رضا صادقیان
وضعیت توسعه و پیشرفت نامتوازن در کشورمان قبل از آنکه راه به سوی تعادل در جامعه بگشاید و نگاهی همه سویه به مسئله توسعه در بخشهای مختلف را پوشش دهد، زاینده بحران زیست شهروندان در بستر جامعه است. شهروندان همین جامعه به یکباره از سوی بخشهای رسمی و غیررسمی تشویق به استفاده از پدیدههای نوین و تجربه نشده در حوزههای گوناگون میشوند، ولی همین مردم در هنگام رجوع به بخشهای دولتی و حاکمیتی با برخوردهايی از سوی کارمندان و عاملان سیاستهای رسمی روبهرو میشوند که نه تنها عملکرد آنان همخوانی با آن بخشهای پیشرفته و توسعه یافته در دیگر بخشها ندارد بلکه آن ابزارهای نوین را در تضاد با این رفتارها مشاهده میکنند.
به دلیل توسعه شبکههای مجازی و اجتماعی صبر مردم کم نشده است، ما طی سالهای متوالی با توسعه نامتوازن و نادرست روبهروییم. در گفتارها و نوشتارهای مختلف مردم را به رعایت مصرف صحیح آب و حفظ محیطزیست دعوت میکنیم. صدا و سیما نیز سعی میکند در ساعات پر بیننده به این مهم بپردازد، همزمان با اجرایی شدن صدها طرح پر مصرف آب و مخرب محیط زیست به بهانههای واهی به اسم ایجاد شغل در مناطق محروم موافقت و بنیان محیط زیست و آبهای زیرزمینی را برای همیشه در آن منطقه خشک میکنیم. این یعنی توسعه نامتوان و هزینهساز و مخرب. نداشتن تعادل در گفتار و رفتار، با دست پیش کشیدن و با پا پس زدن آنچه خودمان گفتیم و به هیچ یک از قسمتهایش عمل نکردیم.
توسعه نامتوازن یعنی از احداث سد و سازههای ذخیره آب در جلسات نهانی با شخصیتهای بانفوذ وزارتخانههای دخیل در کار دفاع کنیم و از طرفی دیگر بدون در نظر داشتن پیامدهای مهاجرت روستاییان به شهرها، مقابل انتقال آب به زمینهای کشاورزی با تمام قدرت ایستادگی و چشمان خویش را بر روی سیل عظیم مهاجرتهای چند سال اخیر مردم روستا به حاشیه شهرها ببنیدم. مخابرات ایران و دیگر اپراتورهای تلفنهای همراه با فراهم آوردن زیرساختهای لازم و افزایش سرعت اینترنت، دسترسی مردم به اطلاعات را در بازههای زمانی کوتاهتر فراهم میآورند، همزمان صدها نرمافزار کاربردی و تجاری با استفاده از همین بستر به فعالیت خدمات رسانی مشغول میشوند و فضایی آرام جهت خرید کالاهای مصرفی و روزمره، پرداخت قبض، واریز پول و موارد دیگری را ایجاد میکنند ولی هنوز سیستم دولتی با همان رویه وقت کشی و فرصت سوزی به مراجعه کنندگان پاسخ میدهد-نمیدهد و به معنای دقیق کلمه، مردم را ساعتها، روزها و ماههای برای مشخص شدن وضعیت به خویش مشغول میکند.
در چنین مرحلهای تنها زمینههای اعتراض و گلایهها به سیستم تصمیمگیری و سیاستگذاری را فراهم کردیم و نتیجه سیاستها با توسعهای متوازن فرسنگها فاصله دارد، سیستمی که صدها گام از تغییرات جامعه به دور است و تلاش میکند به جای پاسخ دادن به مطالبات تجمیع شده همه آنها را به روزی دیگر حوالت دهد. انتشار بخشهایی از گزارش تلویزیونی درباره عملکرد قوه قضاییه، بخشهایی از نهادهای دولتی و بیمارستانها حکایت همین توسعه نامتوازن است. توسعهای که میتوان با گرفتن یک شماره تلفن و گفتگو با اپراتور یکی از شرکتهای خدماتی اینترنت، سفارش غذا و تاکسی سرویس بخش خصوصی به نیازهای خود پاسخ دهیم ولی در بیمارستان با رفتار زننده و توهین آمیز کارمند پذیرش، داروخانه و دکتر کشیک شب روبرو شویم. توسعه نامتوان یعنی چیزهایی هست که هنوز سرجای خودشان قرار نگرفته است.
پادشاه بیمار قاجار، مظفرالدین شاه میگفت: «همه چیزمان به همه چیزمان میآید» . این گفته در روزگاری که مشروطه تازه جان گرفته بود و جایگاه حقوقی مردم براساس اعتراضها و مطالبات مشروطهخواهان پررنگتر از دورههای دیگر شده بود و مفهوم بیحق «رعیت» به معنای حقمدار «مردم» تغییر یافته و برای نخستن بار در تاریخ کشور ایران مردم از جایگاه حقوقی در برابر قدرت مداران و شاه برخوردار شده بودند، معنا پیدا میکرد. تکرار چنین عبارتی برای ایران امروز و توجیه برخی از عدم توازنها بدون در نظر داشتن هزینههای ناگزیر چنین سیاستهایی خالی از معناست، چندان فرصت در دست نیست که همه چیزمان را به همه چیزمان تنظیم کنیم. تنها ارمغان توسعه نامتعادل هزینهسازی است، ویران کننده و تنها دستاوردش طی سالهای پیشرو ویرانی بیشتر در جامعه خواهد بود. به جای داد سخن از پیشرفتها دادن، لازم است نیم نگاهی به پیامدهای عدم توازن داشته باشیم. کشوری که با آمار بالای بیکاری، جوانان مجرد، افزایش آمارهای طلاق، فوران آسیبهای اجتماعی، اعتیاد، مصرف موارد مخدر به اسم تفریح و سرگرمی و خودکشی و میزان قابل توجه مرگ و میر حوادث رانندگی در جادهها روبروست آیینه تمام نمای توسعه نامتوازن است.