گروه بین الملل: از زمان حملات ۱۱ سپتامبر ۲۰۰۱، سال گذشته میلادی یکی از پرحادثهترین سالها بود.
سقوط ناگهانی بشار اسد، رئیس جمهور سوریه، سربازان کره شمالی که برای جنگ به روسیه رفتند، موشکهای بریتانیایی و آمریکایی که به اوکراین ارسال و به روسیه شلیک شد، موشکهای ایرانی که به روسیه فرستاده شد، حملات هوایی اسرائیل که با تسلیحات آمریکایی در لبنان و غزه انجام شده، و موشکهای یمنی که به سوی اسرائیل شلیک شد، از جمله این رویدادها بود.
این شبکه پیچیده و گیجکننده از درگیریها، سوالی اجتنابناپذیر را مطرح میکند: آیا خطوط نبرد جهانی به شکلی فزاینده به هم متصل میشوند؟
بگذارید یک نکته را روشن کنیم: این جنگ جهانی سوم نیست، حتی اگر ولادیمیر پوتین، رئیس جمهور روسیه، تلاش کند با اشاره به این تهدید، غرب را از ارسال تسلیحات قویتر به اوکراین بترساند. اما آشکار است که بسیاری از درگیریها در نقاط مختلف جهان، بعد بینالمللی دارند. این خطوط چگونه به یکدیگر متصل میشوند؟
میتوانیم از جنگی شروع کنیم که از ۲۴ فوریه ۲۰۲۲ در شرق اروپا، در سراسر اوکراین، در حال وقوع بوده است؛ روزی که روسیه حملهای گسترده را برای تصرف کامل این کشور آغاز کرد و ناکام ماند.
اوکراین در برابر روسیه؛ جنگ اروپا
گزارشهای جنجالی رسانهها درباره غرق شدن سربازان تازهوارد کره شمالی در پورن اینترنتی – چیزی که در کشور منزوی و بسته آنها در دسترس نیست – نمیتواند این واقعیت را پنهان کند که مشارکت آنها در این جنگ اروپایی، یک تشدید تنش جدی به وجود آورد.
این مسئله به اندازهای جدی بوده که آمریکا و دیگر کشورهای غربی را وادار کرد تا ممنوعیت استفاده اوکراین از موشکهای دوربرد غربی برای حمله به اهدافی در عمق خاک روسیه را بردارند. این اقدام خشم کرملین را به دنبال داشت.حضور یک نیروی نظامی خارجی در حد یک لشکر از سربازان کره شمالی – که شمار آنها حدود ۱۰ تا ۱۲ هزار نفر تخمین زده میشود – خبر بدی برای اوکراین بود که پیش از آن هم با کمبود نیروی انسانی مواجه بود.
رستم نوگودین، فرمانده اوکراینی در خط مقدم جنگ، میگوید: «حتی اگر آنها بهترین سربازان هم نباشند، ۱۰ هزار نفر رقم قابل توجهی است. این تعداد نیرو معادل دو تیپ است. این را در نظر بگیرید که برای عقب راندن روسها از منطقه خارکیف تنها دو تیپ کافی بود.»
او با اشاره به شکایتی که بسیاری از اوکراینیها دارند، اضافه میکند: «بله، متحدان غربی ما تسلیحات و آموزش در اختیار ما میگذارند و ما بسیار از آنها سپاسگزاریم، اما این کمکها به هیچ وجه قابل مقایسه با کمکهای نظامی ایران و کره شمالی به روسیه نیست. اگر واقعا میخواهید ما – و اروپا – پیروز شویم، باید این وضعیت برعکس باشد.»
اما جنگ در اوکراین مدتها پیش از ورود کره شمالیها بینالمللی شده بود. بلاروس، کشوری که در ظاهر مستقل است اما تقریبا به صورت کامل همسو با سیاستهای مسکو عمل میکند، به عنوان سکویی برای حمله به اوکراین مورد استفاده قرار گرفت.
از سوی دیگر غرب به هیچ وجه در این درگیری تماشاگر نبوده است. جریانی عظیم از کمکهای مالی و نظامی آمریکا، ناتو و اتحادیه اروپا به اوکراین، باعث شده این کشور بتواند تا الان تا حد زیادی در برابر ارتش روسیه مقاومت کند.
ویتالی شوچنکو، کارشناس امور اوکراین ، میگوید: «ما شاهد نوعی عدم توازن بنیادین در رویکردها هستیم. در حالی که سیاست احتیاط و مهار غرب، محدودیتهایی برای اقدامات اوکراین ایجاد کرده، به نظر میرسد مسکو درباره گسترش درگیری نگرانی ندارد و حتی شاید علاقهمند به بالا بردن تنش باشد.»
خاورمیانه؛ صفحه شطرنجی که واژگون شده است
واقعیت این است که پیچیدگیهای خاورمیانه، جنگ اوکراین را ساده جلوه میدهد، چون در اینجا چندین درگیری وجود دارد که یا در حال شعلهور شدن هستند یا در حالتی خاموش به سر میبرند و همه به طور همزمان جریان دارند.
اما ابتدا یک توضیح مهم لازم است. برخلاف تصویری که اغلب از رسانههای جهانی دریافت میکنیم، بخش اعظم خاورمیانه درگیر جنگ نیست. زندگی روزمره در مکانهایی مانند دوبی، عربستان و مصر به صورت عادی در جریان است و زیر سایه تهدید جنگ نیست. حتی در کشورهایی که اخیرا نوعی درگیری را تجربه کردهاند، مانند عراق و ایران، زندگی عادی برای بیشتر مردم در جریان است.
سوریه: تحت مدیریت جدید
تقریبا هیچ کس این اتفاق را پیشبینی نمیکرد. نه بشار اسد، رئیس جمهور اکنون برکنار شده سوریه، نه حامیانش در تهران، مسکو و جنوب بیروت، و نه حتی -آن طور که به نظر میآید- جامعه اطلاعاتی چند میلیارد دلاری آمریکا.
در کمتر از دو هفته، ائتلافی از مخالفان اسلامگرا به نام هیئت تحریر شام که سازمان ملل، آمریکا، اتحادیه اروپا و بریتانیا آن را یک گروه تروریستی میدانند، موفق شدند از پایگاه خود در شمال غرب سوریه خارج شود و شهر به شهر این کشور را تصرف کنند تا با ورود به دمشق حاکمیت سوریه را در دست بگیرد.
این تنها یک رویداد محلی و مربوط به یک کشور نیست، بلکه دارای ابعاد بینالمللی متعددی است.
یکی از پیامدهای حمله ۷ اکتبر حماس به جنوب اسرائیل بود. نتیجه نهایی این است که متحدان اسد یا توانایی یا تمایل کمک به او را نداشتند. اما ترکیه، که از شورشیان حمایت میکند، فرصت را برای بازسازی شرایط به نفع خود دید.
غزه؛ جنگ بیپایان؟
وضعیت در غزه چیزی جز یک تراژدی نیست.
آخرین جنگ در این منطقه (که پیش از این هم درگیریهای کوتاهمدت بسیاری در آن رخ داده بود) با حمله حماس به جنوب اسرائیل در ۷ اکتبر ۲۰۲۳ آغاز شد. در این حمله حماس بیش از ۱۱۰۰ نفر کشته و حدود ۲۵۰ نفر گروگان گرفته شدند.
امروز، ۱۵ ماه پس از آغاز این جنگ، بخش عمدهای از غزه ویران شده است. بیش از یک میلیون نفر از جمعیت ۲/۴ میلیونی این منطقه آواره شدهاند و بسیاری از آنها بارها مجبور به جابهجایی شدهاند. شمار زیادی از این افراد اکنون در شرایطی بسیار اسفبار در چادرها زندگی میکنند، جایی که در تابستان از مار و عقرب و گال در عذاب هستند و در زمستان با سرمای شدید روبهرو میشوند.
تلاشهای متعدد برای برقراری آتشبس میان اسرائیل و حماس – با وجود تلاشهای قطر، مصر، آمریکا و دیگر کشورها – شکست خورده است. اسرائیل وعده داده که حماس را به عنوان یک نیروی نظامی از بین ببرد، و با این که نیروهای حماس به شدت تحلیل رفتهاند، جنگ هنوز پایان نیافته و حملات هوایی ویرانگر اسرائیل به مناطق پرجمعیت ادامه دارد.
به نظر نمیرسد که برنامه توافقشدهای برای دوره پس از پایان درگیری وجود داشته باشد، و هنوز مشخص نیست چه کسی پس از بیش از ۱۸ سال حکومت حماس بر نوار غزه، این منطقه را اداره خواهد کرد.
غزه به نوعی سرچشمه دیگر درگیریها در منطقه است و موجب تبادل آتش میان اسرائیل و کشورها و گروههای مختلف از جمله لبنان، یمن، ایران و سوریه شده است.
آفریقا؛ حیاط خلوت جدید مسکو
روسیه ممکن است سوریه، متحد اصلی خود در حوزه مدیترانه را از دست داده باشد، اما همچنان متحد بزرگی در قالب مارشال خلیفه حفتر در بنغازی لیبی دارد. اخیرا هواپیماهای باری نیروی هوایی روسیه در فرودگاههای لیبی مشاهده شدهاند، هم در مناطق ساحلی و هم در منطقهای به نام براک در داخل این کشور. مسکو به وضوح لیبی را نهتنها به عنوان سکویی برای گسترش نفوذ جهانی خود در مدیترانه، بلکه به عنوان پایگاهی برای فعالیتهای نیروهای اجیرشده خود در جنوب سودان و منطقه ساحل میبیند.
گروه مزدوران روسی که پیشتر با نام واگنر شناخته میشد و اکنون با نام «سپاه آفریقا» فعالیت میکند، موفق شده جایگزین نیروهای فرانسوی و دیگر نیروهای غربی در کشورهای ساحل و مستعمرات سابق فرانسه از جمله مالی، بورکینافاسو، نیجر و جمهوری آفریقای مرکزی شود.
این به معنای آن است که روسیه عملا مسئله جهادیهای داعش در این کشورها را به ارث برده، اما همزمان از قراردادهای سودآوری بهره میبرد که منابع معدنی و ثروتهای دیگری را به مسکو منتقل میکنند.
اوکراین اخیرا در این منطقه اقدامی انجام داد که به نظر میرسد اشتباه محاسباتی بود. کییف در ماه ژوئیه به طور غیرمستقیم حملهای بزرگ به نیروهای دولتی مالی و مربیان روسی آنها را ممکن ساخت. گفته میشود نیروهای ویژه اوکراینی پهپادها و آموزشهایی را در اختیار شورشیان طوارق قرار دادند که نتیجه آن کمینی بود که در آن ۸۴ مزدور روسی و ۴۷ سرباز مالی کشته شدند.
کییف به وضوح تلاش میکند «جنگ را به دشمن منتقل کند»، اما اگر تامین پهپادها از سوی اوکراین انجام شده باشد، این حرکت عمدتا به عنوان اقدامی ناموفق تلقی میشود. اوکراین دخالت در این حمله را انکار کرده است.
کره شمالی: شراکتی برای دور زدن تحریمها
کره جنوبی نگران است. هر چیزی بهایی دارد و اکنون سئول تلاش میکند دریابد که پیونگیانگ در ازای اعزام هزاران سرباز کره شمالی برای کمک به جنگ روسیه در اوکراین، چه چیزی از مسکو دریافت خواهد کرد. فناوری موشکی، دانش هستهای یا کمک در زمینه زیردریاییها و ماهوارهها؟
تا امروز کره جنوبی با رعایت جوانب احتیاط، از ارسال مستقیم تجهیزات نظامی به اوکراین اجتناب کرده و این تجهیزات را به آمریکا فرستاده تا جایگزین کمکهایی شود که بعدا به اوکراین ارسال میشود. اما حالا کره جنوبی که دارای صنعت نظامی پیشرفتهای است، در حال بررسی لغو این ممنوعیت و ارسال مستقیم تجهیزات به کییف است.
تمام این تحولات تنشهای شدید موجود در شبهجزیره کره را افزایش میدهد، جایی که یک کشور بدگمان مسلح به سلاح هستهای (کره شمالی) در برابر همسایه دموکراتیک و طرفدار غرب خود (کره جنوبی) ایستاده است. این دو کشور هرگز جنگ خود را به طور رسمی پایان ندادهاند بلکه جنگ میان آنها در سال ۱۹۵۳ با یک آتشبس متوقف شد.
تایوان و چین؛ اتفاقی که دیر یا زود رخ میدهد
این رویارویی هنوز به یک درگیری تبدیل نشده، اما یکی از بزرگترین نقاط مستعد بحران است.
در حالی که غرب دو دهه اول این قرن را به مبارزه با شورشیان در عراق و افغانستان مشغول بود، چین به آرامی صخرههای استراتژیک در آبهای بینالمللی دریای چین جنوبی را تصرف کرد و آنها را بخشی از قلمرو خود خواند. از آن زمان، گارد ساحلی چین بارها با کشتیهای فیلیپینی برخورد کرده، با این ادعا که آنها وارد قلمرو چین شدهاند، هرچند این صخرهها درست در کنار مرز دریایی فیلیپین و بسیار دور از سواحل چین قرار دارند.
اما نگرانی اصلی، درباره مسئله تایوان است. پکن بارها وعده داده است که این دموکراسی خودگردان را به سرزمین اصلی چین بازگرداند. این در حالی است که از زمان به قدرت رسیدن کمونیستها و تشکیل جمهوری خلق چین در سال ۱۹۴۹، تایوان هیچگاه تحت حکومت پکن نبوده است. شی جینپینگ، رئیس جمهور چین، آشکارا گفته است که این کار «در صورت لزوم با توسل به زور» و پیش از صدمین سالگرد حزب کمونیست چین در سال ۲۰۴۹ انجام خواهد شد.
تایوان نمیخواهد تحت حاکمیت حزب کمونیست چین باشد. این کشور به ویلیام لای، رئیس جمهوری طرفدار دموکراسی و ضد پکن، رای داده است که کمیته سیاسی پکن از او بیزار است. آنها او را به تلاش برای استقلال تایوان (خط قرمز چین) متهم میکنند و در واکنش به یکی از سخنرانیهای قاطعانه اخیر او، مجموعهای از مانورهای نظامی و نفوذهای هوایی تهدیدآمیز در اطراف جزیره انجام دادند.سوال مهم این است: اگر چین به تایوان حمله کند – یا احتمالا آن را محاصره کند – آیا آمریکا نیروهای خود را برای دفاع از تایوان اعزام خواهد کرد؟ آیا دونالد ترامپ در دوره دوم ریاست جمهوری خود، چنین کاری را به عنوان چالشی برای منافع حیاتی آمریکا در اقیانوس آرام تلقی خواهد کرد؟ یا تایوان را به حال خود رها خواهد کرد؟
این وضعیت پتانسیل یک درگیری واقعا فاجعهبار را دارد که پیامدهای اقتصادی جهانی آن میتواند تهاجم گسترده روسیه به اوکراین را کماهمیت جلوه دهد.
نمای کلی سال ۲۰۲۴
سال ۲۰۲۴ سالی بود که توازن قدرت در خاورمیانه به شکل چشمگیری، به نفع اسرائیل و به زیان ایران تغییر کرد. دولت اسرائیل به وضوح تصمیم گرفته است تمام تلاش خود را برای «خنثی کردن» دشمنان خود، در غزه، لبنان، یمن یا سوریه، انجام دهد. خطوط قرمزی که قبلا از سوی ایران و اسرائیل رعایت میشد، اکنون نقض شدهو دو طرف برای اولین بار در حملاتی مستقیم به یکدیگر موشک شلیک کردهاند.
جنگ اوکراین اکنون به احتمال قریب به یقین، دست کم برای اوکراین، غیرقابل پیروزی به نظر میرسد. روسیه توانسته ماشین دفاعی خود را تا حدی تقویت کند که اکنون میتواند تا حدودی سامانههای دفاع هوایی و خطوط مقدم اوکراین را تحت فشار قرار دهد، اما نه به اندازهای که کل کشور را تصرف کند. از ماههای اولیه تهاجم تا الان، موقعیت اوکراین ضعیفتر از هر زمان دیگری به نظر میرسد.
با ورود نیروهای کره شمالی به اروپا برای جنگیدن در کنار روسیه و مجوز غرب به اوکراین برای شلیک موشکهای دوربرد به روسیه، این جنگ به شکل روزافزونی ابعاد بینالمللی پیدا کرده است.
سوئد به ناتو پیوسته او هشت کشور ناتو اکنون با دریای بالتیک هممرز هستند، جایی که روسیه دو پایگاه استراتژیک در سنپترزبورگ و کالینینگراد دارد. چندین حادثه از نوعی که به عنوان «جنگ ترکیبی» شناخته میشود، در دریای بالتیک رخ داده و روسیه در آنجا به خرابکاری عمدی در کابلهای ارتباطی زیر دریا متهم شده است.
چه خواهد شد؟
به احتمال زیاد دولت جدید ترامپ تلاش هماهنگی برای رسیدن به یک توافق صلح در اوکراین انجام خواهد داد. اما این تلاش احتمالا در همان گام اول شکست خواهد خورد.
ولادیمیر پوتین، رئیس جمهور روسیه، شرایط خود را به صراحت بیان کرده است که تقریبا به معنای تسلیم کامل کییف است. چنین شرایطی برای اوکراین – حتی برای جمعیت خسته این کشور – تا حد زیادی غیرقابل قبول خواهد بود.اما اگر ترامپ جریان ارسال تسلیحات آمریکایی را متوقف کند، اروپا به هیچ وجه نمیتواند این کمبود را جبران کند و این امر اوکراین را ضعیفتر و در برابر حملات هوایی و زمینی روسیه آسیبپذیرتر خواهد کرد. یک توافق آتشبس ناقص ممکن است کمدردترین گزینه برای اوکراین باشد، حتی اگر این کشور به وعدههای پوتین اعتمادی نداشته باشد.
سوریه ممکن است به یک کشور موفق و چندفرهنگی تبدیل شود و برخلاف روند دیگر انقلابهای منطقه حرکت کند. اما در عین حال ممکن است به ورطه درگیریهای فرقهای و داخلی سقوط کند. غرب همچنان برای مهار ترکیه و جلوگیری از حمله آن به کردهای سوریه – که مهمترین متحد غرب علیه داعش هستند – با چالش روبرو خواهد بود.
با وجود کاهش حضور نظامی ائتلاف جهانی علیه داعش در خاورمیانه، شاخه خراسان داعش امسال نشان داد که همچنان خطرناک است، از جمله با حمله به تالار کروکوس مسکو که به کشته شدن ۱۴۵ نفر منجر شد. ارزیابی سازمانهای اطلاعات غربی این است که داعش همچنان تلاش میکند از خشم مردم درباره غزه بهرهبرداری کرده و داوطلبانی برای انجام حملاتی در اروپا، از جمله بریتانیا، جذب کند.
در سال ۲۰۲۵ فشارهای تازهای از سوی تمام طرفها برای دستیابی به یک توافق صلح اساسی در غزه وجود خواهد داشت، توافقی که بتواند گروگانها را آزاد کند و به حملات اسرائیل به این منطقه آسیبدیده پایان دهد. اما اسرائیل تمایلی به خروج کامل از این منطقه ندارد، در حالی که حماس – که گروگانها را در اختیار دارد – همواره اصرار داشته که این اتفاق باید بیفتد.
بحثهایی درباره یک توافق بزرگ وجود دارد که در آن عربستان سعودی در ازای یک توافق امنیتی الزامآور با واشنگتن، سرانجام اسرائیل را به عنوان یک کشور به رسمیت بشناسد،. اما سعودیها به وضوح گفتهاند که این امر تنها زمانی ممکن است که یک «مسیر واضح و غیرقابل بازگشت به سوی تشکیل یک دولت مستقل فلسطینی» وجود داشته باشد.
این موضوعی است که بنیامین نتانیاهو، نخست وزیر اسرائیل، به شدت با آن مخالف است. تصرف اراضی فلسطینی توسط شهرکنشینان اسرائیلی همچنان با سرعت ادامه دارد و با بازگشت ترامپ به کاخ سفید احتمالا بیش از پیش گسترش خواهد یافت.
بازگشت ترامپ به صحنه بینالمللی یکی از دلایلی است که نشان میدهد سال ۲۰۲۵ احتمالا به اندازه سال ۲۰۲۴ پرحادثه خواهد بود.