به روز شده در ۱۴۰۳/۰۷/۰۱ - ۲۰:۰۵
 
۱
تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۷/۰۱ ساعت ۱۶:۱۹
کد مطلب : ۴۹۲۲۹۸

خودکشی پزشکان

خودکشی پزشکان
مریم رامشت
روانشناس و مدرس دانشگاه
"خانم دکتر س– الف فوق تخصص روماتولوژی از میان ما رفت. ایشان روز قبل پلن دارویی‎خودکشی خود را با رزیدنت‌ها مطرح کرده، آن‌ها موضوع را جدی نگرفته و سر به سر ایشان هم می‌گذارند، مرحوم به گواهی همکاران، خوش اخلاق، فعال و با وجدان کاری بوده. از ایشان یک فرزند به یادگار مانده است. شاید در لحظات آخر زندگی گفته من زنی هستم که دنیا را روی انگشتان خود می‌چرخانم، اما از پس دلتنگی‌هایم بر نمی‌آیم."
بررسی توییت‌ها و پیام‌های تسلیت از سوی رئیس بیمارستان شریعتی و امیراعلم همه گویای این است که دکتر س – الف تا لحظه پیش از مرگ به‌شدت کار می‌کرد و تا آخر عمر دست از درمان بیمارانش نکشیده است. پرس‌ و جو‌ها همچنین حاکی از این است که او به‌شدت مهربان و خوش‌اخلاق بوده و همواره سعی در کمک به بیماران داشته است. با این حال سوال بسیاری از مردم این است که چرا یک پزشک که جایگاه مهمی در جامعه دارد، این‌گونه زندگی را ترک می‌کند؟ پزشکان از جمله افراد و مشاغلی هستند که از سایر اقشار جامعه در معرض تنش و استرس‌های فراوان کاری بیشتری می‌باشند. آن‌ها سرمایه کشور هستند و حفظ حرمت و جایگاه آنها بسیار ضروری و با اهمیت است. هرگز نباید این حس را داشته باشند که در جامعه تنها هستند. لیکن در حال حاضر خودکشی پزشکان شرایطنگران‌کننده را ایجاد نموده است که بسیاری از کارشناسان هشدار می‌دهند که باید تصمیمات جدی‌تری از سوی مسئولان وزارت بهداشت ، جامعه علمی کشور و متولیان رفاه روانی و اجتماعی جامعه اتخاذ گردد.
زمانی رشته پزشکی، رشته بسیار محبوبی بود و موقعیت مالی خوبی را هم داشت. پزشک با مداوا کردن بیمار حس خوبی پیدا می‌کرد و از جایگاه مطلوبی بهره‌مند می‌شد، اما متاسفانه در چند دهه اخیر مشکلات مالی پزشکان بعنوان اقشار تحصیل کرده جامعه بیشتر شده است. پزشکان معمولا به دلیل شرایط شغلی و فشارهای محیطی از نظر خانوادگی و عاطفی حساس‌تر می‌شوند. انتظارات جامعه نیز برای ایشان سبک زندگی متفاوت و حتی مرفه تری را ترسیم می‌نماید و از سوی دیگر بیداری‌های مکرر، حجم کار زیاد، احساس مسئولیت بسیار با توجه به اینکه جان انسان ها در دست آنهاست فرد را به‌شدت آسیب‌پذیر می‌کند. طبق بررسی‌های میدانی انجام شده یکی دیگر از عوامل خودکشی پزشکان، سختی کار است. هنگامی که فرد با ناکامی‌های پزشکی روبه‌رو می‌شود، دچار ناراحتی عمیق می‌گردد. از سوی دیگر بحث برخورد‌های خشن بیمار و خانواده‌های بیمار با پزشک نیز فشار روانی زیاد بر پزشک وارد می‌کند. چون متاسفانه جایگاه و موقعیت پزشکان در چند سال اخیر افت کرده است. در بسیاری مواقع خانواده خیلی از بیمار‌هایی که فوت کردند؛ پزشک را مقصر جلوه می‌دهند. خانواده بیمار معمولا بدون هیچ بررسی برخورد‌های خشن نسبت به پزشک معالج اعمال می‌کند مواردی دیده شده که حتی به پزشکان حمله کردند یا آن‌ها را با چاقو زدند. به‌طور کلی میزان امنیت پزشکان نیز پایین آمده است. یکی دیگر از عوامل موثر بر حال کنونی پزشکان محیط خشک وپادگانی بیمارستان‌ها می‌باشد. این موضوع به خصوص در مورد رزیدنت‌ها بسیار بیشتر صدق می‌کند. آن‌ها گاهی ۷۲ ساعت نمی‌توانند بخوابند و این شرایط به‌شدت خطرناک است. معمولا این شرایط آن‌ها را دچار فرسودگی و افسردگی‌های مزمن می‌کند و نیاز به درمان دارند، اما گاهی وقت‌ها این درمان به موقع انجام نمی‌شود. شاید باورش سخت باشد، اما یک پزشک ممکن است تنها فرصت خوابیدن و حمام رفتن را پیدا کند و در بسیاری از موارد مشکلات روزمره و مسائل زندگی او بدون هیچگونه تغییری باقی می‌ماند.
یک مطالعه در سال ۱۴۰۰ درباره وضعیت سلامتی رزیدنت‌های در حال تحصیل در دانشگاه‌های علوم‌پزشکی کشور نشان می‌دهد: «۲۳درصد از دستیاران پزشکی دارای افسردگی شدید تا بسیار شدید بوده‌اند. حدود ۲۵درصد از افراد اضطراب شدید تا بسیار شدید و نزدیک به ۳۴درصد از آن‌ها استرس شدید تا بسیار شدید داشته‌اند.»
بسیاری از دانشجویان پزشکی برخلاف تصور عمومی در دوران گذراندن طرحشان در شهرستان‌ها معمولا در اتاق‌های محقر زندگی می‌کنند. وقتی همه این عوامل دست به دست هم می‌دهند و بصورت طولانی در زندگی یک پزشک جاری است برخی از آنها نا امید از حل مشکل خود،به پایان زندگی فکر می‌کنند
فشارهای اقتصادی و عدم تناسب بین تلاش و دریافت
مششکلات اقتصادی و درآمد بسیار نازل و نامناسب تمام پردازش‌های ذهنی یک پزشک یا رزدنت را مختل می‌کند. سالها تلاش که برای پزشکان بیش از هشت تا 9 سال است و انتظاراتی که جامعه و خانواده از ایشان به لحاظ مالی و موقعیت اجتماعی دارد ، آنها را بشدت دچار تعارض نقش و ناکمی در اهداف و تصوراتی که از زندگی آینده داشته اند برخوردار می‌کند و اگر در کنار این موضوع بعضی از ناملایمات و آسیب‌های دوره کودکی وجود داشته باشد قطعا فرد به مرحله پوچی و افسردگی نزدیک می‌شود. و بتدریج نا امید از تلاش هایی که نموده است خود را یک فرد ناکام و ناموفق می‌بیند. انتظارات جامعه این فرصت را به یک پزشک نمی دهد که وارد مشاغل دیگر بشود و همین یک بمبست غیر قابل گشودن می‌باشد.ناملایمات جامعه وبرخورد‌های تحقیر آمیز، مقصر بودن در امور درمانی، ناتوانی در رفع نیازهای اولیه که در هرم رشد مزلوم قبل از خود شکوفی و خود دوست داری و دگر دوستداری قرار دارد پزشک را دچار آسیب و فرد به فرو پاشی می‌رسد.
توجه به امور اجتماعی و رفاه روانی اقتصادی پزشکان بعنوان بازوهای اصلی سلامت جسمانی و روانی جامعه بسیار ضروری است. بدیهی است که یکی از مهمترین نهاد‌های جامعه برای کمک به پزشکان و سلامت روانی و اجتماعی جامعه ایجاد معاونت امور اجتماعی نهاد ریاست جمهوری می‌باشد تا نسبت به تشکیل و هدایت نهادهایی که متولی رفاه روانی و اجتماعی جامعه می‌باشند نقش و دامنه وسیع‌تری را در پیشگیری از آسیب‌های روانی و اجتماعی ایفا نمایند.
جامعه پزشکی خصوصا پزشکان جوان نیاز به توجه، حمایت، قدردانی و مهرورزی دارند. معیشت پزشکان جوان جامعه بسیار نامطلوب است و همین امر چه بسیار اسباب مهاجرت ایشان و تحمل سختی‌های بیشتری را برای شان فراهم می‌کند. نیم رخ روانی جامعه ای که که در آن خودکشی پزشکان یک موضوع جدی می‌باشد، نیمرخ روانی غیر قابل قبول و برای جامعه تحصیل کرده و ترس آوراست و نهایتا فرار کردن از آن بعنوان اولین گزینه پیش روبوده و نهایت آن هجرت و تحمل فشار بیشتر و یا خود فرو پاشی است. فردا دیر است از همین امروز به جامعه پزشکی و سلامت آن توجه کنم و تحقیر سیستماتیکاین قشر از جامعه را درمان کنیم.
** ارسال نظر برای اين مطلب در تاريخ ۱۴۰۳-۰۸-۰۱ ۱۶:۱۵ بسته می شود. **
نام شما

آدرس ايميل شما
توجه: نظرات حاوی توهين، افترا، اتهام و ... به اشخاص حقيقی و حقوقی، و نظرات شعارگونه «مرگ، درود و مشابه آنها»، و همچنين نظرات طولانی تر از 500 حرف، به هيچ وجه منتشر نخواهند شد.
نظر شما *

پربيننده‎ترين مطالب و خبرها