گروه سیاسی: احمد زیدآبادی در یادداشتی نوشت: اکنون که صحت و اصالت نوار گفتگوی دو تن از فرماندهان سپاه محرز شده است، میتوان فارغ از برخی رویکردهای جناحی در بارۀ آن، پارهای مطالب را مطرح کرد.
موضوع اصلی نوار، بحث دو فرمانده در بارۀ وقوع فساد و تخلف در برخی شرکتهای تابع سپاه و حرف و حدیثهای پیرامون آن است. نظر منصفانه در بارۀ حجم و ماهیت این فسادها قاعدتاً در صلاحیت حقوقدانان مرتبط با این نوع پروندهها و کارشناسان اقتصادی آشنا به موضوع است و بنابراین، فهم دقیق آن برای یک فرد عادی چندان مقدور نیست.
مشکل اما این است که وقتی پای ارگانهای نظامی بخصوص سپاه در میان باشد، امکان رسیدگی علنی به این پروندهها و آگاهی عموم از نتیجۀ نهایی کار و همینطور اظهارنظر آزاد متخصصان امر در این زمینهها فراهم نیست و معمولاً اصل ماجرا و نوع مواجهۀ نهادهای ناظر و قانونی با این دستاویز که پای مسائل حساس امنیتی و اسرار نظامی در میان است، از چشم عموم پنهان میماند و این به نوبۀ خود راه هرنوع گمانهزنی را در این باره میگشاید.
درست به همین دلیل، ارگانهای نظامی و امنیتی، حق ورود به حوزۀ فعالیتهای اقتصادی خارج از عرف معمول در دنیا را ندارند و در هیج شرایطی نباید وارد چنین عرصهای شوند.
سلامتِ اقتصاد در گروی شفافیت کامل آن است و گرنه زمینۀ بروز فساد و تخلف در آن به طور اتوماتیک پدید میآید. این در حالی است که فعالیتهای نظامی و امنیتی، معمولاً در پشت پرده صورت میگیرد و در هیچ کشوری کار در این حوزهها علنی و شفاف نیست. بدین ترتیب، هنگامی که نیروهای نظامی و امنیتی وارد قلمرو اقتصاد میشوند به خودی خود، پنهانکاری و عدم شفافیت را وارد این عرصه میکنند و عواقب چنین کاری هم روشنتر از آفتاب است؛ همانطور که مفادِ نوار درز یافته هم به آن گواهی میدهد.
افزون بر این، در هر ارگانی که پای سود و منفعت اقتصادی در میان باشد، تفرقه و تشتت بین اجزای آن ارگان هم بر سر تقسیم آن، خواه ناخواه بروز میکند. قاعدتاً اختلاف در بنگاههای تولیدی و تجاری بر سر تقسیم سود، امری عادی است، اما تفرقه در بین اجزاء مختلف ارگانهای نظامی و امنیتی از هر جهت مخرب است و دود آن اغلب به چشم مردم میرود. نوار درز یافته، به روشنی از تفرقه بر سر نوع تقسیم سود در بین بخشهای مختلف سپاه پرده برمیدارد و این یکی دیگر از عوارض ورود این ارگان به فعالیتهای اقتصادی است.
کسانی که تن به مسئولیتهای نظامی میدهند، طبعاً باید شش دانگ حواسشان را به وظایف حساس خود در حوزۀ امنیت عمومی معطوف و متمرکز کنند. دخالت آنها در هر حوزۀ دیگری، این تمرکز را به هم میزند و آنها را درگیر جزئیات بیپایانی از مناقشات و درگیریها و اختلافات مالی و سیاسی و حقوقی مرتبط با آنها میکند، چیزی که در نوار افشا شده نیز عیانتر از آن است که نیاز به توضیح داشته باشد!
نوار درز یافته به رسانهها، در عین حال دو نکتۀ دیگر را نیز به صورتی برجسته برملا میکند. نخست رواج نوعی روابط محفلی و کدخدامنشی و خارج از مناسبات بروکراتیک شفاف در بین برخی از سپاهیان است. در واقع همین واقعیت به برگزاری چنان جلسهای منجر شده است. این نوع روابط غیر بروکراتیک نه فقط به انضباط پرسنلی آسیب میزند بلکه برخی اختلافاتِ مالی و پروندههای مربوط به آن را چنان پیچیده و کشدار میکند که نهایتاً کسی از واقعیت آن سر در نمیآورد!
نکتۀ دوم اما سیطرۀ نگاه سیاسی بخصوص بر بخشهای امنیتی سپاه است به طوری که حتی ملاقات یک فرمانده با شهردار وقت پایتخت، در چارچوب کشمکشهای جناحی و سیاسی تعبیر و تفسیر میشود و پای تسویهحساب سیاسی را پیش میکشد.
این قبیل مسائل، پیش از این بر اهل نظر چندان پوشیده نبود، اما نوارِ افشا شده آن را مسجل میکند.
حال که این نوار به هر دلیل و انگیزهای سر از رسانهها درآورده است، امکان آسیبشناسی و کشف گلوگاههای مشکل نیز فراهم آمده است. اگر مسئولانی به جد خواهان برخورد با این قبیل مشکلاتند، راه برخورد با آن روشن است. گام نخست فرمان به خروج ارگانهای نظامی از فعالیتهای اقتصادی و پرهیز از ورود به مناقشات سیاسی داخلی است.
از کجا به کجا رسیدیم!؟
اكبر اعلمي نماینده سابق مجلس هم در متنی نوشت:
یادباد آنروزها که سپاه پاسداران انقلاب اسلامی تازه شکل گرفته بود و حقوق دریافتی پاسداران حدود ۱۰۰۰ تومان بود و دستکم تا سال ۵۹، بسیاری از پاسداران مجرد با خجالت و شرمندگی و احتیاط، حداکثر ٢٥٠٠ تومان و افراد متاهل حداکثر تا ٣٥٠٠ تومان حقوق ماهانه دریافت میکردند اما بعضیها هم که این مبلغ را برای خودشان زیاد میدانستند، آخر ماه باقیمانده را به صندوق سپاه باز میگرداندند تا اگر سایرین به پول بیشتری نیاز داشتند و یا با مشکلی مواجه میشدند از آن برداشت کنند.
در آن روزها، واژه «بیتالمال» لقلقه زبان بسیاری از پاسداران بود و حتی در مصرف خودکار و کاغذ، آنها چنان وسواس به خرج میدادند که اگر سر سوزنی نسبت به بیتالمال سهلانگاری میشد، فضای حاکم بر سپاه بگونهای بود که خود بخود مرتکب را طرد و شرمنده میکرد.
حكايت اعتراض علی(ع) به «ابورافع» حسابدار بيتالمال در مورد عاريه دادن چندروزه گردنبند بيت المال به یکی از دختران امام و خیانت محسوب کردن این عمل و بیان این جمله که اگر عنوان عاريه نبود نخستين كسی از هاشمی بود كه دستش قطع میشد و یا واکنش امام علی(ع) به درخواست «عقیل» مبنی بر درخواست سهم بیشتر از بیت المال از جذابترین داستانهایی بود که در میان پاسداران دهه ۶۰ رایج بود.
همین فرهنگ حاکم بر سپاه بود که اسطورهها و پاسداران مردمی و همیشه در صف مردم، امثال؛ ابراهیم همت، مهدی باکری، اصغر وصالی، محسن وزوایی، سعیدگلاببخش معروف به محسن چریک، احمد متوسلیان، حسن باقری، داوود کریمی، محمد بروجردی و محمدرضا دستوارهها را به گرد خود آورد و آنها را پروراند و با همت همین پاسداران در در دهه۶۰، سپاه محبوب قلوب گردید.
اما شوربختانه اکنون به جایی رسیدهایم که نه تنها در اثر سوءاستفادههای ۸۰۰۰ میلیارد تومانی از بیتالمال، کک بعضیها گزیده نمیشود، بلکه ریز و درشت همان بعضیها بسیج میشوند تا بر روی آن مالهکشی و لاپوشانی کنند و حتی برخی معاونین و شرکای چنین تخلفاتی ارتقاء مقام هم مییابند!