به روز شده در ۱۴۰۳/۰۹/۰۴ - ۱۸:۲۳
 
۰
تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۵/۲۹ ساعت ۱۹:۳۷
کد مطلب : ۴۲۳۱۵۵

حرکت هند به سمت رقابت با چین

حرکت هند به سمت رقابت با چین
گروه بین الملل: کامران بخاری استاد امنیت بین‌الملل در دانشگاه اتاوا نوشت: بدون شک سقوط آزاد اقتصاد چین از نگاه هند همراه با شادی و فرصت‌طلبی است. در یک سال گذشته و از زمانی که هند به پنجمین اقتصاد بزرگ جهان تبدیل شده، صحبت‌های زیادی در مورد پتانسیل این کشور برای جایگزین شدن چین به‌عنوان قطب تولید جهان مطرح شده است. اگر واقع‌بینانه به مسئله نگاه کنیم می‌توان گفت که شکاف توسعه‌ای بین دو کشور، محدودیت‌هایی جدی بر توانایی دهلی‌نو برای استفاده از فرصت رو به کاهش گذاشتن ثروت پکن تحمیل می‌کند.
با این حال، آنچه محتمل است این است که هند شیوه تجارت خود را به‌گونه‌ای تنظیم خواهد کرد که در چند سال آینده سرمایه‌گذاری‌های کافی را برای کاهش بخشی از وابستگی جهان به مجموعه تولیدات صنعتی چین جذب کند و چگونگی آشکار شدن این امر تأثیر عمده‌ای بر امنیت ملی و سیاست خارجی ایالات متحده در دهه‌های آینده خواهد داشت.
دولت بایدن در تلاش است تا سرمایه‌گذاری ایالات متحده در چین را محدود کند. از برخی جهات، این روند قبلاً در جریان بوده است. به‌عنوان مثال، سرمایه‌گذاری صندوق‌های خطرپذیر ایالات‌متحده در چین از سال ۲۰۲۱ به‌طور قابل‌توجهی کاهش یافته است. اما واشنگتن می‌خواهد پا را فراتر بگذارد و به‌طور ویژه برای جلوگیری از استفاده پکن از پول آمریکا برای پیشبرد قابلیت‌های نظامی خود، مانع ایجاد کند. از همین رو بود که کاخ سفید در تاریخ نهم آگوست، فرمان اجرایی را صادر کرد که سرمایه‌گذاری در چین را در سه بخش استراتژیک محدود می‌کند: نیمه‌هادی‌ها و میکروالکترونیک، فناوری اطلاعات کوانتومی و هوش مصنوعی.
حداقل در کوتاه‌مدت، اقتصاد ایالات متحده و چین آنقدر به هم مرتبط هستند که واشنگتن نمی‌تواند این استراتژی را تا حد زیادی پیش ببرد. اقتصاد رو به افول چین در حال حاضر به شرکت‌های آمریکایی که منافع تجاری عمده‌ای در چین دارند، آسیب می‌رساند.
با به رسمیت شناختن وابستگی متقابل اقتصادها، وزارت خزانه‌داری آمریکا اعلام کرده که «ابزارهای عمومی و نقل و انتقالات مالی درون‌شرکتی از شرکت‌های مادر آمریکایی به شرکت‌های تابعه را معاف از تحریم می‌کند». ایالات‌متحده به‌خوبی می‌داند که سهم عظیم چین در بازار که طی دهه‌ها به دست آمده است، به‌راحتی قابل تغییر نخواهد بود. به هر حال، این استراتژی واشنگتن که به دوران جنگ سرد بازمی‌گردد، نقشی کلیدی در ظهور چین داشته است.
در بلندمدت، مقابله با چین مستلزم کاهش وابستگی جهان به تولیدات صنایع چین است. این به نوبه خود، مستلزم آن است که دیگر بازیکنان به میدان بیایند و رقابت جدی با چین را آغاز کنند. هند نه‌تنها با توجه به اندازه و سرعت توسعه‌ای بلکه به واسطه روابط خصمانه‌اش با چین، یک رقیب منطقی برای پکن محسوب می‌شود.
برخلاف چین، که در آن دولت بر بخش خصوصی تسلط دارد و می‌تواند منابع را سریع‌تر بسیج کند در مدل اقتصادی غربی، سرمایه‌گذاران برای سرمایه‌گذاری باید چشم‌انداز ارزشمندی از بازدهی را مشاهده کنند؛ بنابراین اگر صرفاً گفته شود که چین جای جذابی برای سرمایه‌گذاری نیست، لزوماً هند به یک مقصد جذاب برای سرمایه‌گذاری تبدیل نمی‌شود. برعهده هند است که برای جذب سرمایه‌گذاران آمریکایی اقدامات لازم را انجام دهد. این روند در حال انجام است، اما هنوز برای تکمیل شدن نیاز به زمان دارد.
در بحث‌های عمومی درباره این موضوع نیز مشکل چارچوب‌بندی وجود دارد. به‌طور کلی، ناظران به یک تحول توجه نمی‌کنند تا زمانی که آن تحول به بلوغ نزدیک شود یا به یک وضعیت کامل تبدیل شود. برخی به درستی به عواملی اشاره کرده‌اند که می‌تواند مسیر هند را برای تبدیل شدن به چین بعدی مسدود کند، اما آن‌ها نیز از منظر مطلوب خودشان به این موضوع نگاه می‌کنند. ارزیابی پتانسیل رشد هند مستلزم بررسی آن به‌عنوان یک فرآیند است؛ فرآیندی که دارای نقص‌های مشابهی است که چین در طول ظهور خود تجربه کرده است.
بدیهی است که هند به این زودی‌ها جایگزین چین نخواهد شد و جمهوری خلق چین برای مدت طولانی یکی از تولیدکنندگان عمده کالاهای تولیدی باقی خواهد ماند. اما هندی‌ها پتانسیل زیادی برای کاهش بخشی از تسلط چینی‌ها بر بازارهای جهان دارند.
دولت هند باید بر تعدادی از موانع بروکراتیک جهت اعمال اصلاحات لازم برای جذب سرمایه‌گذاری غلبه کند. تحولی که وقوع‌اش به نفع هند است این است که رکود اقتصادی چین باعث ترس سرمایه‌گذاران شده است و بسیاری به دنبال مقصدهای جایگزین برای پول نقد خود هستند.
تسریع این تغییر بستگی به پیشرفت نخبگان سیاسی هند در کاهش ریسک‌هایی دارد که تاکنون تمایل شرکت‌ها را برای انجام تجارت در هند محدود کرده است. به‌طور خاص، دهلی‌نو باید اطمینان حاصل کند که قوانین بازی بیش از حد به شرکت‌های هندی سود نمی‌رساند.
شرکت‌های خارجی انتظار دارند که شرایط بازی برابر باشد. اینکه هند تا چه حدی در سال‌های آینده به رقیب چین تبدیل می‌شود، تا حد زیادی تابع ثبات سیاسی هند است. حزب حاکم بهاراتیا جاناتا به رهبری نارندرا مودی، اکثریت پارلمانی را در اختیار دارد تا اصلاحات لازم را انجام دهد، اما باید با دولت‌های ایالتی که کنترلی رویشان ندارد، همکاری کند.
مهمتر از آن، حزب نارندرا مودی باید الزامات ژئواکونومیک خود را با ایدئولوژی ملی‌گرای راستگرای هندو که پایه‌های انتخاباتی‌اش را تقویت می‌کند، متوازن کند. برای سرمایه‌گذارانی که به‌دنبال تنوع‌پذیری هستند و به جای چین به دنبال گزینه دیگری می‌گردند، گزارش‌های مربوط به خشونت‌های جمعی، مانند آنچه اخیراً در مانیپور در شمال شرق هند و مناطق اطراف پایتخت رخ داده، به‌طور قطع مأیوس‌کننده است.
سرمایه‌گذاران احتمالاً فکر می‌کنند که بهتر است از طوفان اقتصادی در چین عبور کنند و خطرات تنش‌های مربوط به رویارویی آمریکا و چین را مدیریت کنند تا اینکه بخواهند در بلاتکلیفی هند وارد سرمایه‌گذاری در این کشور شوند.
این‌ها چالش‌هایی نیستند که فقط به هند مربوط باشند. این موارد همچنین نشان‌دهنده موانعی برای استراتژی ایالات‌متحده هستند و واشنگتن باید با دهلی‌نو در جهت کاهش این چالش‌ها کار کند. نکته کلیدی این است که ایالات متحده نباید انتظار داشته باشد که هند به جانشینی برای چین تبدیل شود. رویکرد آمریکا در قبال هند باید تدریجی باشد.
برچسب ها: چین
پربيننده‎ترين مطالب و خبرها