گروه سیاسی-رسانه ها: روزنامه ایران نوشت: در جریان سفر روحانی و هیأت همراه به نیویورک، دو سخن تحریف شده به ترتیب از روحانی و ظریف در رسانههای تندرو منتشر شد که همین سخنان تحریف شده مبنای حملات پی در پی بخصوص به ظریف شد. در جریان سفر حسن روحانی و هیأت همراه به نیویورک جریانات داخلی کشور چه موضعی گرفتند و ارزیابیها از نتایج این نشست چه بود؟ بررسی محتوای رسانهها طی 10 روز گذشته و نیز واکنش فعالان سیاسی و نمایندگان مجلس و... نشان میدهد که قاطبه فعالان و احزاب سیاسی از دستاوردهای دیپلماتیک دولت در نیویورک دفاع کرده و آن را قابل قبول میدانند.
بهعنوان مثال در جلسه علنی روز یکشنبه مجلس 224 نماینده پای بیانیهای امضا گذاشتند که ضمن تقدیر از فعالیتهای رئیس جمهوری و هیأت همراهش در نیویورک، به ستایش موضعگیری رئیس جمهوری در اجلاس مجمع عمومی سازمان ملل پرداختند. همچنین عمده احزاب و جریانات سیاسی و نیز شخصیتهای شناخته شده سیاسی و مذهبی طی اعلام مواضع جداگانه، از آنچه دولت در نیویورک انجام داد تقدیر کردند. با وجود چنین حمایتهای گستردهای اما از چند روز قبل از آغاز سفر رئیس جمهوری به نیویورک تا بازگشت به تهران برخی جریانات تندرو تحرکاتی را آشکارا و پنهان به کار گرفتند تا اولاً برای رئیس جمهوری و هیأت همراه حاشیهسازی کرده و بعد هم با استناد به حاشیههای خود ساخته، کل سفر را ناموفق نشان دهند.
5 محور حمله!
تحلیل محتوایی آنچه تندروها پیش و پس از سفر رئیس جمهوری به نیویورک در رسانههای خود منتشر کردند نشان میدهد آنان 5 موضوع را در دستور کار قرار دادهاند؛ دیدار روحانی- اوباما، سخنان نخستوزیر انگلستان علیه ایران، بخشی از گفتوگوی رئیس جمهوری با شبکه سیانان، بخشی از سخنان محمد جواد ظریف (وزیر امور خارجه) در شورای روابط خارجی امریکا و ناموفق جلوه دادن مذاکرات هستهای نیویورک، محورهای یاد شده بود. این رسانهها بدون توجه به برنامهریزی اصلی رئیس جمهوری و هیأت همراه، صرفاً به بزرگنمایی اخباری پرداختند که در هر سفر دیپلماتیکی ممکن است بهصورت حاشیهای رخ بدهد. ضمن اینکه همین رسانهها حتی حاضر به پوشش سخنان اصلی رئیس جمهوری از تریبون سازمان ملل نشدند و در عوض دهها برابر، سخنان نخستوزیر انگلستان را برجسته کردند.
ماجرای دیدار با اوباما
نخستین مرحله تبلیغاتی علیه سفر رئیس جمهوری به اخبار غیر رسمی بر میگشت که درباره دیدار روحانی و اوباما منتشر شد. موضع رسمی دولت و شخص رئیس جمهوری درباره چنین دیداری کاملاً روشن بود. حسن روحانی گفته بود که برنامهای برای دیدار با اوباما ندارد هر چند در عالم سیاست همه چیز امکان پذیر است. محمد باقر نوبخت، سخنگوی دولت هم یک هفته قبل از سفر روحانی گفت «تاکنون برنامهای برای دیدار روحانی و اوباما» چیده نشده است. همین لفظ «امکان پذیر بودن همه چیز» و «تاکنون» کافی بود تا توپخانه جریان تندرو زودهنگام علیه دیداری فعال شود که حتی در دستور کار هم قرار نداشت. گو اینکه باراک اوباما، رئیس جمهوری امریکا تمایل صریح خود را برای دیدار با روحانی اعلام کرد اما روحانی در نخستین روز ورود خود به نیویورک در جمع مدیران رسانهای امریکا اعلام کرد دیداری با اوباما نخواهد داشت چرا که زمینه آن وجود ندارد. در پی چنین سخنانی بود که این مرحله از تبلیغات رسانهای جریان تندرو به خاموشی گرایید و آنها دنبال سوژه بعدی رفتند.
سخنان کامرون؛ بهانه جدید
دیدار روحانی و دیوید کامرون (نخستوزیر انگلستان) که نخستین دیدار سران دو کشور در 35 سال اخیر بود، بهانه خوبی شد تا مرحله بعدی تبلیغات علیه رئیس جمهوری آغاز شود. کامرون چند ساعت پس از دیدار با روحانی پشت تریبون سازمان ملل قرار گرفت و سخنان ناروایی علیه ایران به کار برد که البته این سخنان با واکنش فوری وزارت خارجه مواجه شد. با این حال رسانههای جریان تندرو بدون توجه به اینکه دولت رسماً چنین سخنانی را محکوم کرده است، به تبلیغات منفی علیه دیدار روحانی و کامرون ادامه دادند و بیشترین حجم منفی تبلیغات را هم متوجه دولت کردند. ظاهراً رسانههای جریان تندرو توجه نداشتند اگر اظهارات دیوید کامرون خارج از آداب دیپلماسی بود، مسئولیت آن متوجه روحانی نیست بلکه وظیفه دولت ایران این است که به چنین سخنان غیر دیپلماتیکی واکنش نشان بدهد که چنین واکنشی هم از سوی وزارت خارجه و هم در چند نوبت توسط شخص رئیس جمهوری نشان داده شد.
تحریف سخنان و سپس حمله!
در جریان سفر روحانی وهیأت همراه به نیویورک دو سخن تحریف شده به ترتیب از روحانی و ظریف در رسانههای تندرو منتشر شد که همین سخنان تحریف شده مبنای حملات پی در پی بخصوص به ظریف شد. ظریف در جریان حضور در شورای روابط خارجی امریکا، در پاسخ به سؤال هاله اسفندیاری که از طریق ارتباط ویدئویی در این نشست حاضر بود، درباره آثار داخلی و خارجی احتمال عدم موفقیت مذاکرات هستهای گفته بود که اگر با وجود تلاشهای ما برای تعامل، این تلاشها بینتیجه بماند، مردم ایران فرصت خواهند داشت تا۱۶ ماه دیگر که انتخابات پارلمانی در ایران برگزار میشود، به این عملکرد ما پاسخ دهند. اما این سخن ظریف در رسانههای تندرو اینگونه تحریف شد که ظریف گفته است اگر مذاکرات به نتیجه نرسد دوستان ما در انتخابات مجلس شکست خواهند خورد! در یک مورد هم روحانی در گفتوگو با سیانان درباره توافق احتمالی هستهای گفته بود که چه بسا در ایران نیز وقتی به توافق رسیدیم لازم باشد احتمالاً مجلس شورای اسلامی اقداماتی را انجام دهد. اما تندروها این سخن صریح رئیس جمهوری را اینگونه بازتاب دادند که هر گونه توافق با 1+5 باید به تصویب مجلس شورای اسلامی برسد. البته این بار هدف از تحریف سخنان رئیس جمهوری نه تبلیغات تخریبی که ایجاد مانع بر سر مذاکرات بود.
مذاکرات ناموفق بود!
جریان رسانهای تندرو در واپسین روز مذاکرات نیویورک هم آرام ننشست و با اعلام خبر غیر واقعی «پایان بینتیجه مذاکرات هستهای نیویورک» درصدد برآمد آخرین میوه تبلیغات منفی چند روزه را هم بچیند؛ میوهای که ریشه در خبرهای غیر واقعی داشت. چرا که قرار نبود در مذاکرات هستهای نیویورک تفاهم کامل حاصل شود بلکه قرار بود در این مذاکرات یک گام رو به جلو برداشته شود. سخنان مقامات امریکایی، روسی، فرانسوی و آلمانی نشان داد که چنین گامی برداشته شده است هر چند در این میان هیأت ایرانی ناراضیتر بود. روحانی پس از بازگشت به تهران اعلام کرد که مذاکرات رو به جلو اما کند حرکت میکند. با وجود چنین سخنانی، اما جریان رسانهای تندرو بدون توجه به واقعیات موجود، صرفاً خواستههای درونی خود را با تیترهای برجسته بازتاب داده و نتیجه گرفتند که کل دیپلماسی دولت در نیویورک ناموفق بوده است.
منافع ملی، اولویت آخر تندروها
به هر حال کارنامهای که جریان رسانهای تندرو در این دو هفته درباره سفر رئیس جمهوری و هیأت همراه به نیویورک از خود بر جای گذاشت قابل انتقاد است؛ چرا که این جریان بدون توجه به منافع ملی به تحریف سخنان مقامات رسمی کشور پرداخته و سپس پیامهایی را به افکار عمومی مخابره کردند که تماماً غیر واقعی و حتی در پارهای موارد آسیب رسان به منافع ملی بود. اینکه سخنان یک رئیس دولت خارجی را دهها برابر بزرگتر از سخنان رئیس دولت خود، برجسته کنیم و از آن طرف هم رسماً به تحریف سخنان دولتمردان بپردازیم و نهایتاً درباره نتایج تحرکات دیپلماسی دولت براساس ذهنیت خود و نه آنچه در واقع رخ داده است، به نتیجهگیری بپردازیم قطعاً خلاف مصالح و منافع ملی است و گمان نمیرود در نهایت حتی سودی برای جریان تندرو هم به دنبال داشته باشد.