به روز شده در ۱۴۰۳/۰۹/۰۶ - ۱۵:۱۰
 
۰
تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۹/۱۵ ساعت ۱۶:۲۰
کد مطلب : ۴۴۳۴۳۲

بندبازی دهلی‌نو با خاورمیانه

بندبازی دهلی‌نو با خاورمیانه
گروه بین الملل: دهلی‌نو به آرامی در حال حرکت به سوی اکوسیستم امنیتی تحت رهبری ایالات‌متحده بوده و در عین حال، روابط با متحدان قدیمی خود را حفظ می‌کند. سیاست خاورمیانه‌ای هند در زمان نخست‌وزیری نارندرا مودی اغلب موفق و گیج‌کننده به نظر می‌رسد.
به گزارش اعتماد؛ حزب حاکم بهاراتیا جاناتا (BJP) که مودی به آن تعلق دارد، گرایش راست‌گرایانه و ملی‌گرای هندویی دارد با این حال، ورود هند به منطقه خلیج‌فارس، به ویژه به جهان عرب، موفقیتی تعیین‌کننده برای حکومت کنونی هند بوده است.
نقش هند در نظم خاورمیانه
جنگ جاری بین اسراییل و حماس که با حمله ۷ اکتبر حماس آغاز شد، توازن دیپلماتیک دهلی‌نو بین خاورمیانه «جدید» و حمایت سنتی‌اش از خاورمیانه «قدیم» را در کانون توجهات قرار داده است. روابط دهلی‌نو با خاورمیانه جدید با نزدیکی فزاینده هند به اکوسیستم امنیتی ایالات‌متحده تعریف می‌شود. درحالی که رویکرد دهلی‌نو درقبال خاورمیانه قدیمی، با فاصله گرفتن آشکار هند از سیاست عدم تعهد برجسته شده است، حضور و مشارکت هند در ساز و کار‌های دیپلماسی و اقتصادی مانند پیمان «آی۲یو۲» و کریدور اقتصادی هند-خاورمیانه-اروپا (IMEEC)، نشان‌دهنده تغییراتی نه چندان ظریف در رویکرد دهلی‌نو است. چرخش اخیر هند به وسیله اجماع رو به رشد این کشور با امریکا جهت مقابله با نفوذ و نقشه‌های چین دنبال می‌شود.
سیاست یک بام و دو هوای دهلی‌نو
هند از زمان استقلال، همواره حامی آرمان فلسطین بوده و این رویکرد را به چشم حمایتی اخلاقی از حاکمیت فلسطین و به عنوان مبارزه‌ای ضداستعماری می‌نگرد. در سال ۱۹۷۵، هند اولین کشور غیرعربی بود که سازمان آزادی‌بخش فلسطین (ساف) را به رسمیت شناخت. یاسر عرفات، رییس وقت ساف مرتبا از دهلی‌نو بازدید می‌کرد، اما از آن زمان تاکنون، این رابطه پیچیده‌تر شده است.
ماه گذشته، شاخه جوانان «جماعت اسلامی» ایالت کرالا که روابط نزدیکی با کشور‌های خلیج‌فارس دارد، میزبان نشست مجازی با خالد مشعل، رهبر سابق حماس بود. در این نشست طیف وسیعی از دیدگاه‌هایی که مدت‌هاست در داخل جوامع مسلمان هند وجود داشته، به بحث گذاشته شد. چند هفته پیش از جلسه، مودی، حماس را در لیست سیاه قرار داد. پس از چندین دهه گرایش به جهان عرب، بالاخره در سال ۱۹۹۲، پی. ناراسیم‌ها رائو، نخست‌وزیر وقت هند روابط دیپلماتیک کامل با اسراییل را برقرار کرد. این اقدام همزمانی داشت با تغییرات بزرگ در سراسر شبه قاره هند که برجسته‌ترین آن، آزادسازی اقتصادی این کشور پس از سال‌ها بحران بود. اسراییل نیز مدت زیادی در حال مقدمه‌چینی برای چنین لحظه‌ای بود. در دو جنگ بزرگ هند علیه پاکستان در سال‌های ۱۹۷۱ و ۱۹۹۹، تل‌آویو به هند کمک‌های نظامی کرد.
فرصت‌سازی از عصر حواس‌پرتی
عادی‌سازی روابط هند با اسراییل، دهلی‌نو را مجبور کرد تا اقدامی متعادل‌کننده بین سه قطب قدرت در منطقه انجام دهد: جهان عرب، اسراییل و ایران. هر سه برای منافع هند مهم‌اند. جهان عرب میزبان بیش از ۷ میلیون کارگر هندی است که میلیارد‌ها دلار به اقتصاد هند می‌افزایند. اسراییل همچنان یک شریک حیاتی فناوری و دفاعی است. موقعیت استراتژیک ایران نیز به ارتقای منافع هند در آسیای مرکزی و افغانستان ناآرام‌تر تحت رژیم طالبان کمک می‌کند.
تا سال ۲۰۲۳، سیاست خارجی هند در قبال منطقه به‌طور فزاینده‌ای به عملگرایی گروید. این کشور سعی دارد تا در نظم جهانی کنونی، یا آنچه محققان از آن به عنوان «عصر حواس‌پرتی قدرت‌های بزرگ» می‌نامند، بین فرصت‌ها و چالش‌ها توازن برقرار کند. از آنجایی که اقتصاد هند به سرعت در حال رشد بوده و در نظر دارد تا سال ۲۰۳۰ به سومین اقتصاد بزرگ جهان تبدیل شود، تمایل هند برای نفوذ بیشتر نیز افزایش یافته است. خاورمیانه جایی است که دهلی‌نو در حال محک‌زدن نفوذ خود است. جدال اخیر بین هند و قطر نمونه جالبی از مدیریت نقاط عطف است.
در ماه اکتبر، دوحه حکم اعدام هشت مقام سابق نیروی دریایی هند که در پروژه نوسازی بخش دفاعی قطر کار می‌کردند را اعلام کرد. براساس گزارش‌ها، آن‌ها به جاسوسی از طرف اسراییل متهم شده بودند. درحالی که هر دو کشور همچنان حکم قضایی را محرمانه نگه داشته‌اند، از آن زمان، دهلی‌نو با پیش گرفتن راه قانونی، از دادگاه قطر درخواست حکم تجدیدنظر کرد. این اولین‌باری نیست که دهلی‌نو درگیر مناقشه‌های منطقه‌ای در خاورمیانه می‌شود. در سال‌های ۲۰۱۲ و ۲۰۲۱، دیپلمات‌های اسراییلی هدف بمب‌گذاری‌هایی در پایتخت هند قرار گرفتند و در هر دو مورد، دهلی‌نو تلاش کرد توپ را در زمین دیگر بازیگران بیندازد.
بازی مودی با کارت اعراب
امروزه از طریق ارتباطات هند در خاورمیانه، این کشور در حال تبدیل شدن به ذی‌نفعی اقتصادی و امنیتی در این منطقه است. این مساله تنها نتیجه تغییرات سیاست خارجی دهلی‌نو نیست، بلکه به دخالت شخصی خود مودی نیز برمی‌گردد. در سال ۲۰۱۷، مودی اولین نخست‌وزیر هند بود که به اسراییل سفر کرد. با توجه به شهرت سیاسی مودی، او در سال ۲۰۱۸ از رام‌الله در کرانه باختری دیدن کرد تا توازن دیپلماتیک هند را حفظ کند. مودی در سال ۲۰۱۹ و در اوج رسوایی قتل جمال خاشقجی، میزبان محمد بن‌سلمان، ولیعهد عربستان سعودی بود؛ زمانی که سعودی‌ها مورد خشم و نفرت اکثر کشور‌ها بودند.
نخست‌وزیری هند از زمان تصدی مسوولیت در سال ۲۰۱۵، پنج بار از امارات متحده عربی بازدید کرده و اغلب دیده می‌شود که شیخ محمد بن زاید آل نهیان، رییس‌جمهور امارات را «برادر» می‌خواند. از زمان آغاز جنگ اسراییل و حماس، مودی با شش تن از رهبران خاورمیانه گفتگو داشته تا موضع هند را روشن کند. دولت مودی تلاش کرده تا تعادل خوبی بین اهداف جنگی اسراییل علیه حماس و بحران بشردوستانه فلسطین تعریف کند. مبارزه با گروه‌های رادیکال ابزار مهمی برای دیپلماسی بین‌المللی مودی بوده که ناشی از تلاش‌های هند برای منزوی کردن پاکستان در سطح بین‌المللی به دلیل حمایت از این گروه‌هاست.
دیپلماسی هند در خلیج‌فارس
اما دیپلماسی هند در خلیج‌فارس هدف دیگری نیز دارد. تقویت موقعیت هند در موضوع کشمیر که بزرگ‌ترین مورد مناقشه بین هند و پاکستان است و تضعیف جایگاه اسلام‌آباد در نهاد‌هایی مانند سازمان همکاری اسلامی. در فوریه ۲۰۱۹، سوشما سواراج، وزیر امور خارجه وقت هند اولین وزیر هندی بود که از سال ۱۹۶۹ برای سخنرانی در این سازمان دعوت شد؛ رویدادی که به عنوان پیروزی بزرگ دیپلماتیک هند مورد استقبال قرار گرفت. در طول سخنرانی سواراج، پاکستان در سالن حضور نداشت.
سایر فعالیت‌های فزاینده دیپلماتیک دهلی‌نو متوجه ایالات‌متحده بوده است. در آسیا، نهادینه‌سازی مکانیسم‌هایی مانند گفت‌وگوی چهارجانبه امنیتی، واشنگتن و دهلی‌نو را بیش از هر زمان دیگری به‌هم نزدیک‌تر کرده است. هر دو کشور به دنبال همکاری برای مقابله با پکن هستند که به طور فزاینده‌ای رویکردی تهاجمی دارد. نزدیک شدن هند و ایالات‌متحده فقط به آسیا محدود نشده، بلکه در خاورمیانه نیز در طرح‌هایی مانند آی۲یو۲ و IMEEC نیز همکاری دارند.
با این حال، سیاست داخلی هند درگیر چالش‌هایی جدی است. در سال ۲۰۲۲، اظهارات سخنگوی حزب بهاراتیا جاناتا خشم کشور‌های اسلامی، ازجمله کسانی که با هند همکاری نزدیک دارند را برانگیخت. پیش از این، روایات ضدمسلمانان در سیاست داخلی هند به صورت خصوصی، محل بحث بین کشور‌های عربی و دهلی‌نو بوده است. در این دوره، هند به واسطه گزارش‌های وزارت امور خارجه ایالات‌متحده در مورد وخامت آزادی‌های مذهبی هند تحت فشار قرار گرفت. علی‌رغم این اختلافات، همکاری استراتژیک امریکا و هند ثابت مانده است.
ایجاد آی۲یو۲ نتیجه مستقیم امضای توافقنامه ابراهیم در سال ۲۰۲۱ بود. از آن زمان، اسراییل و امارات سریعا روابط دوجانبه اقتصادی محکمی برقرار کردند. این توافقنامه‌ها همچنین به کشور‌هایی مانند هند کمک کرده تا همکاری‌های اقتصادی و سیاسی را با سهولت بیشتری دنبال کنند.
هم‌صدایی دهلی‌نو با واشنگتن
به نوشته فارین پالسی، اگرچه آی۲یو۲ به عنوان پلتفرم همکاری اقتصادی تلقی می‌شود، اما همه کشور‌های عضو، به شکلی در رزمایش‌های نظامی گسترده در منطقه شرکت کرده‌اند. این مساله شامل هند نیز می‌شود؛ جایی که سه نیروی ارتش آن گسترش و مشارکت خود را افزایش داده‌اند. فراتر از آی۲ویو۲، اعلام عضویت در کریدور IMEEC آخرین نشانه دهلی‌نو از همسویی با اهداف ژئواکونومیک ایالات‌متحده است.
این ایده قبلا توسط برخی به عنوان مخالف با طرح ابتکار کمربند و جاده چین (BRI) مطرح شده بود. هدف کریدور خاورمیانه‌ای بایدن، اتصال خاورمیانه به اروپا و هند از طریق کریدوری تجاری است که می‌تواند با مرکزیت کانال سوئز رقابت کند. اما کشور‌هایی مانند عربستان سعودی و امارات متحده عربی که در مرکز IMEEC قرار دارند نیز عضو طرح کمربند و جاده بوده و علاقه‌مند به توسعه مشارکت نزدیک با پکن هستند.
رسانه‌های تبلیغاتی حزب کمونیست چین این طرح را صرفا تخیلی و دور از واقعیت دانسته‌اند. اتحادیه اروپا، ایالات‌متحده و هند این کریدور را به عنوان بزرگراه بین‌قاره‌ای بعدی برای اتصال دیجیتال و اقتصادی معرفی کرده‌اند. با این حال، IMEEC در مراحل اولیه توسعه قرار داشته و در حال حاضر، هیچ طرحی در مورد نحوه عملکرد آن ارایه نشده است. به باور تحلیلگران، شاهراه‌های اقتصادی جدید، چندجانبه‌گرایی خرد و تغییر سویه ژئوپلیتیکی باعث شده که سیاست خارجی هند از حالت ریسک‌گریزی به سیاستی ماجراجویانه‌تر تبدیل شود.
امروزه هند بسیار بیشتر از هر مقطعی از تاریخ مستقل خود به ایالات‌متحده نزدیک شده است. در مقابل، برخی به دلیل نقش هند در دستیابی به توافق هسته‌ای ۲۰۱۵ ایران، با تعمیق همکاری‌های واشنگتن و دهلی‌نو مخالفند. پس از خروج تهران از این توافق در سال ۲۰۱۸، هند به خاطر حفظ همسویی دیپلماتیک با امریکا، مجبور شد که به واردات نفت از ایران پایان دهد. ایران دارای منابع عظیم نفتی بوده، توافقات خوبی منعقد می‌کند و در منطقه جغرافیایی جایگاه مطلوبی برای تجارت قرار دارد. رویکردی که هند مجبور به اتخاذ آن شد، به سیاست تحریمی امریکا در باب ایران کمک کرد.
هند استقلال استراتژیک و سبک رهبری خاصی در نیمکره جنوبی دارد. این مساله دهلی‌نو را اغلب در تضاد با نقش استراتژیکش در خاورمیانه به عنوان شریک ایالات‌متحده قرار می‌دهد. یکی از طولانی‌ترین موفقیت‌های هند در این منطقه، پذیرش عدم تعهد بوده است. این واقعیت که آی۲یو۲ تقریبا بلافاصله توسط برخی ناظران به عنوان همکاری‌های چهارجانبه خاورمیانه‌ای شناسایی شد، به آن رنگ و بویی از گسترش منافع اصلی ایالات‌متحده (یعنی مهار چین) داد. درحالی که هند هرگز به طور رسمی از چنین اصطلاحاتی استفاده نکرده است، این تصویر در رسانه‌ها برای بی‌طرفی که دهلی‌نو همچنان امیدوار است آن را حفظ کند، مضر است.
درنهایت، نگاه هند به خاورمیانه فراتر از محوریت سنتی انرژی و مهاجرت است. دهلی‌نو می‌خواهد که در دوران پسانفت، در طرح‌های رشد منطقه سهیم باشد. دیپلمات‌های هندی در منطقه که قبلا به طور انحصاری درگیر مسائل مربوط به مهاجران بودند، اکنون وظیفه دارند سرمایه‌گذاری مستقیم خارجی را از صندوق‌های ثروت ملی کشور‌های عرب جذب کنند. حزب مودی که از سال ۲۰۱۵ اکثریت پارلمان را دراختیار دارد، برای پادشاهان عرب که مجبور نیستند درگیر هزارتوی سیاست‌های ائتلافی باشند، خوشایند بوده است.
چه رهبران هند بخواهند و چه نخواهند، این کشور با عضویت در آی۲یو۲ و IMEEC در معماری امنیتی آینده یکی از پرتنش‌ترین مناطق جهان ورود کرده است. این یک موضع جسورانه و قابل ستایش برای اقتصادی است که برای اهداف چالش‌برانگیز اقتصادی خود به سرمایه خارجی قابل توجهی نیاز دارد. همچنین برای خاورمیانه نیز خوشایند است که هند را به عنوان بازار اصلی انرژی جهت تنوع بخشیدن به مقاصد صادراتی خود و خنثی کردن نفوذ چین بر کالا‌های حیاتی مانند نفت و گاز دراختیار داشته باشند.
برچسب ها: خاورمیانه
پربيننده‎ترين مطالب و خبرها