گروه سياسي: «نه اصولگرا هستم و نه اصلاح طلب، اما در اداره امور کشوراز تمامی نیروهای سیاسی معتدل از هر دو جناح استفاده خواهم کرد.»
اینها ميتواند عصاره ی تمامی سخنان رئیسجمهور منتخب باشد. حرف حسابی که هر ذهن برخوردار از منطق را مجاب ميکند اما انگار بنا نیست گروهی در مقابل ملایم ترین و در عین حال بدیهیترین اصول نیز دست از لجاجت خود بردارند.
اشکان بنکدار جهرمی
واکنش گروه تندرو به کاندیداتوری روحانی، ابتدا از غیر خودی خواندن وی آغاز شد «محمدرضا باهنر قبل ار انتخابات و در ايام تبليغات صراحتا گفته بود: جنس روحاني و عارف، اصولگرايي نيست» و سپس با چرخشی ۱۸۰ درجه ـ که از خصوصیات همیشگی این گروه است ـ پس از پیروزی ایشان ادامه پیدا کرد و رسانههاي افراطیون وقتی همان غیر خودی، پیروز انتخابات شد او را از «خود» خواندند! و در نتیجه پیروزی وی را نیز کامیابی خود نامیدند که این امر جز شوکِ حاصل از پیروزی رقیب تلقی نشد.
اما اکنون که افراد این گروه کمی از گیجی پس از "نه" بزرگ، به خود آمده اند و اتاق فکرشان به کار افتاده، سعی در ارائه تعبیر متفاوتی از برنامههاي رئیس جمهور منتخب و مطالبات مردم دارند و هر از گاهی صدایی بلند ميشود تا در قالب تفسیری انحصاری از اعتدال، آن چه مردم در انتخابات بدان پشت کردند را جانشین نظرات مطرح شده از رئیس جمهور منتخب نماید. نظراتی که اکنون به سبب اقبال مردم بدانها، نظر کل جامعه محسوب ميشود.
توهّم شکست ناپذیری این گروهِ شکست خورده تا بدان حد است که ایشان را در درک مفهوم انتخابات ناتوان کرده و ناشناخته بودن مفهوم اعتدال از سوی این گروه نیز ریشه در همین پندار و باور نا صحیح از انتخابات دارد. مسلم است که هر گزینشی با توجه به تفاوتهاست که معنا پیدا ميکند و انتخابات اخیر نیز از این امر مستثنی نیست اما در تعبیر از منافع ملی و راه حصول آن، بی شک تفاوتهایی گاه عمیق بین برنامههاي نامزدهای اصولگرا و نامزد اعتدال مطرح شد و اکثریت مطلق دست به گزینش آن چیزی زدند که به زعم خود صحیح تر ميدانستند و آن چیزی را رد کردند که باور داشتند تهدیدی برای منافع ملی است است. آقایان اگر کمی بیاندیشند و احیاناً اراده اشان بر این امر باشد ملاحظه خواهند کرد که اعتدال یعنی چه و چه مفهومی دارد.
و اگر باز ذهنشان یاری نکرد لا جرم به "برهان خُلف" روی آورند بدین معنی که اعتدال هر چه که باشد ابراز نظرات تنش آفرین و سر جنگ داشتن با تمام دنیا و پای فشردن بر برخی تصمیمات به هر قیمتی (در بعد خارجی) و اصرار به مردم در داشتن رفاهِ هر چه کمتر و تحمل ریاضتی خارج از طاقت (در زمینهی داخلی) نیست.
با اندکی انصاف این گروه در خواهد یافت که جامعه فرصت و اختیار آن را داشت که آن چه مطمح نظر ایشان هست را قبول کند و رضایت به ساری و جاری شدن آن در اداره امور کشور بدهد اما چنین نشد. در نتیجه نظرات تحمیلی ایشان بر رئیس جمهور منتخب در هر قالبی که بیان گردد حداقل برای چهار سالِ پیش رو مورد قبول جامعه نخواهد بود. و بیان تفاسیر دیگر ـ جز آن چه در کلیات به نام دفاع از نظام مطرح ميگردد ـ غیر از خیانت به ملت و آرمانهای آنان و اخلال در اداره ی امور کشور محسوب نميشود.
اکنون وقت پاسخگویی و نه انحراف از مطالبات جامعه است و هیچ حقی برای هیچ کس حتی رئیس جمهور منتخب نیز در تفسیری متفاوت از اعتدال و نظرات دوران تبلیغاتی اش نميتواند وجود داشته باشد چرا که هر انتخاباتی به عنوان عقد قرار دادی فیمابین مردم و حاکمیت است. قرار دادی که حاکمیت قدرتی مشروع و بر گرفته از رأی مردم ميیابد که خواستههاي ایشان را جوابگو باشد و هر گونه تغییر و حتی تفسیر جدید از برنامههاي تعیین شده ی پیش از انتخابات، عدول از قرارداد و عملاً در حکم خیانت به رأی و نظر برگزیده شده از سویِ ملت است.