به روز شده در ۱۴۰۳/۰۹/۰۶ - ۱۱:۴۹
 
۰
تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۶/۲۲ ساعت ۱۰:۱۶
کد مطلب : ۴۲۷۷۴۱

دیپلمات‌های پوتین؛ربات‌هایی كاغذی

دیپلمات‌های پوتین؛ربات‌هایی كاغذی
گروه بین الملل: دیپلمات‌های روسیه زمانی بخش مهمی از راهبرد ولادیمیر پوتین در سیاست خارجی بودند. اما همه این‌ها تغییر کرده است. در سال‌های منتهی به تهاجم تمام عیار روسیه به اوکراین، آنها اقتدار خود را از دست دادند و نقش آنها صرفاً به تکرار شعارهای تهاجمی از کرملین کاهش یافت. بی‌بی‌سی روسی از دیپلمات‌های سابق و مقامات سابق کرملین و کاخ سفید می‌پرسد که چگونه دیپلماسی روسیه در چنین بحرانی قرار گرفت.
در اکتبر ۲۰۲۱ ویکتوریا نولند معاون وزیر امور خارجه آمریکا به جلسه‌ای در وزارت خارجه روسیه در مسکو رفت. مردی که پشت میز نشسته بود، سرگی ریابکوف، معاون وزیر امور خارجه روسیه بود که نولند چندین دهه بود که او را می‌شناخت و همیشه می‌توانست با او کار کند.اما این بار همه چیز متفاوت بود. ریابکوف خیلی مصنوعی صحبت می‌کرد و موضع رسمی مسکو را از روی یک تکه کاغذ خواند و در برابر تلاش‌های نولاند برای شروع بحث مقاومت کرد. به گفته دو نفری که با او درباره این اتفاق صحبت کردند، نولند شوکه شده بود.او ریابکوف و یکی از همکارانش را «ربات‌هایی کاغذی» توصیف کرد. نولاند به آن دو نفر گفت که ریابکوف و همکارش انگار برای افرادی که در اتاق نبودند صحبت می‌کردند.
در گذشته، همتایان آمریکایی ریباکوف او را مذاکره‌کننده‌ای اهل عمل و آرام می‌دانستند - کسی که حتی وقتی روابط دو کشور تیره می‌شد، می‌توانستند با او صحبت کنند. اما این وضع تغییر کرده بود. و در خارج از اتاق مذاکره، دیپلمات‌های روسی بیش از پیش از زبان غیر دیپلماتیک استفاده می‌کردند.
«ادبیاتم را ببخشید، اما ما به تحریم‌های غرب گند زدیم!»
«اجازه بدهید صحبت کنم. و گرنه، خبرش به شما خواهد رسید که موشک‌های گراد روسیه چه توانایی‌هایی دارند.»
اینها همه نقل قول‌های افرادی است که در وزارت امور خارجه روسیه سمت‌های رسمی دارند.
چه شد که کار به اینجا کشید؟
خود پوتین در سال ۲۰۰۰  گفت: «روسیه آماده است تا با ناتو همکاری کند ... درست تا حد پیوستن به ائتلاف ... من نمی‌توانم کشورم را جدا از اروپا تصور کنم.»
اکنون، با توجه به اینکه روسیه در پی حمله به اوکراین با فشارهای بین‌المللی مواجه است، تصور اینکه او اصلاً چنین چیزی گفته باشد، دشوار است. یک مقام ارشد سابق کرملین می‌گوید اما در آن زمان، در اوایل دوران ریاست‌جمهوری‌اش، پوتین مشتاق ایجاد روابط با غرب بود. این مقام سابق می‌افزاید، حتی در آن دورانِ لیبرال‌تر، وزارت خارجه مانند «یک سازمان نیمه نظامی بود که در آن مؤلفه خلاقیت کاملاً حداقلی بود».
با این وجود، دیپلمات‌های روسی بخش مهمی از تیم پوتین بودند که به حل اختلافات ارضی با چین و نروژ کمک کردند، مذاکرات در مورد همکاری عمیق‌تر با کشورهای اروپایی را رهبری کردند، و پس از انقلاب در گرجستان، گذار مسالمت‌آمیز را تضمین کردند.الکساندر گابویف می‌گوید، اما وقتی پوتین قدرتمندتر و با تجربه‌تر شد، به طور فزاینده‌ای متقاعد شد که جواب همه سؤال‌ها را دارد. مدیر مرکز اوراسیا کارنگی روسیه که در تبعید در برلین زندگی می‌کند، می‌افزاید: «این افراد [دیپلمات‌ها] برای او بی‌خاصیت شدند.»
اولین نشانه شروع جنگ سرد جدید در سال ۲۰۰۷ با سخنرانی پوتین در کنفرانس امنیتی مونیخ بود. پوتین در سخنانی ۳۰ دقیقه‌ای، کشورهای غربی را به تلاش برای ساختن جهانی تک قطبی متهم کرد. دیپلمات‌های روسیه به سرعت از او پیروی کردند. یک سال بعد، زمانی که روسیه به گرجستان حمله کرد، سرگی لاوروف وزیر امور خارجه روسیه به دیوید میلیبند، همتای بریتانیایی خود فحش داد و پرسید: «تو کی هستی که برای من بالا منبر می‌روی؟»
با این حال، مقامات غربی هنوز فکر می‌کردند که تلاش برای همکاری با روسیه ارزش دارد. در سال ۲۰۰۹ سرگی لاوروف و هیلاری کلینتون، وزیر امور خارجه وقت ایالات متحده، دکمه قرمز غول‌پیکر «دوباره از سر گرفتن» روابط را فشار دادند و به نظر می‌رسید که دو کشور در حال ایجاد همکاری هستند - به ویژه در مورد مسائل امنیتی. بن رودز، معاون مشاور امنیت ملی باراک اوباما، رئیس‌جمهور سابق آمریکا، می‌گوید با گذشت زمان، برای مقامات آمریکایی بیشتر و بیشتر آشکار شد که همکاران روسی آن‌ها فقط دیدگاه‌ها و نظرات ضدغربی رو به رشد پوتین را طوطی‌وار تکرار می‌کنند.رودز می‌گوید که اوباما در سال ۲۰۰۹ با پوتین صبحانه «به سبک روسی» به همراهی یک ارکستر محلی داشت. او می‌گوید پوتین بیشتر به ارائه دیدگاه خود نسبت به جهان علاقه‌مند بود تا بحث در مورد همکاری و سلف اوباما، جورج دبلیو بوش، را به خاطر خیانت به روسیه سرزنش کرد.
در دهه ۲۰۱۰ رئیس‌جمهور روسیه حتی بیشتر بر سیاست بین‌المللی متمرکز شد و کمتر مشتاق دریافت مشاوره از وزارت خارجه‌اش بود. رودز می‌گوید در حالی که بهار عربی، دخالت ایالات متحده در لیبی و اعتراضات خیابانی روسیه در سال‌های ۲۰۱۱ و ۲۰۱۲ در جریان بود، پوتین در نهایت تصمیم گرفت که دیپلماسی او را به جایی که می‌خواهد نمی‌رساند.
رودز که در سال ۲۰۱۷ کاخ سفید را ترک کرد، می‌گوید: «فکر می‌کنم آن‌ها [دیپلمات‌های روسی] می‌توانند روی خبرهای خاصی کار کنند که پوتین به آنها اهمیتی نمی‌دهد. اما در مورد برخی مسائل - به ویژه اوکراین - من اصلاً این احساس را نداشتم که آن افراد تأثیر زیادی داشتند.»یک مثال خوب برای نشان دادن این روند، خود لاوروف است. یکی از مقامات ارشد سابق کرملین گفت، زمانی که او تقریبا ۲۰ سال پیش منصوب شد، «دیدگاه بین‌المللی و موقعیت خودش» داشت. گابوف، تحلیلگر سیاسی، می‌گوید که حتی زمانی که کرملین می‌دانست او ممکن است دیدگاه متفاوتی با پوتین داشته باشد، با او مشورت می‌کرد. اما بر اساس گزارشی در فایننشال تایمز، در سال ۲۰۲۲ زمانی که نیروهای روسیه به اوکراین اعزام شدند، لاوروف تنها چند ساعت قبل از شروع جنگ خبردار شده بود.»
با این حال، آندری کلین، سفیر مسکو در بریتانیا، مخالف این نظر است که دیپلمات‌های روسی نفوذ خود را از دست داده‌اند. با کمی تلخی می‌گوید که او «متأسفانه» در طول دوران حرفه دیپلماتیک خود روی روابط با کشورهای غربی کار می‌کرد.
او، قبول نکرد که مسکو یا دیپلمات‌های مشخصی مسئولیتی در رابطه با فروپاشی روابط با غرب دارند. او می‌گوید: «آن‌که تخریب می‌کند ما نیستیم. ما با رژیم کی‌یف مشکل داریم. کاری از دست ما بر نمی‌آید.» او تصمیم روسیه برای انتخاب ابزار نظامی به جای مذاکره را شکست نمی‌داند: «جنگ ادامه دیپلماسی از راه‌های دیگر است.»در حالی که نفوذ مقامات سیاست خارجی کمتر و کمتر می‌شد، آن‌ها حوزه فعالیت‌های خود را به روسیه برگرداندند. یکی از برجسته‌ترین نمادهای این فصل جدید در سیاست خارجی مسکو، ماریا زاخارووا است که در سال ۲۰۱۵ سخنگوی این وزارتخانه شد.بوریس بوندارف، دیپلمات سابق، که در اعتراض به جنگ استعفا داد، می‌گوید: «پیش از او [زاخارووا]، دیپلمات‌ها مانند دیپلمات‌ها رفتار می‌کردند و با عبارات دقیق صحبت می‌کردند. ما نگرانی خود را در مورد نتایج قابل قبول ابراز می‌کنیم، به امید اجماع ... و فلان و بهمان.»
با آمدن زاخارووا، جلسات توجیهی وزارت خارجه به یک نمایش تبدیل شد. زاخارووا اغلب بر سر خبرنگارانی که سوالات سختی از او می‌پرسیدند فریاد می‌زد و به انتقادات کشورهای دیگر با توهین پاسخ می‌داد.همکاران دیپلماتیک او همین راه را می‌رفتند. بوندارف که قبلاً برای هیئت مسکو در سازمان ملل در ژنو کار می‌کرد، جلسه‌ای را به یاد می‌آورد که در آن هیئت روسی با همه طرح‌های پیشنهادی مخالفت کرد که باعث شکایت همکاران سوئیسی شد.بوندارف می‌گوید: «و در پاسخ به آنها گفتیم خوب مشکل چیست، ما قدرت بزرگی هستیم و شما فقط سوئیس هستید! این دیپلماسی [روسیه] برای شما است.»گابویف، تحلیلگر سیاست خارجی می‌گوید که این زبان توهین‌آمیز برای تأثیر بر مخاطبان داخلی بود تا شرکای خارجی روسیه. «وظیفه او برانگیختن احساس افتخار به سیاست خارجی روسیه در میان رأی‌دهندگان است. این نشانگر چگونگی تغییر دیپلماسی است - این دیگر رابطی برای ارتباط با دنیای خارج نیست.»
به گفته بوندارف، مخاطبِ مهم‌ترِ شعارهای خشن دیپلمات‌های روسی، رؤسای خودشان هستند. پس از رویدادهای بین‌المللی، شرکت‌کنندگان تلگراف‌های رسمی را به مسکو ارسال می‌کنند و خلاصه جلسات را گزارش می‌دهند. بوندارف توضیح می‌دهد که تمرکز اصلی این پیام‌ها گزارش دستاوردهای واقعی و سازش‌ها نیست، بلکه نشان دادن این است که چگونه دیپلمات‌ها با شور و حرارت از منافع کشور دفاع کردند.به گفته او، یک پیام معمولی چیزی شبیه به این خواهد بود: «ما واقعاً پدرشان را در آوردیم! آنها حتی نمی‌توانستند صدایی در بیاورند! ما قهرمانانه از منافع روسیه دفاع کردیم و غربی‌ها نتوانستند کاری انجام دهند و عقب‌نشینی کردند!»
اگر همه درباره «نشاندن غربی‌ها بر سر جای خودشان» بنویسند و شما بنویسید که «به اجماع رسیدید» با تحقیر به شما نگاه می‌شود. او می‌افزاید: «شما باید روی میز بکوبید تا حالی‌شان شود».بوندارف مهمانی شامی را در ژنو در ژانویه ۲۰۲۲ به یاد می‌آورد که ریابکوف، از وزارت خارجه، با آمریکایی‌ها ملاقات کرد. وندی شرمن معاون اول وزیر امور خارجه نماینده ایالات متحده بود و امیدوار بود از طریق مذاکرات لحظه آخر از حمله به اوکراین جلوگیری کند.
بوندارف می‌گوید: «افتضاح بود. آمریکایی‌ها گفتند بیایید مذاکره کنیم. و در عوض ریابکوف شروع به فریاد زدن می‌کند: 'ما به اوکراین نیاز داریم! ما بدون اوکراین جایی نمی‌رویم! همه چیزتان را بردارید و به مرزهای ۱۹۹۷ [ناتو] برگردید!' شرمن یک بانوی آهنین است، اما فکر می‌کنم با شنیدن این‌ها حتی او هم حیران شد.»
«[ریابکوف] همیشه بسیار مودب بود و صحبت کردن با او واقعاً خوب بود. و حالا مشتش را روی میز می‌کوبد و مزخرف می‌گوید.»
اگرچه لازم به ذکر است، در سال‌های اخیر، لحن کشورهای دیگر نیز تغییر کرده است، البته در مقیاس کمتر. چند سال قبل، هیداکی اوئدا، نماینده ژاپن در امور حقوق بشر در سازمان ملل، از همکاران خارجی خواست که در یک جلسه «خفه شوند».گوین ویلیامسون در زمانی که وزیر دفاع بریتانیا بود از همین کلمات علیه روسیه استفاده کرد. و آندری ملنیک، سفیر اوکراین در آلمان، سال گذشته از اولاف شولز صدراعظم آلمان به عنوان «سوسیسِ جگرِ آزرده» (کسی که زود و بی‌جهت به او برمی‌خورد و آزرده می‌شود) یاد کرد.
کلین، سفیر روسیه، شخصاً از ورود به پارلمان بریتانیا منع شده است. او می‌گوید در مقطعی سفارت روسیه در لندن تقریباً بدون برق و گاز مانده بود و شرکت‌های بیمه از بیمه کردن خودروهای این هیئت امتناع می‌کردند.ساموئل چاراپ، تحلیلگر «رَند» می‌گوید، با این حال دیر یا زود، گفتگو باید انجام شود. او استدلال می‌کند که تنها جایگزین مذاکرات «پیروزی مطلق» است و بعید است که کی‌یف یا مسکو بتوانند در میدان جنگ به این هدف دست یابند.اما او انتظار ندارد که گفتگو و مذاکره به این زودی اتفاق بیفتد. او می‌گوید: «پوتین در طول دوره‌ای که در قدرت بوده است، به طرز چشمگیری تغییر کرده است. و صادقانه بگویم، نمی‌دانم که آیا او مایل به تعامل است یا خیر.»
مقامات اوکراین شکایت دارند که روسیه بار دیگر به جای مصالحه اولتیماتوم ارائه می‌دهد، مانند درخواست از اوکراین که الحاق سرزمین‌های اشغالی را بپذیرد. کی‌یف قصد ندارد تحت چنین شرایطی مذاکره کند و متحدان غربی‌اش آشکارا از آن‌ها در این تصمیم حمایت می‌کنند.
بنابراین، در سپتامبر ۲۰۲۳ به نظر می‌رسد روسیه برای نفوذ به جای دیپلماسی، به ماشین نظامی، سرویس‌های اطلاعاتی و قدرت ژئواکونومیک (اقتصاد ژئوپولیتیک) خود متکی است.
در این شرایط نومیدکننده، چرا دیپلمات‌های روسی فقط حضورشان را نمایشی نمی‌کنند و در کل از خدمت در وزارت خارجه استعفا نمی‌کنند؟
یکی از کارمندان سابق کرملین گفت: «این یک مشکل برای همه کسانی است که ۱۰ تا ۲۰ سال در موقعیت‌های خود گیر کرده‌اند. هیچ زندگی دیگری برای تو وجود ندارد. این وحشتناک است.»
برچسب ها: روسیه
پربيننده‎ترين مطالب و خبرها