گروه سیاسی- رسانهها: سعید حجاریان فعال سیاسی اصلاحطلب در مقالهای در روزنامه آرمان با توجه به سالگرد 2خرداد 1376و پیروزی خاتمی در انتخابات ریاست جمهوری نوشت:
«اصلاحات زنده است.» در زنده و پويا بودن اصلاحات نباید شك داشت اما اصلاحات فرآيندي آماده نيست بلكه باید خشت بر روي خشت گذاشت و براي رسيدن به آن تلاش كرد. تشكيلات و سازمان از نيازهاي ضروري كار كردن است و در كنار آن بايد مدنظر داشت كه تشكيلات تنها در حزب خلاصه نميشود. پيش از همه بايد به اين سوال پاسخ داد كه آيا كار تشكيلاتي، در فعاليت حزبي خلاصه ميشود كه پاسخ آن به يقين منفي است.
در كنار فعاليتهاي حزبي بايد فعاليت سمنها، امور عامالمنفعه و نظاير آنها را هم مورد توجه قرار داد چرا كه اين مولفهها ميتواند بستري براي ايجاد سازمان و تشكيلات باشند. اصلاحات نياز به تلاش فوقالعاده و زمان دارد. برای رسيدن به اصلاحات بايد كار كرد كه اگر كاري صورت نگيرد، در مدت طولاني هم اتفاقي رخ نخواهد داد. اصلاحات به صورت بالقوه پايگاه دارد، اما فعليت ندارد. مردم كشورمان هم بيش از همه تشنه احساس برخورد اصلاحطلبانه و متعادل هستند؛ به عبارتي ميتوان اين نياز را اينگونه تفسير كرد كه مردم ميانهروي ايران كاراكتري مانند سيدمحمد خاتمي را ميپسندند و اگر او در صحنه حضور نداشته باشد، به دنبال فرد ديگري با همان ويژگيها هستند چون به اين نتيجه رسيدهاند كه سيدمحمد خاتمي نقطه تعادلي در جامعه است اما در كنار آن نبايد برخي انتقادات به عملكرد خاتمي را فراموش كرد كه بررسي و رفع آنها به تسريع در رسيدن به اصلاحات كمك خواهد كرد. نكته ديگري كه همواره بايد مدنظر اصلاحطلبان قرار گيرد اين است كه بدانند هدف از شركت در انتخابات، الزاما پيروزي نيست.
در انتخابات سال76 كه همگان آن را پيروزي بزرگ جريان اصلاحطلب ميدانند، اصلا قرار نبود كه پيروز شويم، هيچ تصوري هم براي پيروزي وجود نداشت بلكه هدف اين بود 5 يا 6ميليون راي به نفع كانديداي اصلاحطلبان به صندوق ريخته شود تا بتوانند پس از آن انتخابات فعاليت خود را ادامه دهند. بنابراين فعاليت در انتخابات الزاما با هدف پيروزي نيست. از سوي ديگر اين نكته نبايد فراموش شود كه اصولگرايان را نبايد از اصلاحطلبان تفكيك كرد چون آنها هم اصلاحطلب هستند هرچند ابراز نميكنند. اصلاحطلبان و اصولگرايان ميگويند مشكلاتي وجود دارد و اين نقطه مشترك بزرگي بين دو جريان سياسي كشور است اما عدهاي ميگويند بايد سريع وارد عمل شد و اصلاحطلبان ميگويند كه اگر توان داريد، برويد و عمل كنيد اما ما نيستيم.
اصلاحطلبان ميگويند مشكل هست و بايد اين مشكلات را حل كرد كه در اين زمينه موضع اصلاحطلبان با اصولگرايان تفاوتي ندارد بنابراين ميشود با آنها صحبت كرد و اشتراكات را يافت. به عنوان نمونه، در مسائل اقتصادی، بسياري از نظرات دو جريان مشترك است، پس ميشود اشتراكات را پررنگ كرد يا در ديگر حوزهها، مثلا در زمينه مبارزه با مواد مخدر يا آسيبهاي اجتماعي، چكهاي برگشتي و غيره، مگر اينها موضوع نيستند؟ پس ميشود با جريان رقيب صحبت كرد. در موضوعات اجتماعي، اقتصادي و فرهنگي ميشود با آنها نشست و صحبت كرد. بايد گفتوگو كرد تا كمكم باب گفتوگو باز شود و تجربه نشان داده كه راه تندروانه و راديكال ثمر نميدهد.