رضا صادقیان
روز گذشته و برای مرتبهای دیگر رییس جمهور از مسئولان صدا و سیما خواست «واقعیت»ها درباره وضعیت دولت را به مردم انتقال دهند. چندی قبل نیز این درخواست در قالب یک دستور-درخواست به استانداران ابلاغ شد. در همین زمینه چند مورد بیان میشود.
یک: نه تنها حسن روحانی، بلکه سایر وزیران و مدیران دولتی و غیر دولتی و شهری در همه سالها و تمام دورههای مدیریتی گمان میکنند کارهایشان به خوبی توسط شهروندان دیده نمیشود و اطلاعرسانی خوبی در این زمینه از سوی نشریات و صدا و سیما انجام نشده است. اینکه در میانه صفحات روزنامهها و نشریات تخصصی و غیر تخصصی شاهد نشر انواع گفتگوهای کسل کننده با مدیران ارشد و میانی هستیم -البته این همه با پرداخت پول از سوی سازمان مطبوع صورت میگیرد- به این خاطر است که مدیران باور کردهاند گفتگو درباره متراژ بازسازی لولههای فاضلاب شهری، تعویض چراغهای برق و نوسازی دستشوییهای عمومی سطح شهر و ایجاد دو عدد مانع در خیابان و رنگ آمیزی جداول و احتمالا نصب اسامی سه خیابان جدید کار بسیار ارزشمندی است که همگان میبایست و باید از چنین کارهایی اطلاع کسب کنند!
دوم: بخش زیادی از برگزاری مراسمهای کوچک و بزرگ در سطح شهرها و از سوی نیروهای دولتی نشانه دیگری از حس دیده نشدن و اطلاع نیافتن شهروندان است، در واقع مدیران ارشد کشور و استانی به این باور راسخ میرسند که برای اطلاعرسانی فعالیتهایشان بهترین عمل برگزاری مراسمها و حضور در رویدادهای مختلف است. فرض کنید شخص استاندار به همراه دو معاونت خویش برای افتتاح یک کارخانه بستهبندی خشکبار راهی یکی از شهرکهای صنعتی همان استان میشوند، بیشک این فعالیت با حضور 20 خبرنگار، 10 عکاس خبری، اعزام واحد روابط عمومی استانداری به محل مذکور، نصب بنر خیر مقدم و آرزوی سلامتی برای استاندار و سایر مدیران همراه و احتمالا انجام یک مصاحبه درباره وضعیت مطلوب اقتصادی استان و برنامههای پیشرو و افقهای طلایی فردا با واحد صدا و سیما انجام میشود! کنار هم قرار گرفتن چنین رفتاری از سوی شخصیتهای اجرایی بیش از هر مسئلهای بازکو کننده رفتار سطحی و متکی به تبلیفات آنان است، گویی اگر تصویر و فیلم حضور آنان در یک جلسه و مذاکره به رسانهها مخابره نگردد تمام کارهای آنان عقیم است.
سوم: بخش زیادی از خبرهای مربوط به مسئولان دستگاههای اجرایی در خبرگزاریهای وابسته به همان نهاد به شدت پوشش داده میشود. مدیر به فلان جلسه رفت، مدیر ارشد از بهمان جلسه آمد، معاونت انسانی گفت، مدیر میانی قرار است درباره جشن کارکنان مصاحبه کند، عیدی مدیر ارشد به مردم ایران، افقهای سازمان ما بسیار روشن است و... سازمانها و نهادهایی که با راهاندازی خبرگزاری و نشر روزنامهها به اسم مردم ولی برای خودشان در حال خلق خبر و اطلاعرسانی هستند دقیقا همان رویدادی را منعکس میکنند که دوست دارند، در اینجا آنچه غیبت دارد دغدغههای مردم است! شیوه این رسانهها برای انعکاس واقعیتها دقیقا از همان کانالی صورت میگیرد که این افراد شرایط پیرامون خویش را مینگرند، و این نگرش تنها به بازتاب کنشهای خودشان مرتبط است.
چهارم: انعکاس واقعیت از منظر مدیران یعنی نشان و نمایش فعالیتهای «ما». یعنی مصاحبه، خبر، ریپورتاژ، گفتگو و گزارش دقیقا درباره ما باشد و لاغیر. آنچه در این میان مورد غفلت قرار میگیرد سنجش اعتبار عملکردها و فعالیتهای حقیقی مدیران است. به واقع و هنگامی که یک سازمان پایههای نور در سطح شهر را تغییر دهد، شهروندان شاهد تغییر تامین نور در شب خواهند بود و در صورتی که کارخانهها و شرکتهای تولیدی وابسته به دولت و سایر بخشها جذب نیروی کار داشته باشند، انجام این رویه به کاهش آمار بیکاری در منطقه و کشور منجر خواهد شد و این تغییرات را شهروندان در زندگی و زیست روزمره خود لمس میکنند، حتی اگر شهروندان ذرهای از سفرهای مدیران ارشد استانی با خبر نباشد، تصاویر کلنگ زنی و افتتاح طرحهای عمرانی را ندیده باشد و... مهم عمل منتهی به نتیجه مطلوب و نهایی است و نه دمیدن در بوقهای بسیار.