گروه سیاسی: همزمان با افزایش تنش بین حزب الله لبنان و اسرائیل و با گذشت چند روز از ترور اسماعیل هنیه، همچنان پرسشهایی در خصوص نوع واکنش ایران به این تحولات مطرح است.
به گزارش فرارو، اگرچه تمامی مقامهای ارشد کشور، درباره واکنش قطعی ایران به ترور اسماعیل هنیه صحبت کرده اند، اما نقشه واکنش ایران نامشخص است. ترور اسماعیل هنیه، چشمانداز صلح بین حماس و اسرائیل را نیز تیره و تار کرده است و به جز ایران، حماس، حزبالله لبنان و دیگر نیروهای محور مقاومت در عراق و سوریه و یمن نیز به دنبال انتقام گیری از اسرائیل هستند.
با توجه به این شرایط پرسشهایی مطرح است از جمله این که ایران چگونه به ترور اسماعیل هنیه واکنش نشان خواهد داد و نقش دولت چهاردهم در کنترل تنشهای منطقهای چیست؟ محمدعلی سبحانی، سفیر پیشین ایران در قطر، لبنان و اردن و تحلیلگر سیاسی به پرسشهای فرارو پاسخ داده است:
نباید بگذاریم اسرائیل در موضع مظلومیت بایستد
محمدعلی سبحانی به فرارو گفت: «مدت هاست که نتانیاهو در این حوزه سیاست گذاری کرده که جنگ منطقه را از سطح تنشهای خود با حماس و نیروهای فلسطینی توسعه داده و به سطح بالاتری ببرد. طبیعیست که هرچه نتانیاهو بیشتر در این مسیر حرکت میکند، سطح اقداماتی که انجام میدهد مخربتر و خطرناکتر میشود. همچنین نتانیاهو در مسیری حرکت میکند که دیگر باید انتظار داشته باشیم سطح تنشها از منطقهای به بین المللی تبدیل شود. اتفاقا نتانیاهو چنین چیزی را میخواهد چرا که میتواند در پناه دیگر کشورها و متحدانش قرار گرفته و به اهداف خود برسد. در چنین شرایطی یک نکته بسیار مهم وجود دارد که باید حتما مورد توجه دیپلماتها و تصمیم گیرندگان کشور ما قرار گیرد.»
وی افزود: «اسرائیل تلاش کرد با این ترور با یک تیر دو نشان را بزد؛ از یک سو مقام ارشد حماس را ترور کرد و از سوی دیگر سعی کرد سیاستهای اصلاحی دولت جدید ایران را تحت تاثیر قرار دهد. میدانیم که انتظار میرود آقای پزشکیان در حوزههای اقتصاد و سیاست خارجی تحولاتی عمیق ایجاد کند و همه اینها نیاز به آرامش و تنشزدایی با اروپا و غرب دارد و این یعنی عملیات ترور، فقط با هدف یک ترور ساده انجام نشده است. با توجه به پیچیدگی این عملیات، باید واکنشهای ما هم حساب شده و سنجیده باشد. با همه اینها من نمیگویم ایران باید منفعل باشد بلکه باید واکنشی درخور، اما عاقلانه نشان دهیم.»
سیاست مثل راه رفتن روی لبه تیز چاقو است
سفیر سابق ایران در قطر، لبنان و اردن در ادامه گفت: «نمیتوانم در این مورد که آیا ایالات متحده از نقشه اسرائیل اطلاع داشته یا نه، اظهار نظر دقیق و قطعی کنم. دلیلی قطعی هم وجود ندارد که بگویم آیا آمریکا موافق افزایش بحران در منطقه است یا خیر. طبیعیست که برخی گروهها و جریانها در ایالات متحده که با اسرائیل همسو هستند، به دنبال ضربه زدن به ایران یا افزایش تنشهای منطقهای باشند، اما این که آمریکا نقشی داشته باشد را نمیتوانم به طور قطعی مطرح کنم، اما به نظریه قبلی خود، تاکید دارم که این اسرائیل است که میخواهد پای ایران را به جنگ باز کند/ فراموش نکنیم که در حال حاضر ایران یک اولویت اصلی دارد و این اولویت این است که دولت فعلی بتواند برنامههای اصلاحی خود را بسیار سریعتر آغاز کرده و بحران شکل گرفته را هر چه سریعتر کنترل کند. دولت باید به محض تشکیل، چارچوب اجرایی خود را مشخص کند. این یک مطالبه عمومی هم هست که دولت آقای پزشکیان، برنامههای خود را بر اساس تنش زدایی و پرهیز از درگیریهای بین المللی پیش ببرد.»
وی افزود: «مردم به رفع تنشها رای دادهاند. درست است که اسرائیل عملکرد تنش طلبانه دارد، اما حقیقت این است که سیاست مثل راه رفتن روی لبه تیز چاقو است یعنی باید به شیوهای عمل کنیم که علی رغم راه رفتن روی این لبه تیز، کمترین آسیب را متحمل شده و به سلامت از این تیغه تیز عبور کنیم. تحقق این موضوع ساده نیست، اما امکان پذیر است. ما نباید وسیلهای ایجاد کنیم که اسرائیل به هدف خود، که شکل دهی جنگی بزرگ است، دست پیدا کند. ما برای واکنش به اسرائیل نه ترس داریم و نه تردید، تنها نکته مهم، توجه به بستن مسیرهای سودبری اسرائیل از واکنش ایران است. مسئولان کشور تجربه بسیار بالایی در حوزه رفتارهای اسرائیل دارند و در نتیجه امیدوارم از همین تجارب برای به حداقل رساندن تنشهای احتمالی استفاده کنند. متاسفانه غربیها با کوچکترین بهانهای از اسرائیل دفاع میکنند. ما در مسئله اوکراین به شیوهای عمل کردیم که روسها توانستند ایران را متحد جنگی خود به نمایش بگذارند و غربیها هم از این سوء تعبیر نهایت استفاده را کرده و علیه ایران موضع گرفتند. نتیجه چه شد؟ نتیجه این شد که اکنون روابط ما با اروپا تعریفی ندارد و در مراسم تحلیف رئیس جمهور نیز روسای کشورهای غربی حاضر نبودند. قرار نیست برای رابطه گیری با غرب بها داده یا سر خم کنیم، اما افزایش روابط با اروپا، در بلندمدت به نفع دیپلماسی ما خواهد بود. سیاست خارجی به شدت به منافع ملی ما پیوند دارد و نمیتوانیم بدون در نظر گرفتن همه منافع ملی تصمیم گیریها کلان داشته باشیم.