صادق صدرایی
شبکه خبر خواست نمایشی از حرفهای گری را برای مخاطبانش بر روی صحنه ببرد و برای همین نخستین سخنرانی رییسجمهور تندرو ایالات متحده آمریکا را به صورت زنده پخش کرد. مترجم صداوسیما در حینترجمه آنچهترامپ میگفت به یکباره تشخیص داده است که شنیدن بعضی حرفهایترامپ برای گوش مخاطبان ضرر دارد و آنها را به فارسیترجمه نکرد! این ماجرایی بود که در چند روز اخیر سروصدای بسیاری را در فضای مجازی به پا کرد. مترجم صداوسیما که نقش اول این ماجرا را داشت در واکنش به جاروجنجالهای به راه افتاده «عذر بدتر از گناه» آورده است و از این گفت چون برخی از آنچهترامپ میگفت خلاف واقع بود و علیه ایران، آن بخشها راترجمه نکرده است. در این باره چند نکته را میتوان مطرح کرد:
۱- تشخیص آنکه بخشی از صحبتهایی که مترجم موظف بهترجمه آن است خلاف واقع است یا خیر چه نسبتی با وظایف حرفهای یک مترجم برقرار میکند؟ آیا مسئولان صداوسیما علاوه بر وظیفهترجمه، ماموریت سانسور آنچه مسئولان خارجی میگویند را هم بر عهده مترجمانشان گذاشتهاند؟
۲- بر فرض آنکه بتوانیم بپذیریم که مترجم به دلیل دروغ بودن بخشی از صحبتهایترامپ آنها را برای مخاطبترجمه نکرده است، دلیل دوم مطرح شده از جانب او را دیگر به هیچ عنوان نمیتوان پذیرفت. اگر عدمترجمه به دلیل آنکه علیه یک کشور است را بپذیریم کسر قابل توجهی از آنچه مسئولان غربی میگویند را نمیتوان به اطلاع مخاطبان رساند که این نگاه به هیچ وجه منطقی و قابل پذیرش نیست.
۳- از مدتها قبل بدیهی بود که در سخنرانیترامپ شاهد حملات تندی علیه کشورمان خواهیم بود. در نتیجه برای مسئولان صداوسیما به راحتی قابل پیش بینی بود کهترامپ چگونه سخن خواهد گفت. اگر صداوسیماییها واقعا دلواپس شنیده شدن این بخش از گفتههایترامپ بودند میتوانستند از کنار پخش زنده سخنرانی رییسجمهور آمریکا بگذرند. این کار با همه غیرحرفهای بودنش تبعات کمتری از این شکلترجمه - بهتر بگوییم سانسور- داشت.
۴- از جهاتی دیگر این رفتار صداوسیما که به عنوان رسانهای حاکمیتی شناخته میشود نوعی پاس گل به جریانی است که در پی مصداقسازی از آنچهترامپ علیه کشورمان گفت است.
۵- و نکته آخر آنکه مترجم میتوانست با رفتاری حرفهای در ابتدای کار به مخاطب با صراحت میگفت که گفتههایترامپ احتمالا دارای جملاتی ناخوشایند علیه کشورمان خواهد بود و او به عنوان مترجم و بر اساس وظیفه حرفهای خود موظف بهترجمه تک تک کلمات و جملاتترامپ است.
سخن آخر آنکه آن چیزی که بیشتر از این اقدام غیرحرفهای نگران کننده است تصوری است که برخی از مسئولان کشور دارند و این اتفاق را میتوان از مصداقهای همان تصور متوهمانه دانست. برخی مسئولان آن طور که باید و شاید هنوز مختصات دنیای امروز را درک نکردهاند و همچنان تصور میکنند که با سانسور میتوان وقایع در حوزههای مختلف را پنهان کرد.