گروه فرهنگ و هنر: اسماعیل امینی با تأکید بر اینکه مدرس کارگاه داستاننویسی باید کتابهای مرجع و منابع اصلی را بشناسد و مطالعه کرده باشد، میگوید بسیاری از کسانی که کارگاه برگزار میکنند، حتی اسم آثار مرجع را هم نشنیدهاند و اطلاعاتشان به شنیدهها و تجربههای شخصیشان محدود است.
این شاعر و طنزپرداز درباره ذاتی یا اکتسابی بودن شعر و نقش کارگاههای شعر در پرورش شاعر اظهار کرد: خود شعر اکتسابی نیست. شعر حاصل نوعی نگاه است به جهان که خیلی تعلیمدادنی نیست. شعر حاصل شیوه زندگی، محیط و تربیت آدم است. اما تکنیکهای شعری، فنون شعری، قافیه، نقد شعر و... قابل تعلیم است. در نتیجه کسی که شاعر است با تعلیم شعر پختهتر میشود و به این ترتیب از آزمون و خطا پیشگیری میشود.
او در پاسخ به این پرسش که آیا مشکلات و نواقص دانشگاهها نیست که باعث استقبال بیشتر از کارگاههای شعر شده گفت: کار دانشگاه پژوهشهای علمی است و به کار کارگاههای شعر ربطی ندارد. وظیفه دانشگاه این نیست که وارد حیطههایی شود که کارگاههای شعر به آنها میپردازند. اصلا شیوهای که در دانشگاه به دانشجوی ادبیات، بدیع، بیان و عروض به منظور تربیت پژوهشگر آموزش داده میشود، با روش آموزش در کارگاه که شعر را به مثابه کار خلاقه به شاعر بیاموزد، فرق دارد. کار دانشگاه چیز دیگری است، که البته اینکه کارش را درست انجام میدهد یا نه، امر دیگری است.
امینی سپس درباره تعدد کارگاههای شعر اظهار کرد: به نظر من تعداد کارگاهها هرچه بیشتر باشد عیبی ندارد. موضوع این است که صاحبنظران بتوانند این کارگاهها را ارزیابی کنند. در محیط فرهنگی ما ارزیابی عمیقی وجود ندارد. ارزیابیها کمی است مثلا میگویند در کارگاه فلانی 200 نفر شرکت کردند و در کارگاه دیگری 100 نفر. اگر ارزیابی شود، خوب است اما معمولا این کار انجام نمیشود. هر کس با هر بضاعتی کارگاه برگزار میکند. محصول این کارگاهها را هم در شعر بچهها میبینیم دیگر.
او افزود: ویژگی دیگری که لازم است مدرس کارگاه داستاننویسی داشته باشد این است که توانایی معلمی داشته باشد و صاحب قدرت بیانی باشد که دانستههایش را منتقل کند. همچنین باید با جریانات روز ادبی کشور آشنا باشد.