به روز شده در ۱۴۰۳/۰۹/۰۶ - ۱۵:۱۰
 
۳۴
تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۸/۱۷ ساعت ۱۴:۲۲
کد مطلب : ۹۴۱۹۷
انتشار 4 روزنامه توسط 6 نفر در يك دفتر 50 متري!

حقایقی تکان‌دهنده از بحران‌امروزمطبوعات‌ایران

گروه سیاسی-رسانه‌ها:‌ روزنامه بهار در سرمقاله امروز خود نوشت: مسئولان ستاد برگزاری نمایشگاه بیست‌ و یکم مطبوعات هنگام رونمایی از سه پوستر این نمایشگاه اعلام کردند: «این پوسترها با هدف آشتی خانواده‌ها با مطبوعات و رسانه‌ها طراحی شده‌اند.»
حقایقی تکان‌دهنده از بحران‌امروزمطبوعات‌ایران
این اظهارنظر مشخص می‌کند عمق بحران حاکم بر فضای مطبوعاتی ایران برای مسئولان نظارتی و حمایتی وزارت ارشاد نیز به اثبات رسیده است؛ تا جایی که پوسترهای نمایشگاه امسال را با هدف «آشتی» مردم با مطبوعات طراحی کرده‌اند. در این وانفسا، چگونه می‌توان انتشار نشریات و به‌ویژه روزنامه‌های جدید را در چنین اوضاع‌واحوالی ارزیابی و توجیه کرد؟ دوره‌ای که شمارگان مطبوعات مکتوب ایران به نازل‌ترین حد متصور رسیده و وضعیت تیره‌وتاری بر فضای رسانه‌ای (چاپی) سایه افکنده است. از عوامل اصلی و عمده شرایط کنونی و بحران مطبوعات ایران می‌توان فهرست‌وار به فضای شدید خودسانسوری، خصوصا در جراید سیاسی کشور، فراگیرترشدن فضای مجازی و شبکه‌های اجتماعی و گوشی‌های هوشمند و ورود افراد دلال‌مسلک به حوزه مطبوعات اشاره کرد. همه این عوامل عرصه را برای فعالیت حرفه‌ای، خصوصا در حوزه سیاسی‌فرهنگی برای نشریات و روزنامه‌های بخش مستقل، خصوصی و غیروابسته به دولت، ارگان‌ها و سازمان‌های حکومتی، تنگ کرده است.

درحال‌حاضر به‌جز یک روزنامه، آن‌هم به‌دلیل برخورداری از رانت یک مرکز مهم شهری در تهران و از آن مهم‌تر جذب ضمیمه آگهی‌های آن، روزنامه دیگری تیراژی بالاتر از 100 هزار نسخه ندارد و همچنین به‌استثنای سه یا چهار روزنامه دیگر که از تیراژی بین 30 تا 70 هزار نسخه برخوردارند، شمارگان روزنامه‌های مطرح کشور بین سه هزار تا 20هزار نسخه است! دراین میان تعداد روزنامه‌هایی که بین 10 تا 20 هزار نسخه شمارگان دارند نهایتا به 20 روزنامه هم نمی‌رسد. به‌عبارت صریح‌تر، بالغ بر 95درصد روزنامه‌های درحال انتشار ایران شمارگانی زیر 10هزار نسخه دارند که البته عمده این شمارگان نیز برگشتی (فروش‌نارفته) است! حال خود می‌توانید حدیث مفصل بخوانید از این مجمل!

حالا و به‌بهانه برگزاری نمایشگاه مطبوعات و اذعان مسئولان نمایشگاه به اوضاع بحرانی رسانه‌های کشور فرصت را غنیمت دانسته و شفاف و صریح مشکلات و بحران کنونی را اندکی بازتر کرده تا شاید برای استمرار فعالیت حرفه‌ای مفید باشد. چکیده و خلاصه گفتار این است: «در چنین فضای بحرانی و یأس‌آوری، بدون همکاری مردم، تقریبا محال است بتوان یک روزنامه مستقل سیاسی با گفتمان و جهت‌گیری خاص به شکل حرفه‌ای، کیفی (تولید مطالب و اخبار) با حداقل آگهی‌های تبلیغاتی را اداره واستمرار انتشارش را تضمین کرد.»

چگونه می‌توان هر کیلو کاغذ مرغوب را با سرجمع قیمت خام و هزینه‌های جانبی (نیروی انسانی، لیتوگرافی، چاپ، توزیع و...) حدود 5هزار تومان به 12-10 هزار نسخه روزنامه تبدیل کرد و دراین چرخه بحرانی،‌درصد بالایی از آن به‌عنوان برگشتی(فروش نرفته) به‌قیمت 300 تومان به مراکز کارتن و مقواسازی فروخته شود! واقعا قرار است این مابه‌التفاوت 4700 تومانی چگونه، با کدام معیار و سنجش و نهایتا تا چه مدت و بازه زمانی و ازسوی کدامین عقل‌های سلیمی تامین شود؟! این بحران خصوصا برای روزنامه‌های بخش خصوصی و مستقل بسیار بغرنج‌تر است. البته نشریات دولتی و وابسته به نهادهای مختلف نیز که بودجه‌ها و اعتبارات خاص خود را دارند درحال‌حاضر با این بحران جدی مواجه شده‌اند؛ به‌نحوی‌که فلسفه تداوم انتشارشان در بین مدیران نهادها و سازمان‌های متبوع خود به‌شدت زیرسوال رفته است.

همین موضوع حاد و معضل رو به تشدید به‌علاوه مورد حساس سانسور و خودسانسوری زایدالوصفی که جراید ایران امروزه با آن دست به گریبانند باعث شده است در یک نمودار کاملا نزولی، سطح کیفی اغلب روزنامه‌های درحال انتشار کشور به‌جای افزایش، روندی کاهشی یافته و درصد عمده آن‌ها عملا به چرخه معیوب «کپی- پیست» اخبار و مطالب خبرگزاری‌ها و سایت‌ها تبدیل شوند. طرفه آنکه تعداد پرسنل بسیاری از روزنامه‌های درحال انتشار ایران حتی به 5 نفر هم نمی‌رسد و برخی از آن‌ها دوره انتشارشان درهفته به پنج روز کاهش یافته است و دیگر عنوان روزنامه نیز بر آن‌ها مترتب نمی‌شود!

باورکردنی نیست، اما در همین تهران، دفتری 50متری را می‌توان سراغ گرفت که با 6 نفر (درست خواندید 6نفر!) همزمان چهار روزنامه 12صفحه‌ای را آماده و شبانه به چاپخانه ارسال و با تیراژهای 1000 (هزار!) تا 2000 (دو هزار!) نسخه به زیور چاپ می‌آرایند! البته فلسفه وجودی این دکان‌های به‌اصطلاح مطبوعاتی که شأن و جایگاه اهل اصیل رسانه را نیز مخدوش کرده، پول و درآمدهای هنگفت مالی ازطریق لابی‌کردن با برخی مراکز مختلف است که فضای آلوده و بس مفسده‌انگیزی را در فضای رسانه‌ای حاکم کرده‌اند. اینکه همین چسبیده‌ها در «به‌اصطلاح روز‌نامه‌ها»ی فاکتور یک آگهی را دو‌میلیون صادر و 5/1‌میلیون را به مسئول آگهی‌های فلان مرکز تقدیم می‌کنند و 500 هزار تومان هم به جیب جمع محدود دوستانه خودشان ریخته می‌شود، یک دکان چند نبش با درآمدهای میلیاردی، آن‌هم در فضای راکد کنونی اقتصادی کشور نیست؟! ضمن اینکه فضای آلوده‌ای که این افراد به عرصه مطبوعاتی کشور تحمیل کرده‌اند حتی فرصت درآمدزایی نشریات اصیل را نیز از آن‌ها سلب کرده است.

حال در چنین شرایطی روزنامه‌های بخش خصوصی و مستقل با اشتغال‌زایی 60 تا 150 نفر نیروی انسانی و ارائه کاری درخور و کیفی چگونه می‌توانند گذر انتشار (گذر عمر!) کنند؟! از سوی دیگر طیف گسترده‌ای از مخاطبان و خوانندگان روزنامه‌ها نیز عادت کرده‌اند هر روز صبح، ازطریق کامپیوتر، لپ‌تاپ، تبلت یا گوشی‌های هوشمند خویش با چند کلیک و دانلود، به‌راحتی همه صفحات مورد علاقه روزنامه‌های مدنظرشان را مطالعه کرده و برخی از آنان هم به خود این حق را می‌دهند اگر روزنامه‌ای در جهت احقاق حداقلی قیمت فروش خود گامی بردارد طلبکارانه به دفتر روزنامه تلفن بزنند و انواع و اقسام الطاف! را نثار کنند که مثلا «بیخود کرده‌اید، غلط کرده‌اید که می‌خواهید روزنامه را پولی کنید!... فلان روزنامه هم می‌خواست همین غلط را بکند، اما دوماهه عقب‌ نشست و...»!!

آری این اوضاع‌واحوال کنونی حاکم مطبوعات و خصوصا روزنامه‌های ایران است! اما سخن پایانی: روزنامه «بهار» در دوره جدید خود مصمم است در حد وسع و توانایی خود، با این مناسبات مسموم و همچنین برخی رسوم موجود در فضای مطبوعاتی کشور، مثلا «عرضه رایگان»، نسخه چاپی و نسخه اینترنتی مقابله کرده و درهمین راستا، سایت روزنامه به‌زودی صرفا با عضوگیری و اشتراک‌پذیری در دسترس خواهد بود. زیرا غیر از این، امکان انتشار یک روزنامه کیفی با مطالب تولیدی غیرممکن است و ناشدنی،

مگر اینکه به وادی‌های دیگر و غیرحرفه‌ای متوسل شود که در قاموس مدیران و دست‌اندرکارانش نمی‌گنجد؛ لذا از همه علاقه‌مندان و خوانندگان محترم و خصوصا نحله‌های فکری نزدیک به جریان بزرگ اصلاحات در ایران عزیز، تشکل‌ها و جریان‌های سیاسی همسو و دیگران انتظار داریم با درک دغدغه‌های موجود ما و فضای بحرانی حاکم بر رسانه‌های کشور، مطبوعات را در حد توانمندی خویش یاری کنند؛ برای مثال از دوستانتان بخواهید که به مقوله «کپی‌رایت» در مواجهه با جراید مستقل و غیروابسته که اصول حرفه‌ای و شفافیت و سلامت را پیشه فعالیت خود ساخته‌اند، توجه کنند. واقع امر این است که در وهله نخست، هیچ راه‌حل دیگری برای تداوم انتشار حرفه‌ای یک رسانه، جز اینکه خوانندگان، سمپات‌ها و مخاطبانش در این مسیر صعب‌العبور، مساعدت و یاری‌اش کنند، وجود ندارد.

تنها دراین حالت می‌توانیم امیدوار باشیم برای همه روزنامه‌های با اصالت بخش خصوصی و مستقل که از یک‌سو باید با غول‌های مطبوعاتی وابسته به نهادها و ارگان‌ها رقابت نابرابر داشته باشند و ازسوی دیگر با آن دکان‌های چند نبش که ضربه‌های ویرانگر معنوی و مادی به اصالت مطبوعات کشور وارد آورده‌اند، امکان بقا و حیات وجود داشته باشد. در غیراین صورت اگر قصد و هدفمان انتشار «باری به‌هر جهت» باشد همچون آن دوستان! چند نفره!، احتمالا این هنر را در خود سراغ داریم که لااقل یک روزنامه از آن چهار روزنامه کذایی را تداوم انتشار بدهیم! فقط می‌ماند یک چیز که برخی از ما وقتی کیفیت و تیراژ رو به نزول روزنامه‌های داخلی را می‌بینیم با قیافه حق‌به‌جانب به بغل دستی‌مان نگوییم که این هم شد روزنامه با این همه مطالب و اخبار کپی-پیست؟! چون قاعدتا باید پاسخ بشنویم که «از ماست که بر ماست!»

پارسا
Germany
۱۳۹۴/۰۸/۱۷ ۱۵:۳۸
برای حمایت از روزنامه های مسقل باید روزی را بعنوان اعتراض به سانسور کردن مطبوعات از درج حقایق از خریدن روزنامه خودداری کرد تا از این طریق صدای ملت به گوش آقایان برسد! (326557)
جلال
Iran, Islamic Republic of
۱۳۹۴/۰۸/۱۷ ۱۵:۵۶
شاید عده ای موافق نباشن اما هر فرد دانا و اگاهی میدونه
که در قبال دریافت خدماتی مبلغی رو بپردازه و فکر میکنم
با این کار هم زحمات دوستانیکه با تمام مشکلات در کار مدیا و
رسانه و مطبوعات هستن اندکی جبران بشه و هم یاد میگیریم که
هیچ چیز بصورت رایگان نخواهد بود و هر چیزی قیمت خودش
رو داره.سپاس (326558)
نسیم صبا
Iran, Islamic Republic of
۱۳۹۴/۰۸/۱۷ ۱۷:۰۲
این که عجیب نیست
در کشور ما
یا بهتر بگویم، در وطن امروز ما، عده ایی فکر می کنند این دنیا،منظومه یا کیهانی است ، فقط با یک پنجره،
هفت صبح از خواب پاشده و تماشاگران این پنجره را با غرور نگاه می کنند
و با جام جمی که در دست دارند
چایی و یا ... می نوشند و احساس جوان بودن می کنند و یکدیگر را حمایت می کنند.
.
.
پ.ن: چیزی رو که جا ننداختم؟؟؟
فکر می کنند راهی که می روند راه مردم است

دنیا را می نگرند (326567)
رضا.م
Iran, Islamic Republic of
۱۳۹۴/۰۸/۱۷ ۱۸:۵۳
متاسفانه ماازکنترل وسانسوردرحوزه کتاب،سینماوحالاهم مطبوعات ضررو زیان زیادی دیده ایم.مسئولین عزیزهم خم به ابروی مبارک نمیارند. (326577)
شماعی نژاد
Iran, Islamic Republic of
۱۳۹۴/۰۸/۱۷ ۲۰:۴۴
یک فیلمی امروز از شبکه ای فیلم پخش شد که تو یک تصویرش یادشون رفته بود عکس اقای خاتمی رو حذف کنند واقعا به کجا رسیدیم (326592)
نیما
Canada
۱۳۹۴/۰۸/۱۷ ۲۲:۰۷
واقعا اکثر روزنامه های ایرانی ارزش خواندن ندارند.
بهتر است بودجه دولتی مطبوعات کلا قطع شود تا صرفا روزنامه های که مخاطب مردمی دارند روی پایشان بایستند و مستقل از دولت حرکت کنند.
اصلاح طلبان هم بجای تعداد زیادی روزنامه که مطالب تکراری دارند بهتر است یک نشریه واحد داشته باشند در آن صورت می توانند هزینه های خود را تامین کنند.
بهترین شیوه آزاد شدن سیستم اقتصاد مطبوعات از بند ناف دولت است. (326602)