به روز شده در ۱۴۰۳/۱۰/۱۷ - ۱۸:۵۵
 
۰
تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۱۰/۱۶ ساعت ۱۳:۱۱
کد مطلب : ۵۰۸۸۶۰

نقد عباس عبدی به بینش مصباح‌ یزدی

نقد عباس عبدی به بینش مصباح‌ یزدی
گروه سیاسی: عباس عبدی، فعال سیاسی اصلاح‌طلب، در روزنامه اعتماد در یادداشتی با عنوان «نقد اندیشه سیاسی آقای مصباح» به تحلیل و بررسی آرای مصباح یزدی پرداخته است.در بخشی از این یادداشتی آمده است: اگر کسانی حرف شما یا هر کس دیگری را درباره خدا و پیامبر و کتاب آسمانی و مهم‌تر از همه استنتاج‌های شما قبول داشتند بالطبع همان را عمل می‌کنند. ایشان (مصباح‌ یزدی) فکر می‌کنند آنچه خودشان به آن رسیده‌اند حتما حرف خداست و هیچ شکی در آن نیست و دیگران هم به ناچار باید همان‌گونه فکر کنند یا در اجرا بپذیرند. در نتیجه از این طریق همه مسائل را حل می‌کنند. در ماجرای صلح حدیبیه میان پیامبر و کفار قریش آمده است که در ذیل آن صلح‌نامه نوشتند: «محمد رسول‌الله». مشرکان گفتند: ننویس «محمد رسول‌الله» اگر تو رسول خدا بودی، ما با تو نمی‌جنگیدیم. پس آن حضرت فرمود: آن را پاک کنند.
 
حرف طرف مقابل منطقی بود که پیامبر (ص) پذیرفت، چون اگر آنان حضرت را پیامبر می‌دانستند که جنگ نمی‌کردند. حالا در میان مسلمانان حداقل ۷۲ فرقه هر کس حرفی را به خدا منسوب می‌کند حتی در طول زمان هم تغییر می‌دهد، چگونه می‌توان یکی از این روایت‌های اقلیت یا حرف آقای مصباح را برای دیگران لازم‌الاتباع و پذیرفتنی دانست؟ اصولا حکومت امری عمومی است، چگونه ممکن است که دیگران را وادار به پذیرش ذهنیت خود به عنوان حقیقت محض کرد؟ آیا ایشان توصیفات خود از احمدی‌نژاد را به یاد دارند؟ آیا می‌توان فهم خود از مقررات اسلامی را به دیگران تحمیل کرد؟ اگر بلی آیا دیگران هم می‌توانند مقررات مشابهی را به مسلمانانی که در کشورشان هستند یا غیرمسلمانان تحمیل کنند؟ این همه مسلمان در کشور‌های غیراسلامی هستند با آنان چگونه باید رفتار شود؟ آیا بردگی و کنیز و نابرابری در مجازات برای غیرمسلمان با مسلمان را می‌پذیرید؟
 
 
اگر در کشور‌های غربی تصویب شود که کشتن مسلمان به دست مسیحی مجازات ندارد فقط دیه دارد آن هم نه کامل، بلکه اندکی از دیه را، شما چه احساسی خواهید داشت؟ اگر آنان مسلمانان را به بردگی بگیرند، می‌پذیرید؟ یا زنان و مردان مسلمان را به کنیزی و غلامی درآورند؟ نه فقط غیرمسلمانان بلکه اهل سنت و دیگر فِرق اسلامی و نیز بخش اعظم شیعیان و حتی مراجع با چنین برداشت‌هایی و انتساب آنها به خداوند موافق نیستند حتی اگر شما معتقد به درستی راه خود باشید، آنان قبول ندارند پس چه باید کنند؟

وقتی قبول ندارند کل بنای شما در عادلانه بودن قوانین و حق بودن تصرف در قدرت فرو می‌ریزد. با این تعریف ایشان، مشروعیت سیاسی به شرعی بودن آن هم از منظر و برداشت خودشان تقلیل پیدا می‌کند. در همین ایران چند درصد افراد حاضرند با نظرات و برداشت‌های امثال آقای مصباح همراه باشند و ادعا‌های آنان را بپذیرند؟ در همان قم اقلیت محض هستند. این استدلال دقیقا مثل استدلال مارکسیسم بود که باید به حکم علم حکومت مارکسیستی تشکیل شود. چرا باید نظر آنان را نپذیرفت؟
برچسب ها: عباس عبدی
پربيننده‎ترين مطالب و خبرها