به روز شده در ۱۴۰۳/۰۹/۱۰ - ۱۰:۳۱
 
۰
تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۶/۱۲ ساعت ۱۶:۱۶
کد مطلب : ۴۸۹۲۳۹

باز کردن قفل «یادگیری» زبان در بزرگسالی

باز کردن قفل «یادگیری» زبان در بزرگسالی
گروه گوناگون: یادگیری زبان به روش «ورودی قابل فهم - Comprehensible Input Method» یا همان در معرض زبان قرار گرفتن، بدین گونه است که شما باید زبان دوم را به همان شیوه‌ای که زبان مادری خود را فراگرفتید، بیاموزید.
احتمالاً شنیده‌اید که یادگیری زبان دوم برای بزرگسالان بسیار دشوار است. حتی ممکن است این موضوع را شخصا تجربه کرده باشید که آنطور که فکر می‌کردید اوضاع خوب پیش نرفت. خوب، شاید به این دلیل است که شما رویکرد اشتباهی در پیش گرفتید.
یک زبان شناس به نام «استفن کراشن» ایده بهتری دارد. کراشن که اکنون استاد بازنشسته دانشگاه کالیفرنیای جنوبی است، در دهه ۱۹۸۰ میلادی، نظریه «ورودی قابل فهم» را برای فراگیری زبان را معرفی کرد. در این نظریه، تاکید بر «فراگیری - acquisition» به جای «یادگیری - learning» بسیار مهم است.
«یادگیری» همان کاری است که برای به خاطر سپردن فهرست‌های واژگان و قواعد دستور زبان، شرکت در آزمون‌ها و تلاش ناشیانه برای تلفظ جملات انگلیسی یا عربی در مدرسه انجام می‌دادید.حال آنکه «فراگیری» زبان دوم کم و بیش به همان روشی که زبان اول خود را یاد گرفتید: یعنی با گوش دادن و تعامل با افرادی که به آن زبان صحبت می‌کنند، به دست می‌آید. مغز شما بقیه کارها را بدون تلاش آگاهانه از طرف شما انجام می‌دهد.
به یک معنا، «ورودی قابل فهم - CI» به قول طرفدارانش، مانند پرتاب شدن به انتهای عمیق استخر و فهمیدن نحوه شنا کردن است. با این حال، فراگیری زبان مثل هُل داده شدن به ته استخر، آسیب‌زا و بی‌رحمانه نیست. دلیلش هم این است که مغز شما فقط با در معرض قرار گرفتن می‌تواند زبان دیگری را یاد بگیرد.
مغز همچون یک ماشین الگوشناسی است، بنابراین مرتب کردن و رمزگشایی از الگوهای یک زبان دیگر، جزئی از مهارت‌های آن است. در واقع، اینگونه زبان اول خود را یاد گرفتید.
نوزادان بدون زحمت زبان مادری خود را یاد می‌گیرند، یا حداقل اینگونه به نظر می‌رسد. اما واقعا چگونه این کار را انجام می‌دهند؟ مطمئناً با حفظ کردن دفترچه لغات و دستور زبان نبوده است. اینگونه هم نبوده که بگوییم والدین با یک مجموعه فلش‌کارت به فرزندان خود زبان درس داده باشند. در عوض با آن‌ها صحبت می‌کنند و بالاخره بچه‌ها هم شروع به صحبت می‌کنند.
جادویی به نظر می‌رسد، اما اینطور نیست. به گفته روبرتا میچنیک گولینکف، متخصص علوم شناختی و یادگیری زبان در دانشگاه دلاوِر آمریکا، کودکان به طور طبیعی مجهز به تشخیص الگوهای آماری در زبان هستند که باعث می‌شود آن‌ها توانایی بالایی در یادگیری آن از سنین پایین داشته باشند.
اگرچه که این روش، یک فرآیند ناخودآگاه هم برای کودک و هم برای والدین است، اما یک منطق پشت آن است. گولینکف خاطرنشان می‌کند که وقتی بزرگسالان با نوزادان صحبت می‌کنند، به شیوه‌ای خاص با آن‌ها صحبت می‌کنند.
او توضیح می‌دهد: «شما در مورد مرگ و مالیات با فرزندتان بحث نمی‌کنید. والدین معمولاً با بچه‌ها به گونه‌ای ارتباط برقرار می‌کنند که آنچه را که لازم دارند به آن‌ها ارائه دهد. مثلا می‌گویند "این کفش‌های ناز و کوچولو رو نگاه کن. کفش قرمزاتو پوشیدی؟" در واقع، مکالمه با کودکان معمولاً بر لحظه حال متمرکز است.»
شما در مورد مرگ و مالیات با فرزندتان بحث نمی‌کنید. والدین معمولاً با بچه‌ها به گونه‌ای ارتباط برقرار می‌کنند که آنچه را که لازم دارند به آن‌ها ارائه دهد. مثلا می‌گویند "این کفش‌های ناز و کوچولو رو نگاه کن. کفش قرمزاتو پوشیدی؟" در واقع، مکالمه با کودکان معمولاً بر لحظه حال متمرکز است.
 گولینکف و همکارانش توضیح می‌دهند که والدین هنگام صحبت با نوزادان از چیزی به نام «گفتار معطوف به نوزاد» استفاده می‌کنند. آن‌ها آهسته‌تر صحبت می‌کنند و از عبارات کوتاه‌تر، کلمات ساده‌تر و آهنگ و لحن اغراق‌آمیز استفاده می‌کنند. این همان چیزی است که من و شما در زبان عامیانه می‌گوییم «زبان بچگانه» و اتفاقا تحقیقات نشان داده است که نوزادان آن را دوست دارند و به آن‌ها کمک می‌کند زبان بیاموزند.
بدیهی است که شما دیگر کودک نیستید و کسی را ندارید که به شما اینقدر علاقه داشته باشد که به زبانی که می‌خواهید یاد بگیرید صحبت کند. اما روش ورودی قابل فهم (CI) چیزی مشابه را ارائه می‌دهد.
رویکردهای مختلفی وجود دارد، اما فرآیند اساسی استفاده از ورودی قابل فهم (CI) برای یادگیری زبان دوم شامل یافتن محتوایی به زبان مقصد است که بتوانید به طور منظم به آن گوش دهید یا از روی آن بخوانید. نکته کلیدی این است که مطالب باید قابل درک باشد (اینجاست که روش قابل فهم وارد عمل می‌شود). یادتان باشد که اگر فقط خودتان را در معرض یک شبکه تلویزیونی خارجی بدون درک محتوای آن قرار دهید، چندان مؤثر نخواهد بود.
اگر فقط خودتان را در معرض یک شبکه تلویزیونی خارجی بدون درک محتوای آن قرار دهید، چندان مؤثر نخواهد بود.
در حالت ایده‌آل، شما باید محتوایی را انتخاب کنید که هم قابل‌درک و هم لذت‌بخش باشد. بهترین محتوا مطالبی است که آنقدر جالب است که فراموش می‌کنید دارید به یک زبان خارجی گوش می‌دهید. امروزه یافتن چنین محتوایی آسان‌‌تر از همیشه شده است. وب‌سایت‌ها و پادکست‌ها مطالب زیادی را در همه سطوح، از ویدیوهای یوتیوب گرفته تا برنامه‌ها و دوره‌های آنلاین ارائه می‌کنند. علاوه بر این، رسانه‌های اجتماعی نیز برقراری ارتباط با یک هم صحبتی‌ که بتوانید به زبان مقصد با آن‌ها ارتباط برقرار کنید را آسان می‌کند.
جان گراندی یک عصب شناس است که در دانشگاه ایالتی آیووا به مطالعه انعطاف‌پذیری مغز و دوزبانگی می‌پردازد. او توضیح می دهد که یکی از بزرگترین تفاوت های بین یادگیری زبان در کودکی و یادگیری زبان جدید در بزرگسالی این است که کودکان به طور مداوم در محیط زبان غوطه‌ور هستند و با والدین خود و شاید با خواهر و برادرشان صحبت می‌کنند.
بهترین محتوا مطالبی است که آنقدر جالب است که فراموش می‌کنید دارید به یک زبان خارجی گوش می‌دهید.
اما بزرگسالان اغلب سرشان شلوغ است و ضیق وقت دارند، معمولاً چند بار در هفته در کلاس درس یا شاید به تنهایی از طریق کتاب‌ها و فیلم‌ها یاد می‌گیرند. گراندی می‌گوید اگر بزرگسالان همان سطح غوطه‌وری کودکان را داشتند، سریع‌تر و مؤثرتر یاد می‌گرفتند. هرچند که روش ورودی قابل فهم نمی‌تواند آن سطح از غوطه‌وری را ارائه دهد، اما بیشتر از تجربه سنتی رفتن به کلاس درس است.
همانطور که نوزادان زبان را از طریق جادو یاد نمی‌گیرند، ورودی قابل فهم (CI) نیز چوب جادویی برای یادگیری زبان نیست. شما باید برای آن وقت بگذارید. برای مثال، یکی از برنامه‌های معروف یادگیری اسپانیایی با استفاده از روش ورودی قابل فهم (CI) تخمین می‌زند که رسیدن به سطح پیشرفته به حدود ۶۰۰ ساعت ورودی نیاز دارد، که هنوز با مهارت یک زبان مادری برابری نمی‌کند.
این مدت طولانی است، اما یادتان باشد که شما زبان مادری خودتان را هم یک شبه یاد نگرفتید. طرفداران می گویند اگر مطالب به اندازه کافی جالب باشد، روش ورودی قابل فهم (CI) می تواند یک راه سرگرم کننده و موثر برای یادگیری زبان دوم باشد.
 
برچسب ها: آموزش زبان
پربيننده‎ترين مطالب و خبرها
پربحث‎ترين مطالب و خبرها