گروه سیاسی: روزنامه هممیهن نوشت: در داخل ایران، سرود خواندن و نخواندن تبدیل به یک مبارزه و رویارویی سیاسی شده و برخی جناحهای تندرو داخل نیز تلاش میکنند سرود نخواندن بازیکنان تیم ملی را تبدیل به فاجعه یا خیانت ملی کنند. از سوی دیگر در خارج از ایران، بازیکنانی که سرود ملی را میخوانند با لفظ مزدور تلقی میکنند. مسئله سرود خواندن و نخواندن در تمامی کشورها یک امر عادی است. در تمامی ورزشها شاهد این موضوع هستیم که عدهای با اشتیاق سرود میخوانند، عدهای زیر لب زمزمه میکنند و عدهای مطلقا سکوت میکنند. هیچوقت هم این انتخابها تبدیل به مسئله ناموسی و ملی نشده و طرفین را سرزنش یا تشویق نکردهاند. این یک مسئله شخصی و سلیقهای است. در ادامه این مقاله همراه ما باشید تا بیشتر درباره این سرود بدانیم
متولدین دههی شصت، یادشان میآید که سرود ملی ایران در آن دوره با «شد جمهوری اسلامی به پا» آغاز میشد. آنها احتمالاً خواندن دستهجمعی این سرود را در مدرسه به یاد میآورند. یا وقتی ساعت برنامههای تلویزیون به اتمام میرسید، این سرود پایان برنامههای تلویزیون را اعلام میکرد. دههی شصتیها گروهی هستند که دو سرود ملی را در انقلاب اسلامی تجربه کردند. البته پدران و مادران دههی شصتیها سرودهای دیگری را هم تجربه کردهاند و نسل بعدی با «سر زد از افق...» سرود ملی خود را در پیروزیهای ملت زمزمه میکند.
سرود ملی نمایندهی هویت هر ملت است و شاید به همین دلیل است که هر بار نواخته میشود، همگان به احترام آن بپامیخیزند. اما این فقط دههی شصتیها نیستند که به سرود ملی حس نوستالژیک دارند. در ایران نیز، به طور ویژه از دوران افزایش ارتباطات دیپلماتیک ایران با جهان اطراف و شکلگیری جامعه بینالمللی فعلی، تعیین قطعهای به عنوان سرود ملی به بخش مهمی از هویت ملی کشور تبدیل شد.
سرود ملی فعلی که نام رسمیاش «مهر خاوران» است، دومین سرود ملی ایران محسوب میشود که در سال ۱۳۷۱ جایگزین سرود ملی قبلی شد. این سرود پیش از این نیز محل جنجال و اختلاف بوده. از آن جمله منتقدان میگویند که موسیقی آن از سرود ملی کره جنوبی کپی شده و محتوای سرود نیز با فرهنگ و تاریخ ایران همخوانی ندارد.
سال گذشته علی رهبری موسیقیدان و آهنگساز برجسته ایرانی نیز در نامهای به وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی، سرود جمهوری اسلامی ایران را «کپی» سرود ملی کره جنوبی دانست و خواستار ساخت سرودی جدید با استفاده از بنمایه موسیقی ایرانی شد. او افزود: از این سرود «بویی از ایران» به «مشام» نمیرسد و «گویا توسط غیرایرانیان نوشته شده است».
این رهبر اکستر از اینکه «کشوری چون ایران...که منبع الهام فرهنگی بخش بزرگی از جهان است...این گونه دچار قحط الرجال موسیقیدان میشود که در تدوین کارت ویزیتاش باید از هنرمندان کشوری دیگر، نه آنکه با فرهنگی مشابه، بلکه با فرهنگی از خاور دور کپیبرداری کند»، انتقاد کرده است.
سرود «مهر خاوران» به ویژه در مسابقات جام جهانی فوتبال که خارج از کشور برگزار میشود هم محل اختلاف است و در زمان پخش سرود ملی، از همخوانی پرشور تماشاچیان خبری نیست و حتی برخی در اعتراض و زمان پخش این سرود، سرود «ای ایران» را میخوانند. این سرود که از انقلاب ۵۷ به عنوان سرود ملی کشور تعیین شده بود، «پاینده بادا ایران» نام داشت. در شهریور ۱۳۲۳ که نیروهای انگلیسی و دیگر متفقین، تهران را اشغال کرده بودند، «حسین گل گلاب» در خیابان هدایت میبیند که سربازی انگلیسی در حال کتک زدن و فحاشی به بقالی ایرانی است. حتی به یک افسر نظامی هم که به قصد مداخله وارد ماجرا میشود، سیلی محکمی میزند. گل گلاب، پس از دیدن این صحنه، با چشمان اشکآلود به دیدن روح الله خالقی، موسیقیدان میرود و ماجرا را برای او تعریف میکند و میگوید: «کار ما به جایی رسیده که سرباز اجنبی توی گوش نظامی ایرانی میزند؟» روح الله خالقی میگوید: «ناراحتی تأثیری ندارد. بیا کاری کنیم و سرودی بسازیم.»
همان جا مرحوم گل گلاب شروع به زمزمه شعری میکند که با تکمیل آن، خالقی موسیقی را مینویسد. بنان نیز آن را میخواند. ظرف یک هفته، تصنیف ای ایران با یک ارکستر بزرگ اجرا میشود و بعد از آن بارها در زمان زندگی خالقی و شاعرش، گل گلاب، اجرا شد. حتی فیلمی به کارگردانی ناصرتقوایی بر اساس این ترانه و با همین نام ساخته شد.
گفتنی است همه واژگان شعر ای ایران، به زبان فارسی است و واژگان بیگانه در آن راه نیافته و در فضایی حماسی و در آواز دشتی ساخته شده است. گفته میشود، ملودی اصلی و پایهای کار از برخی نغمههای موسیقی بختیاری ـ که از فضای حماسی برخوردار است، گرفته و با پرداخت و تنظیم حرفهای زنده یاد خالقی، این سرود در اجرای نخست به صورت کر خوانده شد، اما ساختار محکم شعر و موسیقی آن سبب شد تا در دهههای بعد، خوانندگان آن را به صورت تکخوانی اجرا کنند.