گره حوادث: مردی جوان شوهرخواهرش را کشت و فرار کرد، اما پرونده این جنایت به زودی در دادگاه کیفری استان تهران رسیدگی میشود.به گزارش اعتمادآنلاین،پرونده قتل دامادی که توسط برادرزنش کشته شده با وجود فراری بودن قاتل در دادگاه کیفری استان تهران رسیدگی میشود.
داماد جوان که در پی اختلاف با همسرش با خانواده او هم درگیر شده بود در یک قرار صوری به قتل رسید.قتل این مرد به نام کامران یک سال قبل اتفاق افتاد و ماموران پلیس در جریان زخمی شدن مرد جوانی در جنوب تهران قرار گرفتند و بلافاصله او را به بیمارستان بردند اما مرد جوان بر اثر وارد آمدن ضربات متعدد چاقو جانش را از دست داد. پس از آن تحقیقات برای دستگیری عامل نزاع آغاز شد.
ابتدا پدر و مادر کامران بازجویی شدند. آنها گفتند پسرشان با همسرش نرگس درگیری شدیدی داشت. بررسیهای بعدی ماموران نشان داد آخرین تماس کامران با برادرزنش سپهر بود. پلیس برای بازداشت سپهر اقدام کرد، اما مشخص شد او متواری شده است.پدر، مادر و خواهر سپهر مدعی شدند خبری از فرزندشان ندارند اما مکالماتشان نشان میداد آنها برای کامران دام پهن کرده بودند.
پلیس متوجه شد ساناز، خواهر سپهر چهار سال قبل ازدواج کرده بود و با کامران رابطه خوبی داشت؛ اما این زوج بعد از مدتی دچار اختلافات شدیدی شدند. آنها به طور مرتب با هم دعوا میکردند و حتی تصمیم به جدایی هم گرفتند، اما بعد از مدتی آشتی کردند. روز حادثه مادر ساناز به پسرش گفته بود باید کامران را از سر راه خواهرش بردارد و به همین دلیل هم کامران و سپهر در یک پارک با هم قرار گذاشتند.
ساناز به ماموران گفت: کامران به خاطر اینکه با پدر و مادر من بد بود، خیلی مرا اذیت میکرد. او مرتب مادرم را متهم میکرد که در زندگی ما دخالت میکند و میگفت آنها باعث میشوند ما دعوا کنیم. من کامران را دوست داشتم. دلم میخواست این اختلافات را کنار بگذاریم. برای همین هم از او جدا نشدم تا روزی که کامران من را کتک زد.
از شدت ناراحتی به خانه مادرم رفتم و دیگر برنگشتم. کامران مدام با من تماس میگرفت، من هم ناراحت بودم و جواب نمیدادم. مادرم گفت به کامران بگو به پارک برود و با برادرت صحبت کند؛ اما نگو برادرت میخواهد با او حرف بزند؛ بگو خودت میخواهی در پارک او را ببینی تا کامران قبول کند به محل قرار بیاید. من هم همین را به کامران گفتم. بعد سپهر گفت با کامران صحبت میکند تا دست از این کارهایش بردارد. حرفش را باور کردم، اما بعد متوجه شدم او شوهرم را کشته است.
پدر و مادر کامران از عروس، پدرزن و مادرزن فرزندشان شکایت کردند و گفتند: کامران همسرش را دوست داشت. ساناز هم شوهرش را دوست داشت، اما دخالت خانواده ساناز در زندگی آنها تمامی نداشت. کامران از این موضوع ناراحت بود. حتی مادربزرگ ساناز هم در زندگی پسرمان دخالت میکرد. آنها تعیین میکردند بچهها کجا بروند و چه بکنند و اجازه نمیدادند در خانه خودشان راحت باشند. روز حادثه هم سپهر با ترفندی بچه ما را به پارک کشانده و کشته است. او ۴۷ ضربه به پسرم زده است؛ یعنی به قصد کشت او را زده و درگیری از پیش طراحی شده بود.
با توجه به این شکایت و پرینت مکالماتی که به دست آمده با توجه به فراری بودن سپهر، کیفرخواست علیه پدر، مادر و خواهر او به جرم تحریک به قتل و فراهم کردن زمینه قتل کامران صادر و پرونده برای رسیدگی به شعبه ۱۰ دادگاه کیفری استان تهران فرستاده شد.