به روز شده در ۱۴۰۳/۰۹/۰۷ - ۰۰:۳۸
 
۰
تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۰۷/۰۲ ساعت ۲۰:۴۳
کد مطلب : ۳۶۰۱۶۵

پوتین و هزینه‌های يک بازی خطرناک

پوتین و هزینه‌های يک بازی خطرناک
گروه بین الملل:چند ماه پیش، کرملین منکر داشتن هرگونه برنامه‌ای برای حمله به اوکراین بود. اما به اوکراین حمله کرد.
اخیراً کرملین هرگونه طرحی برای بسیج نیروهایش را رد کرده بود. ولادیمیر پوتین، رئیس‌جمهور روسیه، از «بسیج بخشی از» نیروهای ذخیره نظامی خبر داد. چیزی می‌بینيد که اینجا تکرار می‌شود؟ وقتی ولادیمیر پوتین با یک انتخاب روبرو می‌شود، به نظر می‌رسد همیشه تشدید تنش را انتخاب می‌کند.
چند ماه از شنیدن عبارت «راه خروج» که در رابطه با رهبر کرملین شنیده‌ام می گذرد. آخرین سخنرانی او خطاب به ملت‌اش هیچ نشان مسالمت‌جویی و نشانه صلحی نسبت به کی‌یف و هیچ سخن آشتی‌جویانه‌ای خطاب به آمریکا یا ناتو نداشت. این سخنرانی مملو از درشت‌گویی و تهدیدهای ضد غربی و ضد اوکراینی بود. این تهاجم پوتین است. جنگ او با غرب است. او حالا دیگر غرق در اين ماجراست، اما به نظر می‌رسد مصمم به کسب پیروزی است - هم در اوکراین و هم در برابر آنچه او «مجموعه غرب» می‌نامد. و اگر این امر مستلزم شاخ و شانه کشیدن‌های هسته‌ای و احضار صدها هزار نیروی ذخیره روسیه باشد، چنین باد.
ولادیمیر پوتین را اغلب قماربازی سیاسی می‌نامند. اینک او احتمال خطر را در بازی‌ که روز به روز خطرناک‌تر می‌شود افزایش داد.
اما این یک قمار است. بسیج نیروها - حتی بخشی که او به سراغ‌اش رفته است - چیزی است که رهبر کرملین دوست داشت از آن اجتناب کند، از ترس اینکه شاید تمایل کمی در میان مردم در اینجا وجود داشته باشد که روس‌ها به نبرد دعوت شوند.
به یاد داشته باشید، قرار نبود این ماجرا چیزی بیش از یک «عملیات نظامی ویژه» باشد (این چیزی است که او به ملت گفت). کلمه «جنگ» هنوز در رسانه‌های دولتی روسیه تابو است. و اگر جنگ نیست، پس چرا بسیج اعلام می‌شود؟
مشکل پوتین این است که تهاجم او به اوکراین از همان ابتدا طبق برنامه پیش نرفت. ارتش اوکراین، با حمایت تسلیحات غربی، مقاومت بسیار بیشتری از آنچه کرملین انتظار داشت از خود نشان داد.
ارتش روسیه گرفتار شد: اخیراً حتی اراضی تصرف شده در اوکراین را از دست داده است. کرملین به این نتیجه رسیده است که نیروهای بیشتری در میدان نبرد لازم دارد. از این روست که «بسیج بخشی از نیروها» لازم شده است.
در نهایت دو چالش وجود دارد، یکی برای پوتین، دیگری برای غرب.
دشواری ولادیمیر پوتین این است که روس‌ها را متقاعد کند که در تمام این مدت، نقشه غرب این بود که جنگ را به روسیه تحمیل کند (که چنین نبود) و دیگر این‌که هدف غرب از بین بردن روسیه است (که اینطور نیست). با شکست در انجام این کار، او برای متقاعد کردن مردم به ضرورت بسیج به مشکل خواهد خورد.
و چالش برای غرب؟ چالش غرب اين است که چطور با يک رهبر روسیه که روشن کرده است برای پرهیز از شکست حاضر است از سلاح هسته‌ای هم استفاده کند، برخورد کند.
برچسب ها: اوکراین
پربيننده‎ترين مطالب و خبرها