فکر میکنم همچنان دور از فوتبال هستی و فعالیتی در این رشته نداری.
دقیقاً. اصلاً از فوتبال خبر ندارم و حتی مسابقات را دنبال نمیکنم.
چرا؟
خب فوتبال من دیگر تمام شد و بهتر است در شرایط کنونی وقتم را با خانواده بگذرانم. شاید باورتان نشود، اما مسابقات را پیگیری هم نمیکنم. فقط گاهی در اخبار میشنوم که چه اتفاقاتی رخ داده است.
اما شاید اگر مربیگری میکردی، به یک متخصص در بخش تربیت و پرورش دروازهبانها تبدیل میشدی.
من اصلاً سمت مربیگری نرفتم، چون علاقهای نداشتم. مربیگری کار سختی است؛ اصلاً نمیشود پیشبینی کرد که یک بازیکن خوب، قطعاً مربی بزرگی هم میشود. خیلی از بازیکنان بزرگ بودند که مربیان خوبی نشدند و برعکس برخی که در زمان بازی ستاره نبودند، به مربیان نامداری تبدیل شدند.
پس حتماً نتایج سپاهان را هم دنبال نمیکنی.
خیلی نه. فقط میدانم مربی عوض شده و یک سرمربی فرانسوی را به جای مورایس استخدام کردهاند.
پاتریس کارترون، مربی جدید سپاهان رزومه خوبی دارد. فکر میکنی بتواند در این تیم به موفقیت برسد؟
اینکه سرمربی جدید از فرانسه آمده و قبلاً رزومه خوبی داشته، دلیل نمیشود که بگوییم حتماً به موفقیت میرسد. فوتبال، غیر قابل پیشبینی است، اما امیدوارم بتواند سپاهان را به عنوان قهرمانی در لیگ برساند.
این روزها بحث مقایسه میان احمدرضا عابدزاده و علیرضا بیرانوند در فوتبال ایران وجود دارد. تو با عابدزاده همنسل بودی و بارها مقابل او بازی کردهای. قطعاً بازیهای بیرانوند را هم دیدهای. نظرت در این باره چیست؟
مقایسه عابدزاده و بیرانوند اشتباه است. یادم میآید آن زمان که من در سپاهان بازی میکردم، آقای عابدزاده را با مرحوم حجازی مقایسه میکردند. هر بازیکنی در دوره خودش بهترین است و نمیشود بازیکنان را در دو نسل متفاوت با هم قیاس کرد. عابدزاده فقط دروازهبان نبود، برای خودش یک تیم بود. نمیتوان جایگاه او را در تیم ملی و پرسپولیس نادیده گرفت. با این حال بیرانوند هم دروازهبان تیم ملی ایران است، اما بازیهای زیادی از او ندیدهام. اگر هم نمایش او را میدیدم، باز هم میگفتم که این مقایسه درست نیست. یک سوال از شما دارم.
بازی ایران و استرالیا را یادتان هست؟ آن را دیدهاید؟
۱۰۰ بار دیدهایم.
نمایش عابدزاده در آن بازی درخشان بود و کمنقص. او بازیکنی بدون جانشین بود؛ نه فقط یک دروازهبان، بلکه یک تیم.
با این تعاریف، احتمالاً نظر شما روی عابدزاده مثبتتر است تا بیرانوند.
باز هم میگویم نمیشود مقایسه کرد. مثلاً زمان ما مهدی رحمتی هم بازی میکرد. او یک دروازهبان بزرگ و کماشتباه بود. وقتی شما از یک تیم شهرستانی به استقلال و پرسپولیس میروید، سخت است که بتوانید در آن جو سنگین موفق باشید. رحمتی، اما موفق بود. با این حال باز هم تأکید میکنم که فوتبال در آن زمان با حالا فرق کرده و مقایسه، چندان منطقی نیست.
چند روز قبل با لئون اسپانیان صحبت کردیم. او گفت که مسئولان فدراسیون فوتبال ایران پیشنهاد حضور شما را در تیم ملی دادند، اما قانون اجازه نداد تا چنین اتفاقی رقم بخورد.
یک صحبتهایی انجام شد، اما چون ما برای ارمنستان بازی کرده بودیم، این اتفاق رخ نداد.
البته شما قبل از فروپاشی شوروی، برای ردههای پایه این کشور هم بازی کرده بودید.
بله. من در تیمهای زیر ۱۵ سال، زیر ۱۹ سال و زیر ۲۱ سال شوروی بازی کردم و تا رده امید رسیدم. بعد از فروپاشی، من در ترکیب تیم ملی ارمنستان به میدان رفتم و دیگر نتوانستم برای ایران بازی کنم.
یکی از ایرادهایی که از برخی دروازهبانها میگیرند، قد کوتاهشان است. تو هم در زمره دروازهبانهای کوتاه قامت قرار داشتی، اما همیشه موفق بودی. آیا قد کوتاه، ملاک سنجش یک دروازهبان است؟
کار یک دروازهبان چیست؟ مگر چیزی غیر از گل نخوردن است؟ اگر دروازهبانی گل نخورد، یعنی موفق است. اگر گل بخورد، خوب نیست. اگر قد یک دروازهبان بلند باشد، روی توپهای زمینی ضعف دارد و اگر کوتاه باشد، روی توپهای هوایی. برای یک دروازهبان، بهتر است قدش نه کوتاه باشد و نه خیلی بلند. در سایر پستها هم هیچ بازیکنی تمام خصوصیات را با هم ندارد. یکی خوب میدود، یکی خوب سر میزند و یکی هم در شوتزنی موفق است. در دروازهبانی هم چنین شرایطی وجود دارد. رفلکس دروازهبانهای کوتاهقامت بهتر است و در طرف مقابل گلرهای بلندقد در خروجها موفقترند. شما، اما باید تمام مسائل را در نظر بگیرید و بعد درباره یک دروازهبان نظر بدهید.
صحبتهای اولیه تو درباره دوری از فوتبال، مرا قانع نکرد. صادقانه بگو چرا علاقهای به حضور در فوتبال نداری؟
از فوتبال خسته شدم. ۲۴ سال فعالیت کردم و حالا دوست دارم کنار خانواده باشم. برای من، این بهترین اتفاق است.