گروه فرهنگی: مهدی غبرایی با اشاره به دلایل کم بودن زندگینامه خودنوشت در ایران میگوید، تمرین دموکراسی لازم است تا خودزندگینامهنویسی در کشور ما رایج شود.
این مترجم در گفتوگو با ایسنا درباره زندگینامه خودنوشت (اتوبیوگرافی) اظهار کرد: طبعا خاطرهنویسی، زندگینامهنویسی و به صورت دقیقتر خودزندگینامهنویسی اسناد قابل اعتباری هستند که افراد صاحبنام در حوزههای مختلف اجتماعی، سیاسی، ادبی، فرهنگی و... درباره خود مینویسند. این نوشتهها میتواند منشأ اثر در این حوزهها باشد.او درباره وضعیت سرگذشتنامهنویسی در کشور ما نسبت به کشورهای دیگر گفت: وضع ما در اینباره مربوط به اوضاع اجتماعیای است که داریم. در غرب هیچ منع و گرفتاری درباره بیان مسائل خصوصی و روابط شخصی افراد وجود ندارد که این موضوع در طول حدود ۳۰۰، ۴۰۰ سال به مرور زمان و همراه با آزادیهای مختلف از جمله آزادی بیان به وجود آمده است. بعد از دو جنگ جهانی اول و دوم بسیاری از معیارهای اخلاقی در این کشورها دستخوش تغییر شده و به مرور آزادی بیان برای صحبت کردن درباره زندگی خصوصی و اخلاقیات گسترش یافته است، به همین دلیل افراد به راحتی میتوانند درباره مسائل و روابط خصوصی و افکار خود بنویسند.
غبرایی با بیان اینکه ظاهرا مشکل بزرگ ما اخلاق است، گفت: خود اخلاق قابل صحبت و بحث است، اما صحبتم فقط مربوط به بحث سانسور چه در زمان قبل و چه الان نمیشود. به طور مثال در کشور هند به راحتی میتوانند درباره مسائل شخصی و رابطه خصوصی خود صحبت کنند. حتی در فرهنگ برخی از کشورهای عربی با وجود اینکه از نظر مذهبی، اسلامی هستند، آزادی وسیعتری وجود دارد و منعی برای نوشتن مسائل شخصی و خصوصی ندارند.
او خاطرنشان کرد: ما در فرهنگمان برای گفتن بسیاری از مسائل محدودیت داریم، در نتیجه زندگینامهنویسی و بخصوص خودزندگینامهنویسی نتوانسته رایج شود. درباره زندگی که هیچ، بلکه درباره مرگ شخص هم نمیشود بسیاری از مسائل را نوشت.این مترجم با بیان اینکه زندگینامه برجسته خیلی کم عرضه میشود به کتاب «حدیث نفس» حسن کامشاد و «خاطرات اسدالله علم» اشاره کرد و گفت: حسن کامشاد در زندگینامه خود صراحت بسیاری به خرج داده که تحسینبرانگیز است اما گویا بعد از مرگش منتشر شده است. علم نیز توصیه کرده بود که در زمان حیاتش خاطراتش را منتشر نکنند. طبعا در هر دو اینها ناگفتههای بسیاری وجود دارد که به دلیل رعایت شئون جامعه بیان نشده است. در برخی کشورها این محدودیتها وجود ندارد، در نتیجه زندگینامهنویسی راحتتر میتواند رشد کند.
او در ادامه افزود: در کشور ما اگر کسی شهامت داشته باشد و از روابط خصوصی خودش صحبت کند، ابتدا از طرف جامعه پذیرفته نمیشود و زمانی که نوشته برای گرفتن مجوز برود، این قسمتها حذف میشود؛ گاهی ظرایفی حذف میشود که ممکن است از برخی جهات راهگشا باشد.مهدی غبرایی درباره فواید زندگینامه خودنوشت گفت: زمانی که جامعهشناس یک دوره را بررسی میکند و میخواهد اطلاعاتی درباره آن زمان به دست بیاورد، غیر از اسناد و مدارک که درباره اوضاع اجتماعی و سیاسی وجود دارد میتواند به نظر بزرگان زمانه درباره مسائل مراجعه کند. حال فرض کنید فردی درباره برخی مسائل نظر واقعیاش را بگوید و بنویسد، که مسلما برایش گرفتاری به وجود میآید، یا اینکه نمیتواند درباره قومیت یا حرفهای بنویسد.او در ادامه اضافه کرد: فکر میکنم تمرین دموکراسی لازم است که به مرور زمان، گذشت، بزرگواری و سعه صدر برای همه فراهم شود و افراد یکدیگر را تحمل کنند. به فرض اگر فردی از کسی خوشش نمیآید بتواند راحت بنویسد، البته نباید توهین کند و شئون اخلاقی را زیر پا بگذارد، بلکه دلایلش را بنویسد. بهنظرم تا اینجا برسیم ۵۰ سالی کار داریم.
این مترجم درباره ارزش ادبی زندگینامه نیز اظهار کرد: در کشورهای غربی چهرههای سیاسی و اقتصادی و... که دست به قلم ندارند، یا یک نفر را استخدام میکنند تا زندگینامهشان را بنویسد، که اصطلاحا به او نویسنده پشت پرده یا بدلی میگویند، او مینویسد و به نام آنها منتشر میشود بدون اینکه اسمی از نویسنده پشت پرده برده شود. و یا اینکه فرد زندگی خود را مینویسد و به کسی میدهد تا آن را ویراستاری کند؛ به طور مثال آنتونی کویین زندگی خود را نوشته و دانیل پسنر شکل ادبی آن را درست کرده است.او در ادامه خاطرنشان کرد: حتما درست نوشتن در زندگینامهنویسی هم موثر است. اگر کلام بخواهد موثر واقع شود، باید درست هم ادا شود. درست نوشتن را هم آدم حرفهای بلد است؛ به طور مثال دانشمند فیزیک به زبان به لحاظ نوشتاری مسلط نیست، البته برخی از استثناها هم وجود دارد.