صادق صدرایی
با نگاهی به زندگی پر فراز و نشیب مرحوم هاشمی رفسنجانی میتوان نقاط عطف بسیاری را در آن مشاهده کرد که شاید یکی از مهمترینش خطبه تاریخی آیت الله در بحران پس از انتخابات88 بود. خطبهای که آخرین خطبه نماز جمعه هاشمی بود و پس از آن دیگر اینتریبون از او دریغ شد. هاشمی رفسنجانی در آن خطبه معروف با تیزبینی خاصی که همیشه داشت با نگاهی پدرانه و فراجناحی راه حل هایی را برای کاهش فاصله ایجاد شده بین مردم و حاکمیت را مطرح کرد تا نظام از بحرانی که نابخردانِ تندرو برایش ایجاد کردند به سلامت عبور کند. با گذشت زمانی قریب به هشت سال از آن روزها همچنان شاهد بی توجهی نسبت به آن پیشنهادهای راهگشا هستیم.
با وجود آن که مردم در دو انتخابات اخیر 92 و94 با انتخاب صندوق رای برای رساندن صدایشان به تصمیم گیران خواسته هایشان را با انتخاب هایی که کردند به شفافترین شکل ممکن مطرح کردهاند اما همچنان شاهد استمرار برخی خطاها هستیم. شاید مروری دوباره بر پیشنهادهای آن مرحوم که کیاستش در دنیای سیاست مورد تایید مخالفان و بدخواهانش نیز هست تلنگر خوبی باشد برای آنکه این پیشنهادهای بر زمین مانده که همچنان راهگشاست را هر کسی به قدر توانی که دارد اجرایی کند.
مهمترین تاکید هاشمی بر محوریت قانون بود. همه باید قواعد قانونی را رعایت کنیم. به عنوان مثال همراهی آنان که باید نقشی نظارتی در انتخابات ایفا کنند یا صاحبانتریبونهای عمومی با یک اقلیت سیاسی خاص که حتی مقبول بزرگان آن جریان سیاسی نیز نیستند قطعا حرکتی خلاف مسیر قانون است و باعث به هم ریختن قواعد بازی است. نکته مورد تاکید دیگر وی ایجاد فضایی باز در صداوسیما برای مطرح شدن دیدگاه و نظرات مختلف است. به واقع آیا در این روزها که شاهد اندکی گشایش فضا در رسانهای که قرار بود ملی عمل کند بودهایم اتفاق ناگواری افتاد؟
آیا مطرح شدن نظرات دلسوزان نظام و انقلاب که با یکدیگر اختلافات کاملا طبیعی دارند باعث صدمهای به انقلاب و نظام شد؟ واکنش اخیر رییس سازمان صداوسیما به این گونه نقدهای مطرح شده نسبت به عملکرد این رسانه که از اصلاح این نوع روندهای خطا سخن گفته بود جای امیدواری دارد اما با کمی واقع نگری میتوان به این نتیجه رسید که برای تغییر و اصلاح رویکرد صداوسیما در حوزههای سیاسی به چیزی بیش از خواست ریاست صداوسیما نیاز است، زیرا روسای سابق این رسانه نیز در مقام سخن از آزاداندیشی و فضای باز حمایت میکردند و در زمان اعمال نظر خلاف گفته هایشان را شاهد بودیم. دیگر راه حل مورد تاکید زنده یاد هاشمی رفسنجانی در آن خطبه فراموش نشدنی نماز جمعه اعتراض به ایجاد محدودیتها برای فعالان سیاسی بود.
فرمایش رییس محترم قوه قضاییه ارتحال آیت الله هاشمی رفسنجانی بیدار باشی برای همه است. همه باید به این نکته بیندیشیم که شاید ساعتی دیگر دلسوزان انقلاب که مورد برخی ناجوانمردیها قرار گرفتهاند دیگر در بین ما نباشند آیا نباید تا هنگامی که هستند از آنان و تجربیاتشان استفاده کرد؟ چرا باید در روزگاری که رهبری نظام اختلاف نظرهای بین خود و هاشمی را با آن تعابیر زیبا توصیف میکنند، خناسان بین بزرگان انقلاب و نظام ایجاد شکاف کنند؟ موضوع دیگر مطرح شده توسط مرحوم هاشمی دلجویی از داغ دیدگان آن حوادث تلخ است.
آیا ما با آن خانوادهها از هر دو سوی آن بحران مهربانانه رفتار کردیم؟ آیا متهمان را به سزای اعمالشان رساندیم؟ و پیشنهاد آخر هاشمی رفسنجانیِ بزرگ، ایجاد فضای آزاد و باز گذاشتن دست فعالان رسانهای و رسانهها بود. آنان که مشغول فعالیت در رسانهها هستند خود میتوانند بهترین قاضی باشند که آیا کمی فضا بازتر شده و این خواسته هاشمی اجابت شده است یا خیر؟ این بزرگمرد تاریخ معاصر ایران دیگر در میان ما نیست اما یاد و خاطره اش همواره با مردم این سرزمین خواهد بود و راهکارهای او برای عبور از بحرانها همواره میتواند راهگشای معضلات پیش روی نظام و مردم باشد.
انشاا...این مشکلات با راه حل منطقی حل بشه (347233)