گروه سیاسی: یك فعال سیاسی درباره مطرح شدن لزوم ایجاد گفتوگو از سوی رئیس قوه قضائیه و رئیسجمهور گفت: معتقدم این واقعیت یا این مسئله در سطح مسئولان کشور و سطح قوای مختلف همچون مجلس، دولت و قوه قضائیه باید جا بیفتد که گفتوگو و تبادل نظر یکی از شیوههای حل مسائل است.
به گزارش ایلنا، بخش هایی از گفت و گوی محمدهاشمی رفسنجانی را در ادامه بخوانید:
*متاسفانه در جامعه ما معمولا گفتوگو به بگو و مگو ختم میشود یعنی این گونه نیست که دو طرفی که با یکدیگر اختلاف نظر و یا دیدگاه متفاوت دارند بنشینند گفتوگو کنند و به یک جمعبندی برسند و نتیجه بگیرند، لذا به بگو ومگو تبدیل میشود و افراد همدیگر را متهم و تحقیر میکنند.
*شرایط کشور چگونه باشد؛ گفتوگو معمولا متناسب با شرایط انجام میشود و در هر فرصت و هر شرایطی اگر گفتوگو، تبادل نظر و مشورت صورت گیرد، بسیار خوب است زیرا لزوما اینگونه نیست که یک نفر مسئول و غیرمسئول بهترین حرف را بزنند و بهترین تصمیم را بگیرند.
*در کشور تصمیمگیری مهم است. حال تصمیمگیری چگونه صورت میگیرد؟ اگر تصمیمسازی از پایین صورت گیرد یعنی در سطح کارشناسی تصمیمسازی انجام شود و به فضای بالاتر مانند مجلس، دولت و قوه قضائیه منتقل شود که البته قوه قضائیه بحث جدا دارد؛ بر مبنابی نظرات کارشناسی و جمعبندیهایی که صورت گرفته تصمیمگیری شود میتوان بسیاری از مشکلات کنونی را حل کرد.
*گفتوگو را همیشه مفید میدانم، منتها متناسب با شرایط باید صورت گیرد و این بسیار خوب است که به بگو و مگو هم تبدیل نشود. معتقدم گفتوگو برای حل مسئله و تصمیمگیری لازم است. اینکه چرا در گذشته نبوده است یا کمتر بوده است، این مسائل مربوط به گذشته است و حال اگر در گذشته کاری انجام نشده امروز نباید کار و یا تصمیمی که خوب بوده انجام شود؟
*چندین دوره اعتراض در کشور داشتیم و این اعتراضات اینگونه نبوده است که مثمرثمر باشد و ثمری داشته باشد، جز یک مقداری تخریب اموال عمومی، دستگیری یک عده و متاسفانه کشته شدن یک عده نتیجه دیگری نداشته است.اعتراضات اگر در بستر قانون و آن طوری که قانون تعیین کرده است، شکل بگیرد خوب است و میتواند مشکلات را حل کند البته در همین شرایط یا در شرایط گذشته هم اعتراضات متفاوت بوده است.
*شما گاهی اوقات دیدهاید یک صنفی مشکلی داشته است آمده مقابل مجلس تجمع کرده مطالبات و صحبتهایش را بیان کردهاند؛ نمایندگانی هم از دولت و مجلس آمدهاند آن صحبتها و خواستهها را شنیدهاند توضیحاتی را هم دادهاند و بعد مواردی که شنیدهاند را منتقل کردهاند و از این نمونهها ما در کشور زیاد داشتیم که اعتراض و خواستهای مطرح شده و مسئولان هم به میان مردم آمدهاند و شنیدهاند.بعضی اوقات اعتراضات زد و خورد داشته است و خشن برگزار شده است. به اعتقاد من اگر اعتراضات در بستر قانونی و آنگونه که تعیین شده برگزار شود و به زد و خورد و خشونت کشیده نشود میتواند مشکلات را حل کند.
*مردم نیازها و کمبودهایی دارند و طرف مقابل دولت و یا دستگاههای مربوطه امکاناتی دارند. مردم اعتراضات و خواستههایشان را مطرح میکنند و میخواهند شنیده شوند. مصادیق اینها را در انتخابات داریم؛ در انتخابات با کاندیداهایی که هستند حرفهای زیادی رد و بدل میشود ولی بعد از انتخابات هر کسی پیروز شود، حرفهای دوره انتخابات یادش میرود و دیگر به آنها عمل نمیکند یا کمتر عمل میکند. اگر گفتوگو هم همین گونه باشد، این هم مشکلی را حل نمیکند، گفتوگو باید مشکلات را حل کند.
*این شیوهای که در انتخابات است منهای بعضی از قسمتهایش، شیوه مناسبی است یعنی دو نامزد و یا طرفداران دو نامزد برنامهها، راهکارها و نیازهایشان را مطرح میکنند میگویند راهکارهایی داریم و مردم هم گوش میکنند و تصمیم میگیرند در حقیقت تصمیم، تصمیم جمهور است.
*در زمان انتخابات نامزدهای ریاست جمهوری و مجلس میآیند مسائل و مشکلات منطقه را مطرح و راهکارها را میگویند مردم هم میشنوند و انتخاب میکنند اما متاسفانه بعد از انتخابات آن نماینده به تعهداتی که داده عمل نمیکند و یا کمتر عمل میکند. اگر همین شیوه انتخابات منتها با پشتوانه عملی باشد؛ شیوه مناسبی است زیرا گاهی هم خواستههایی مطرح میشود اما پشتوانه عملی ندارد.
*مردم مسئولینی را در مجلس شورای اسلامی و یا ریاست جمهوری انتخاب میکنند که این شیوه «مردم نهاد» شیوه مناسبی است و در دنیا هم که دم از دموکراسی میزنند از این شیوه استفاده میشود یعنی حمکرانی مناسب تصمیم جمهور است منتها به شرط این که وقتی کسی برنامه میدهد، برنامهاش پشتوانه عملی داشته باشد.