شرق نوشت: دیروز خیاطیان با گذشت تنها دو سال جای خود را به مصطفی زمانیان داد که چهره چندان شناخته شدهای نیست. دو سال پیش،سید ابراهیم رئیسی در حکم انتصابی از صادق خیاطیان خواستهبود با اتکا به «عدالت محوری، روحیه انقلابی، مردم داری، پاکدستی، فساد ستیزی، قانون مداری و توجه به مفاد عهدنامه مدیران دولت مردمی» به تولید اندیشه و راهبرد مورد نیاز دولت بپردازد.
گویی در آن مقطع ابراهیم رئیسی تصور خاصی از مرکز بررسیهای استراتژیک نهاد ریاست جمهوری نداشت و در فضای سالهایی سیر میکرد که در قوه قضائیه بود. شاید هم این انتصاب برای خیاطیان ادای دینی بود به کسانی که با ستاد انتخاباتی او همکاری داشتند.
بعد از این انتصاب هم غلامحسین اسماعیلی، رئیس دفتر رئیسجمهور در معرفی خیاطیان اشاره کرد که دولت میخواهد «مرکز بررسیهای استراتژیک ریاست جمهوری به «اتاق فکر» تبدیل شود.»
دلیل مشخصی برای کنار گذاشتن پیش از موعد خیاطیان مطرح نشدهاست حتی تیر امسال سایت رجانیوز در اعتراض به بلاتکلیف بودن ریاست این مرکز از احتمال تعطیلی آن در دولت رئیسی نوشتهبود. حالا بعد از بیش از ۱۸۰ روز بلاتکلیفی بالاخره رئیسی ریاست مرکز بررسیهای استراتژیک را انتخاب کرد.
مصطفی زمانیان، رئیس تازه نفس مرکز در مراسم معارفه خود اشاره کرده که «مرکز بررسیهای استراتژیک را به معنای واقعی کلمه به مغز متفکر دولت تبدیل میکنیم.» به عبارت دیگر از نوع صحبتهای رئیس دفتر و از تغییر رئیس قبلی اینگونه برداشت میشود که عملکرد دو ساله این مرکز برای ابراهیم رئیسی غیر قابل قبول و بدون خروجی ملموسی بوده است.
در سخنان اسماعیلی رئیس دفتر ریاست جمهوری در مراسم معارفه، اما نکته قابل توجهی به چشم میخورد. او گفته است: «در دو سال گذشته با چالشهای جدی مواجه بودیم که عمده آن را پشت سر گذاشتهایم.»
او به حوادث پسا مهسا امینی و نیمه دوم سال پیش اشاره ضمنی کرده و ادامه داده است: «اگر تحقیق و برداشت واقع بینانه نداشته باشیم، نمیتوانیم پاسخ مناسبی به چرایی وقوع حوادث و چالشها بدهیم و برنامههای آینده خود را تدوین کنیم.»
بنابراین شاید بتوان اینگونه برداشت کرد که نهاد ریاستجمهوری انتظار داشته خوراک لازم تحقیقی را از مرکز بررسیهای استراتژیک بگیرد و این اتفاق حاصل نشده و یا ارتباط مورد نظر با جامعه نخبگانی برقرار نشدهاست.
نکته جالب در سخنان رئیس دفتر ریاست جمهوری هم این است که میگوید: «مرکز تحقیقات استراتژیک باید برای دولتهای آینده برنامه تدوین کند و افق پیش رو را ببیند.» این در حالی است که نیمی از عمر دولت بدون خروجی ویژهای از این مرکز گذشته و تنها دو سال تا پایان دوره اول ریاست جمهوری ابراهیم رئیسی زمان باقی است. دولت اکنون با چالشهای بسیاری روبهروست و بسیاری از وعدههایش بر روی زمین مانده است.
مصطفی زمانیان که ریاست مرکز را تازگی بر عهده گرفته وعده داده که «بلند نظر باشد و چتر مرکز را به روی افکار، گروهها و نحلههای فکری مختلف» بگشاید، گرچه این رویه در دو سال گذشته در بدنه دولت دیده نشدهاست.
این که آیا مرکز بررسیهای ریاست جمهوری در این دوره جدید احیا خواهد شد یا خیر مستلزم گذر زمان است و به این سرعت نمیتوان درباره آن قضاوت کرد. با این حال در این گزاره شکی نیست که انتصاب رئیس تازه را میتوان به منزله روبهرو شدن ابراهیم رئیسی با واقعیتهای اداره کشور و حکم دو سال پیش او را بیهیچ نسبتی با موضوعات استراتژیک دانست. هم او که تعابیر کلیشهای دوره انتخابات را تکرار میکرد یا برای رهایی بلاتکلیفی این مرکز حکمی صادر کرد یا خوشبینانه، متوجه اهمیت یک «اتاق فکر» برای حل چالشهایش شده است.
با این توصیفات باید دید آیا این مرکز به اتاقی برای تولید فکر در جهت اداره بهینه و مطلوب کشور تبدیل میشود یا به پاتوقی برای «دوستان همُفکر» بدل خواهد شد؟