدمه زدن به دختربچه نداشتم و همه این ماجرا فقط یک اتفاق است.در پایان این جلسه قضات دادگاه وارد شور شدند و عمل متهم را مصداق قتل عمدی تشخیص داده و او را به قصاص محکوم کردند. این رأی مدتی بعد در دیوان عالی کشور نیز تأیید و آماده اجرا شد.
همهچیز برای اجرای حکم قصاص آماده بود اما از آنجا که متهم سابقه کیفری نداشت و از سویی در زندان نیز رفتار خوبی داشت و بهنظر میرسید اصلاح شده است. به همین دلیل مسئولان قضایی هرمزگان برای جلب اولیای دم و بخشش قاتل اقدام کردند. در این میان مصطفی کیشانی فراهانی، مدیرکل زندانهای استان هرمزگان پیگیریهای ویژهای را در این پرونده انجام داد. این تلاشها باعث شد پس از مدتی مادر مقتول که همسر متهم است او را ببخشد، اما پدر مقتول همچنان برای اجرای حکم قصاص پافشاری میکرد. با وجود این رایزنیها با او ادامه پیدا کرد تا اینکه سرانجام وی نیز حاضر به بخشش شد تا این مرد پس از گذشت ۱۰ سال از چوبه دار نجات پیدا کند.
کاظم شاهرخ نیا، از اعضای شورای حل اختلاف زندان بندرعباس در اینباره گفت: پدر مقتول اعلام کرده بود که برای اعلام رضایت دیه دریافت میکند. چون متهم تمکن مالی نداشت با کمک افراد خیر حدود ۱۰۰ میلیون تومان جمعآوری شد و با این مبلغ دومین ولی دم نیز حاضر به بخشش شد تا این پرونده پس از ۱۰ سال بسته و مرد زندانی آزاد شود.