به روز شده در ۱۴۰۳/۰۹/۲۸ - ۲۳:۲۴
 
۰
تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۲/۲۱ ساعت ۱۰:۵۴
کد مطلب : ۴۰۳۱۵۴

با مذاکره بسیاری از مشکلات حل می‌شود

با مذاکره بسیاری از مشکلات حل می‌شود
گروه سیاسی: «ذوب رفتار منجمد با غرب» عنوان یادداشت اسماعیل گرامی‌مقدم برای روزنامه اعتماد است که در آن آمده‌: اتخاذ راهبردهای کلان در حوزه سیاست خارجی، موضوعی است که در سطوح کلان حاکمیت‌ها تصمیم‌گیری می‌شود. موضوع ایجاد ارتباط با آمریکا، طی دهه‌های اخیر همواره به عنوان یکی از مهم‌ترین پرونده‌های پیش روی کشور بوده است؛ پرونده‌ای که بسیاری از تحلیلگران معتقدند حل آن، بخش قابل‌توجهی از مشکلات کشور را حل‌وفصل کرده و فرصتی ویژه در اختیار ایران قرار می‌دهد تا برنامه‌هایش برای رشد و توسعه پایدار را محقق سازد. جریان اصلاحات همواره تقدم خود را بر تنش‌زدایی، تعامل و مدارا در سطوح داخلی، منطقه‌ای و جهانی قرار داده است. این رویکرد اصلاحی، اما همواره از سوی طیف‌های رادیکال جناح راست با نقدهای جدی و بنیادین مواجه می‌شد. چهره‌های اصولگرا، همواره چهره‌های اصلاح‌طلب را به این دلیل که از بهبود مناسبات ارتباطی با غرب صحبت می‌کردند؛ غربگرا، خودفروخته و وابسته به غرب معرفی می‌کردند.
این رویکردهای جناحی و نگاه‌های سیاسی باعث شد بخش قابل‌توجهی از ظرفیت‌ها و فرصت‌های کشور اتلاف شده و امکان شکوفایی پیدا نکنند. به همین دلیل هم نه تنها معادله پیش روی ایران و آمریکا در طول دهه‌های گذشته حل نشد، بلکه مدام بر حجم مشکلات و ابهامات نیز افزوده شد. امروز اما اشاره‌های گاه و بیگاهی از سوی برخی مقامات نزدیک به رییس‌جمهوری درباره مذاکره حقوقی با آمریکا مطرح می‌شود که می‌توان آن را به منزله احتمال تغییر در برخی راهبردها تفسیر کرد. واقع آن است که آمریکا آسیب‌های فراوانی را به منافع ایران وارد ساخته است؛ رفتار گذشته طرف آمریکا را البته باید نکوهش کرد، در عین حال باید در راستای منافع ملی و مطالبات مردم گام برداشت. بسیاری از کشورها هستند که نسبت به راهبردهای ایالات متحده نقدهای جدی دارند، اما در عین حال با این کشور ارتباط (در عین رقابت و نقد) دارند. چین، روسیه، ویتنام و... از جمله این کشورها هستند.
سال‌هاست که کارشناسان اعلام می‌کنند حل مشکل تحریم‌ها و احیای برجام در گروی مذاکره دوجانبه ایران و آمریکاست. ایجاد این ارتباط نه تنها برخلاف اصول انقلابی کشور ایران نیست، بلکه می‌تواند تقویت‌کننده راهبردهای کشور هم باشد. حل معادلات میان ایران عربستان یکی ار رویکردهای جدید دولت سیزدهم بود که پس از سال‌ها جنگ سرد منطقه‌ای با عربستان را پایان داد. آیا عدم ارتباط ایران و عربستان فایده‌ای برای دو کشور داشت؟ مگر غیر از این است که دشمنان مشترک از این سردی روابط استفاده و تلاش کردند منویات خود را محقق کنند. اما از سر‌گیری روابط ایران و عربستان بازخوردهای مثبت و دستاوردهای مطلوبی به جای گذاشته است. در کشورهای اسلامی هم استقبال فراوانی از آن صورت گرفت. در واقع یکی از منافذی که دشمنان از طریق آن تلاش می‌کردند منافع کشورهای منطقه‌ای را تاراج کنند، بسته شد. به عبارت روشن‌تر، دیگر دلیلی برای فروش نجومی سلاح به کشورهای منطقه وجود ندارد و دیگر منابع انرژی کشورهای منطقه با قیمت‌های اندک به فروش نمی‌رسد. نزدیکی ایران و عربستان باعث حل معادلاتی در عراق، سوریه، لبنان، یمن و... شد. همه این دستاوردها برآمده از یکی از مهم‌ترین راهبردهای اصلاح‌طلبانه بود که توسط دولت اصولگرا اجرایی شد.
واکنش اصلاح‌طلبان به این راهبردها اما برخلاف رقبای‌شان مثبت است. اصلاح‌طلبان نشان داده‌اند که همواره رفتار درست را فارغ از اینکه کدام گروه و جناح آن را عملیاتی می‌کنند تایید می‌کنند. اما پرسش مهم این است، چرا این راهبرد درست را در یک سطح بالاتر امتحان نکنیم؟ چرا بحرانی که در روابط ایران و آمریکا شکل گرفته را در عین مصلحت، احترام متقابل و توجه به اصول انقلابی حل‌وفصل نکنیم؟ همان‌طور که اشاره شد، یکی از مهم‌ترین چالش‌های پیش روی کشورمان، بحث پرونده هسته‌ای است که بیش از دو دهه است منافع ایران را تحت‌الشعاع قرار داده است. وقتی پرونده هسته‌ای حل شود، هم مطالبات مورد نظر غرب پاسخ داده می‌شود و هم ایران تحریم‌ها را پشت سر می‌گذارد. به بازار نفت باز می‌گردد، تولید رونق می‌گیرد، سرمایه‌گذاری خارجی جلب می‌شود و نهایتا آمارهای اشتغالزایی افزایش پیدا می‌کند. جدا از این مسائل در نگاه به شرق هم توازنی ایجاد می‌شود تا کشورهای شرقی تصور نکنند هر قراردادی را روی میز قرار دهند و هر خواسته‌ای طرح کنند، ایران ناچار به اجرای آن است. لذا به نظر من مهم‌ترین ویژگی مذاکره دوجانبه با آمریکا آن است که واسطه‌ها حذف می‌شوند. اروپایی‌ها که سال‌ها تصور می‌شد در مساله برجام می‌توانند بی‌طرف عمل کنند، نشان دادند که فاقد توانایی و نفوذ لازم هستند.  
چین و روسیه هم فاقد چنین ظرفیتی هستند که بتوانند از جانب آمریکا مذاکره‌ای با ایران داشته باشند. با این راهبرد جدید اما بسیاری از مشکلات ایران در سطح بین‌المللی حل می‌شوند. اگر این بحران‌ها در سطح بین‌المللی حل شوند، بدون تردید بخش قابل‌توجهی از مشکلات داخلی هم حل‌و‌فصل می‌شوند. یکی از مهم‌ترین دلایل افزایش نرخ ارز، انتظارات تورمی برآمده از تحریم‌ها است. وقتی در بازارهای کشور ثبات ایجاد شود، ایران از ظرفیت‌های اقتصادی‌اش به نحو احسن استفاده کند و به بازارهای بین‌المللی دسترسی داشته باشد، این ثبات در فضای داخلی هم طنین‌انداز می‌شود.
انعکاس این ثبات در مناسبات ارتباطی مردم با نظام حکمرانی هم مشاهده خواهد شد. وقتی مردم امید بیشتری داشته باشند، حمایت بیشتری از سیستم می‌کنند. بنابراین مشارکت بیشتری در انتخابات خواهند داشت و نسبت به تحولات سیاسی و اجتماعی و... حساس می‌شوند. حل این معادلات به نام هر جناحی که تمام شود به نفع مردم و کشور است. همان‌طورکه روابط منجمد با عربستان ذوب شد و هیچ خدشه‌ای به اقتدار ملی ایرانیان وارد نشد، حل مشکلات با کشورهای غربی به خصوص آمریکا هم اقتدار منطقه‌ای و بین‌المللی ایران را ارتقا می‌بخشد و زمینه پایان دادن به تحریم‌های اقتصادی را فراهم می‌سازد.
برچسب ها: آمریکا
پربيننده‎ترين مطالب و خبرها