به روز شده در ۱۴۰۳/۱۰/۰۲ - ۲۰:۱۹
 
۱۶
تاریخ انتشار : ۱۳۹۵/۰۴/۱۶ ساعت ۱۷:۴۱
کد مطلب : ۱۱۰۹۶۱
واکنش‌های‌نامتعادل‌ومسئله شفاف‌سازی‌دریافت‌ها

دوران زیست در مرز روشنی - تاریکی به‌ پايان‌ رسيده است

گویا زیست در مرز روشنی-تاریکی و نمایان نبودن شماری از فعالیت‌های اقتصادی و مالی برای آنان که دل در گرو قدرت بیشتر و مال روز افزون دارند عادت شده، بخشی جدا نشدنی از زندگی روزمره و قسمتی از هویت آنها گردیده است.
دوران زیست در مرز روشنی - تاریکی به‌ پايان‌ رسيده است
رضا صادقیان

گروه سياسي: واکنش شماری از رسانه‌ها و سایت‌های خبری به چالش فیش‌های حقوقی از سر ناچاری است. حکایت نداشتن سوژه و نداشتن خبرهای ناب و پرحاشیه است، بدون‌تردید اگر راه دیگری می‌داشتند مسیر دیگر می‌پیمودند و مسئله شفافیت دریافت‌های کلان را آنچنان که تاکنون بدان نپرداختن رها و همچنان از برجام، مسائل فرهنگی و حمایت از نصب بنرهای ضدآمریکایی در شهر تهران توسط شهرداری مصاحبه‌های پرشمار می‌کردند.

به زندگی سلبریتی‌ها می‌پرداختند و یا عکس اعدام‌های وحشیانه توسط داعشی‌های خون‌خوار را به بهانه جذب مخاطب بیشتر منتشر می‌کردند. شاید کمتر بها دادن به چنین خبرهای نشان از دوراندیشی گردانندگان همان رسانه‌ها دارد، نگاهی که تلاش می‌کند نور بتابد ولی میزان روشنایی‌ به‌اندازه‌ای نباشد که شامل حال خودشان شود، در چنین دیدگاهی کاربرد شفافیت فقط برای دیگران مفید است!

از طرفی دامن زدن به چنین چالشی برای برخی مدیران بیش از آنکه به موضوع حقوق و یا میزان هدایای دریافتی ختم گردد پای آنان را به میزانی قابل درک با ناراحتی، خودخوری و بیان حرف‌های نه چندان متعادل کشانده است. سخنانی بر زبان جاری می‌سازند که از یک مدیر با سابقه اجرایی 30 ساله بسیار بعید است! گفته‌هایی که بهانه‌های زیادی را به دست منتقدان و نکته‌بینان می‌دهد و چالشی کوچک را به چالشی بزرگ‌تر ختم خواهد کرد.

نگاهی کوتاه به مصاحبه‌ها، اظهارات، سخنراني ها و ... تعدادي از مقامات مسئول درباره موضوع فيش‌هاي حقوقي، نشان از آن دارد که مدیران شرایط دگرگون یافته جامعه ایران امروز و جهان را درک نکردند؛ جامعه‌ایی که دایم در حال تغییر است و از حالتی به گونه‌ای دیگر می‌شود. در این میان مدیران ارشد همچنان در همان مسیر به بیان سخنان خطابی-ارشادی همت می‌گمارند و از بالا به امور می‌نگرند و حاضر به‌ترک آن وضعیت نیستند.

مگر اینکه شاهد نقدهای بی‌امان از سوی رسانه‌ها و مردم کشور باشند، مدیران باید بپذیرند دوره سخنرانی‌های یکسویه و تبلیغی به پایان رسیده است، فصلی جدید آغاز شده، روزگاری که نمی‌توان با ایجاد راه میان‌بر به دوره قبل بازگشت و در دالان‌های تاریک به زیست ادامه داد. حضور هر کدام از نرم‌افزارهای اطلاع‌رسانی به معنای شفافیت و سرعت بیشتر در امر خبررسانی است، گریزی از رفتن به سوی شفاف‌تر شدن نیست.

برای مدیران و سیستمی که عادت کرده روابط عمومی‌ سازمان‌ نقش دروازه‌بان و ایجاد کننده موانع غیرقابل نفوذ برای رسانه‌ها و پژوهشگران را ایجاد نماید و همیشه در حال ساخت دیواری قطور میان ناظران و خودش بوده و ذره‌ای به دنیای گردش اطلاعات آزاد تامل نکرده باشد، فراوانی ابزارهای اطلاع‌رسانی و نشر خبرهای درون سازمانی‌شان آنقدر تلخ و ناگوار است که همچنان عده‌ای را تهدید به شکایت و برخوردهای حقوقی می‌کنند. گویا یقین دارند مسئله با شکایت و گشودن پای اهالی رسانه و مردم به دادگاه حل می‌گردد، فکر می‌نمایند با بستن چند سایت خبری و یا کانال‌های نرم‌افزار تلگرام دوران چالش‌ها به پایان می‌رسد، در پی محدود‌سازی نشر خبر هستند.

چنانچه محدود کنندگان گردش نسبتا آزاد اطلاعات تمایل به حل مشکل به صورت اساسی دارند نیاز است از اکثر کاربران اینترنت و دارای گوشی‌های هوشمند و به عبارتی کمی بیش 60 درصد جمعیت کل کشور شکایت نمایند، جمعیتی که در گردش اطلاعات و رونق گرفتن رسانه‌های مجازی نقش اصلی را بازی می‌کند. شاید با چنین رویکردی موفق شوند به زندگی در مدار بسته با چاشنی غیرشفافیت به زیست خود در سیاست و اقتصاد ادامه دهند! نکته مهم در تکنولوژی‌های جدید دنیای رسانه اینجاست؛ ابزارهای نوین اطلاع‌رسانی و پیام‌رسان به دلیل طراحی ساده و قابل فهم‌ سبب شده‌اند بسیاری از کاربران اینترنت بخشی از خبرهای سیاسی و اقتصادی را به صورت غیرحرفه‌ای دنبال نمایند و همزمان در انتشار همان خبرها بکوشند.

یادمان نرود موج‌های به راه افتاده در انتخابات ریاست جمهوری سال 92، انتخابات مجلس شورای اسلامی در سال 94 و دعوت کاربران به مشارکت بیشتر در انتخابات به کمک همین ابزارها و کاربران ایرانی شکل گرفت؛ نمی‌توان از ابزارهای و فضاهای شکل گرفته در عرصه اطلاع‌رسانی توقع داشت همیشه همراه ما باشند، شرایط نشر خبر و گردش آزاد اطلاعات هزاران کیلومتر با جو روابط عمومی سازمان‌های بسته اداری متفاوت است. با بخش‌نامه، خط و نشان کشیدن و سردادن فریادهای گوش خراش راه به جای گشوده نخواهد شد و‌ترس به دل کسی راه نمی‌یابد؛ مگر اینکه تمام شبکه اینترنت را یکبار و برای همیشه منهدم نمود!

گویا زیست در مرز روشنی-تاریکی و نمایان نبودن شماری از فعالیت‌های اقتصادی و مالی برای آنان که دل در گرو قدرت بیشتر و مال روز افزون دارند عادت شده، بخشی جدا نشدنی از زندگی روزمره و قسمتی از هویت آنها گردیده است. نشر فیش‌های حقوقی و یا فعالیت تجاری خصوصی و خانوادگی‌ آنقدر برایشان مهم بوده که حال به بدترین شکل ممکن واکنش نشان می‌دهند، می‌توان خشم فرو خفته برخی از مدیرانی که از روز نخست نام و نشانی‌شان به دلیل دریافت‌های نجومی منتشر شده را به دیده نگریست.

می‌توان پلی میان درز کردن اطلاعات فیش‌های حقوقی و رفتارهای پرشتاب و بعضا نامتعادل برخی از مدیران اجرایی برقرار ساخت، ارتباطی که روی دیگر سکه عصبانی شدن‌ها و بروز رفتارها و تصمیم‌های پرهزینه را برای آنان رقم زده است، سخنان و تصمیم‌هایی که در نهایت بی‌تدبیری رخ داد و برخی از همان رفتارها همچنان دست‌مایه طنز کاربران شبکه‌های اجتماعی شده است. با شرایط خاصی روبرو هستیم، شاید با گذشت زمان از میزان بسته بودن و زندگی در دالان‌های تیره دوری بجوییم ولی در وضعیت امروز مانند انسانی می‌مانیم که سال‌های سال سر در لاک خویش فرو کرده و با استفاده از اهرم‌های موجود و قدرت مدیریتی راه را برای خروج هرگونه خبری -مگر خبر تبلیغاتی و مناسبتی- درباره سازمان، نهاد، اداره، وزارتخانه و حتی تکاپوی اقتصادی مسدود نمودیم؛ شاید هیچ‌وقت شفاف نبودیم و همیشه در لایه‌های محافظت شده زیست کرده‌ایم.

حال دریچه‌های نوین گشوده شده است و نور ناچیزی به درون تابیده است، در چشم برهم زدنی بخش گسترده‌ای از فعالیت‌های ما نمایان شده است، نمایان شدنی که تعادل ما را برهم زده. در واقع تلاش برای بازگشت به دوران زندگی غیرشفاف برای سیاست‌مداران، جریان سازان، کوشش‌گران عرصه اقتصاد و. . . به پایان رسیده است، کمتر رویدادی را شاهد هستیم که خبرهای پشت پرده آن پس از چندی به گوش نرسد، پس نمی‌توان یک‌تنه و با صدور چند بیانیه و بخش‌نامه درون سازمانی مسیر کل تغییرات در حوزه اطلاع‌رسانی را مسدود کرد.

شب
Iran, Islamic Republic of
۱۳۹۵/۰۴/۱۶ ۱۸:۰۷
افشای فیش های نجومی مدیران و پس اندازهای قارونی بعضی ها در بانک های خارجی شرایطی فراهم آورده که دولت می تواندعزم و اراده خود را برای شفاف سازی واقعی نشان دهد و با همت تمام در این خصوص تلاش کند. ولی متاسفانه سیگنال های قوی و امیدوار کننده ای دریافت نمی شود.گویا منطق تفاوت نجومی دریافتی ها چنان به دل مدیران خوش نشسته که حتی در این شرایط بلبشو دریافتی 22 برابری را رسما جایز دانسته اند! (340595)
رضا .ف
Russian Federation
۱۳۹۵/۰۴/۱۷ ۱۴:۵۹
بعد از جنگ ناگهان تمام شعارها و آرمانهای انقلاب عوض شد ،انگاری مسابقه مال اندوزی و جمع آوری ثروت بود و مشروع و حلال بودن اصلأ مهم نبود .هر نهاد و اداره ای اندازه توان وقدرتش میبرد معلوم نشد کی به این نهادها اجازه فعالیت اقتصادی داده ارگانهایی که قرار بود از دستاوردهای انقلاب و جان و مال ملت دفاع کنند تبدیل به غولهای اقتصادی شدند .اگر فعالیت این نهادها شفاف باشد مسلما نمیتوانند چپاول کنند .اسکله های فاقد نظارت گمرک ،قراردادهایی که اصلا در حیطه کاری اینها نیست و تاوانش رو ملت میدهند . (340626)
رضا .ف
Russian Federation
۱۳۹۵/۰۴/۱۷ ۰۲:۳۶
متاسفانه از اول انقلاب تلاشی برای پاسخگو کردن مسئولین انجام نگرفت و آنها عادت کردند هر آنچه صلاح میدانند انجام دهند و اگر شخصی یا جناحی انتقاد کرد با هوچیگری و اتهام ضد انقلاب و وهن نظام روبرو شد .تمام فلسفه انقلاب مشارکت ملت در حکومت بود و شفاف بودن و انتقاد پذیر بودن سران نظام نه اینکه مردم فقط فرمانبردار باشند .لازمه اینکار مطبوعات و قوه قضاییه مستقل و یکسان بودن مردم و مسئولین در برابر قانون میباشد .تا عزم همه مقامات کشور نباشد مبارزه با فساد بی معنی است . (340615)
11
Iran, Islamic Republic of
۱۳۹۵/۰۴/۱۷ ۰۲:۵۵
یک مدیری در مدرسه داشتیم یک روز تعدادی از بچه ها رو توبیخ کرد و پرونده زیر بغل فرستاد خونه با والدین بیان روز بعد اول صبح بازرس هم امده بود اقا مدیر پشت تریبون گفت بچه ها یکی بیاد قران بخونه هیچ کس نیامد یکی از بچه ها گفت اقا قران خوان در دفتره چون توبیخ شده بود . اگه دولت بخواد مدیران خوش اشتها رو کنار بگذاره در بعضی موارد کارش گیره پس فساد ریشه کن نمیشه چون ریشه داره (340616)
فردوس توسی
Germany
۱۳۹۵/۰۴/۱۷ ۰۴:۳۴
ماجرای فیشهای ناهماهنگ باید برا یکبار تبعیضها را برطرف وهمه کارکنان کشوری لشگری وارگانهای خاص را یکسان مورد بررسی قراردهد با قانون جدید (340618)
معمولی
Iran, Islamic Republic of
۱۳۹۵/۰۴/۱۷ ۱۰:۳۳
سه سال استثنائی فرصت ائتلاف گروههای موسم به اعتدالی و اصلاح طلب (!) از دست رفته تقریبا! این فرصت شاید دوباره به دست نیاید، مردم چند بار اعتماد کنند؟! (340621)