محمد توکلی
در ده روز اخیر و همزمان با سالگرد پیروزی انقلاب۵۷ شاهد آن بودیم که بیشتر رسانهها و تریبونهای رسمی به مقایسه پیشرفتها در چهار دهه اخیر پرداخته و با مقایسههای کمّی میان وضعیت امروز با ۴۰سال پیش از موفقیتهای نظام سیاسی برآمده از انقلاب سخن گفتند. واقعیت آن است که درصد بالایی از آن چیزهایی که به عنوان دستاورد انقلاب مطرح میشود نیز واقعی است و به دلیل کمّی بودن آن قابل اندازهگیری و راستیآزمایی هستند، مشکل اما این جاست که الگوی مقایسه، الگوی نادرستی است و یا حداقل آن که نمیتواند همه واقعیت را پوشش بدهد.
تاکید بر جنبه سختافزارانه کارنامه چهل ساله انقلابی که اکثریت قریب به اتفاق آرمانها و شعارهای رهبران آن نرمافزارانه بود به نوعی نقض غرض است. پرسش اساسی که ذهن بسیاری را در جامعه با خود درگیر کرده آن است که نسبت وضعیت اکنون با آرمانهایی همچون آزادی، عدالت، جمهوریت، اسلامیت، کرامت انسانی و... چیست؟
آیا میتوان برای پاسخ به چنین پرسشی از افزایش تعداد دانشگاهها و دانشجویان و یا پیشرفت در سدسازی و برقرسانی و آبرسانی به روستاها و مانند آن گفت؟ قطعاً چنین اقداماتی لازم بوده و در برخی از موارد هم شایسته توجهی بیشتر است اما چنین پاسخهایی پاسخی صحیح و قانعکننده به چنان پرسشی نیست. انقلابی که بر مبنای مفاهیم نرمافزارانه شکل گرفت و به پیروزی رسید را نمیتوان با الگویی بر مبنای مفاهیم سختافزارانه مورد ارزیابی قرار داد.
الگوی نادرست دیگر مورد استفاده در روزهایی همچون دهه فجر مقایسه عملکردهای عمدتاً اقتصادی با کارنامه رژیم پیشین است. به نظر میآید که چنین مقایسهای هم آنچنان علمی و قابل قبول نباشد و هر ارائه آماری با چنین رویکردی با این پاسخ همراه خواهد شد که اگر آنان هم بودند پس از ۴۰سال و با توجه به مقتضیات عصر حاضر به این نقطه و یا حتی جایی بهتر رسیده بودند.
به نظر میآید که لازم است حالا و در ۴۰سالگی که باید روزگار پختگی نظام سیاسی برآمده از انقلاب۵۷ باشد دست از این نوع مقایسههای ماقبل ۴۰سالگی برداریم و وضعیت امروز ایران را با کشورهایی مشابه مقایسه کنیم که همزمان با ایرانِ پس از انقلاب در همین سه و چهار دهه اخیر به سمت توسعه حرکت کردند. چنین مقایسهای شاید در ظاهر سبب سرخوردگی شود اما در واقع میتواند سبب آشنایی بیشتر با واقعیات و بهانهای برای افزایش تلاشها برای حرکت به سمت توسعه باشد.