به روز شده در ۱۴۰۳/۰۹/۰۶ - ۱۵:۱۰
 
۱
تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۰۲/۲۰ ساعت ۱۱:۳۰
کد مطلب : ۱۷۷۴۳۱
روزگار نامُراد مطبوعات

حال و روز مطبوعات کشور خوب نیست

رضا صادقیان
حال و روز مطبوعات کشور خوب نیست. حداقل طی چند سال اخیر در مقایسه با سال‌های قبل بدتر شده است. روز گذشته و با دستور رییس دولت ارز 4200 تومانی نیز از سبد مطبوعات حذف و احتمالا با افزایش 2 الی 3 برابری قیمت روزنامه‌ها و سایر نشریات روبرو شویم و بی‌شک حذف حمایت‌ها به حذف مطبوعات مختلف نیز خواهد رسید. اما وضعیت امروز نشریات کشور به عوامل مختلف و ریشه در گذشته نه چندان دور دارد.
یکم: با اعمال محدودیت‌های نسبی در ابتدای دهه هشتاد اکثر مطبوعات تریجح دادند کمتر سخن نو بگویند، سراغ پرونده‌های حساسیت‌زا نروند، به حاشیه‌ها کمتر اهمیت بدهند، گزارش‌هایی تهیه کنند که عوامل درگیر در گزارش ناراحت نشوند و آهسته و آرام رویه محافظه‌کار برای حفظ روزنامه‌ها از سوی مدیران مسئول و سردبیران به کار گرفته شد. هر چند به اعتقاد برخی از اهالی مطبوعات تندروی نشریات دوم خردادی آنقدر زیاد بود که لاجرم به روزهای بسته‌تر می‌رسیدیم که رسیدیم. همین مسئله باعث شد نشریات بخش‌های تحلیل، یادداشت‌های روزانه و سرمقاله‌های خود را کمتر کنند و بیشتر به سوی نشر خبرهای رسمی که قبل‌تر از سوی خبرگزاری‌های منتشر شده بود بروند.
دوم: حضور سازمان‌ها و نهادها به حوزه رسانه و خصوصا روزنامه‌داری بخش دیگری از آفت مطبوعات بوده و هست. سازمان‌هایی که در عمل با گرفتاری‌های بسیاری روبرو هستند ولی برای اینکه این کاستی‌ها به چشم عموم مردم جلوه نکند به اسم رسانه و با کارکرد واحدهای روابط عمومی در حال ساخت ویترینی از خدمات انجام نشده به مخاطبان شدند. انتشار تصاویر پی در پی مدیران سازمان، ارایه گزارش‌های دستکاری شده و بی‌نهایت مثبت، انتخاب تیترهای تبلیغی برای سازمان و... اینگونه نشریات به دلیل آنکه رسالت خود را دفاع از عملکرد سازمان و نهادی خاص معرفی می‌کنند، مخاطب ‌محوری و بازتاب دغدغه‌های شهروندان را ندارند. درآمد خود را نیز از بودجه سازمان تامین می‌کنند و نه از دست مردم. از همین‌رو ما با مطبوعات و روزنامه به عنوان چشم شهروندان روبرو نیستیم، در بهترین حالت در حال مشاهده بولتن فلان سازمان و نهاد هستیم. بولتن‌هایی که مانایی خودشان را به ارزانی و گرانی کاغذ مرتبط نمی‌دانند و دلیلی هم برای نقد سایر سیاست‌های دولت‌های وقت نمی‌بینند.
سوم: به راه افتادن صدها نرم‌افزار پرمخاطب با جذب میلیون‌ها کاربر در شبکه‌های اجتماعی این امکان را برای هر کدام از شهروندان فراهم ساخته که بدون رعایت اصول حرفه‌ای و دور بودن از محدودیت‌های اعمال شده به انتشار رویدادها مشغول شوند. همین نشر خبر بدون محدودیت را در کنار فعالیت یک روزنامه شناسنامه‌دار قرار بدهید، مشخص بودن مرجع خبر، مستند بودن و رعایت اصول خبرنویسی و همچنین انتشار اخبار با یک الی دو روز فاصله عملا برای مخاطبی که روز و شب گذشته همین اخبار را با ادبیاتی دیگر در کانال‌های خبری مرور کرده جذابیت ندارد. در واقع اکثر روزنامه‌های کشورمان به دلیل شیوه کارشان به دیروزنامه‌هایی خسته کننده و یکنواخت مبدل شده‌اند. بنابراین نمی‌توان از دنبال کنندگان خبرها توقع داشت همچنان بابت خواندن خبرها بابت روزنامه پول بدهد! از سویی دیگر، نامطلوب بودن وضعیت اقتصادی و پایین آمدن عرضه کالاهای مورد نیاز به دلیل تحریم‌ها در بازار زمینه کاهش آگهی از سوی شرکت‌های تولید کننده و خدماتی به روزنامه‌ها را در پی داشته است. این گرفتاری برای نشریاتی که می‌خواهند مستقل باشند و وام‌دار آگهی‌های مناقصه و مزایده سایر دستگاه نباشند آسیب‌های جدی در پی خواهد داشت.
این خطوط آخر را به خودم و سایر دوستانم می‌گویم. وضعیت نشریات را می‌توان از نمایشگاه مطبوعات سال گذشته نیز درک کرد. خبرنگارانی که با شور و شوق بسیار به تریبون مدیران اشتباهی مبدل می‌شوند و اوج هنرشان نشستن پای حرف‌های بی‌پایه و بیهوده آنان است. خبری از سوالات چالشی و طرح سوال نیست. گویی به خودشان قول داده‌اند سوال نپرسند، مبادا مدیر محترم و توانمند ناراحت شود و چاپ آگهی‌های سازمان تحت مدیریتش را قطع کند... بگذریم.