به روز شده در ۱۴۰۳/۰۲/۰۷ - ۱۸:۴۱
 
۰
تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۰۲/۰۵ ساعت ۱۱:۴۸
کد مطلب : ۱۲۸۸۶۲

دولت‌شهر، حلقه گمشده مدیریتی

امیر راعی‌فرد -روزنامه بهار
پنجمین دوره انتخابات شوراهای اسلامی شهر و روستا در شرایطی برگزار می‌شود که همچون دوره قبل قربانی سایه سنگین انتخابات ریاست جمهوری شده است. شوراهای اسلامی شهر و روستا به‌عنوان نخستین مامن جاری شدن مستقیم رای مردم در مدیریت شهری، از اهمیتی بسیار بالا برخوردار است. با مطالعه‌ای هر چند سطحی درباره وظایف و حیطه عمل شوراهای شهر به سادگی می‌توان به عمق اثرگذاری این نهاد منتخب مدنی پی برد. پروسه دموکراتیزه کردن امور جاری در جامعه و پرورش دادن دیدگاه مدیریت‌های خرد در سطح کلان که می‌تواند بستر ساز بروز و ظهور بسیاری از توانمندی‌های معطل مانده اجتماعی گردد، همواره مقوله‌ایست که از سوی جریانات پیشرو و اصلاح‌طلب مغفول مانده است.

پدیده دولت - ملت که شاید مهمترین نحوه اداره حکومت‌های متشکل توسعه یافته می‌باشد از آبشخور حضور مستقیم مردم در نحوه  اداره محل سکونت خود سرچشمه می‌گیرد. شاید به جرات بتوان ادعا کرد که پرداختن به امور فرامنطقه‌ای و حضور در عرصه تصمیم‌سازی‌های بزرگ، بدون داشتن زیرساخت‌های لازم اجتماعی امریست که در گذر زمان و با توجه به اقتضای زمانه، دستخوش تغییراتی بنیادین می‌گردد. به این مفهوم که، اگر رفتاری سیاسی در گزینشی فرامنطقه‌ای، مبتنی بر اصل توسعه یافتگی محلی نباشد، هیچ‌گونه الزامی برای پیشبرد اهداف روشنگرانه و اصلاح طلبانه در زمان آینده برای این امر وجود نخواهد داشت.

انتخابات شوراهای شهر و روستا، به‌عنوان سندی قابل احترام و دستاوردی بزرگ در عرصه تمدن اجتماعی که به همت دولت اول اصلاحات به منصه ظهور  رسید، امروزه از اهمیتی دو چندان برخوردار گشته است.  تجربه تلخ ظهور پدیده‌ای ویرانگر در شهرداری تهران و صعود بی زحمت برخی جریانات سیاسی خاص به بلندترین قله تصمیم گیری رسمی کشور، بیش از پیش می‌تواند بر اهمیت این رسالت حضور مهر تایید بزند. ورود و حضور موثر افراد جامعه در انتخابات شوراهای اسلامی شهر و روستا، گزینه‌ای مطلوب جهت دست یابی به مختصات یک شهر متمدن از لحاظ ساختارهای اجتماعی  می‌باشد که قطعا به نوبه خود می‌تواند به افزایش سطح سواد عمومی و ارتقای شاخص‌های امنیت اجتماعی منجر گردد.  حال فارغ از مباحث فلسفی مترتب بر امکان و لزوم حضور جهت تصمیم‌سازی‌های منطقه‌ای برای کسب بهترین و بیشترین و موثرترین نتایج در عرصه‌های فرامنطقه‌ای می‌توانیم به مصادیق اهمیت این کنش اجتماعی رجوع نماییم.  با توجه به دستور کار و حیطه عمل شوراهای شهر و روستا که با مدیریت شهری محل مورد نظر هم‌پوشانی کاملی دارد، به سادگی می‌توان به اهمیت این انتخاب پی برد.

انتخاب شهردار و تصمیم‌گیری جهت نحوه مدیریت و رویکردهای سیاسی موجود در  کلیه اماکن فرهنگی و چگونگی تخصیص بودجه‌های عمرانی محلی در چیدمان و ارائه خدمات اولیه شهری از ابتدایی‌ترین و مهمترین جولانگاه‌های منتخبین شورای شهر می‌باشد.  شهرداری‌ها در کلان شهرها به‌عنوان سرمایه دارترین و البته پر هزینه‌ترین نهاد مدنی مستقر در یک جامعه محلی، می‌توانند نقشی اساسی در تبیین دیدگاه‌های روشنگرانه و آموزش‌های اجتماعی جهت افزایش سطح عمومی فرهنگ ایفا نمایند.  مدیریت شهری و پرداختن به اموری که به‌صورت مستقیم به روحیه فردی و اجتماعی افراد به جامعه مرتبط می‌گردد و نحوه اولویت‌بندی‌های مدیریتی و چگونگی هزینه کرد درآمدهای هنگفت شهرداری‌ها، جملگی اموریست که اهمیت حضور فعال تمامی افراد را به اثبات می‌رساند.

تجربه سخت و سنگین واگذاری شوراهای شهر در کلان شهرها، به جریانات سیاسی خاص که تقریبا در اکثر موارد به دلیل عدم حضور مردم رقم خورده، زنگ خطریست که بار دیگر در صورت سهل انگاری در تاثیرگذارترین رای مدنی ممکن، برای نهال دموکراسی در ایران به صدا در خواهد آمد.  کوتاه سخن، اینکه همواره آبراه‌های کوچک در تصمیم‌گیری‌های منطقه‌ای به‌عنوان ریشه‌های مستحکم یک حرکت اصلاح طلبانه، مهمترین رکن تقویت جامعه مدنی بوده و خواهد بود. آنچه در این میان از اهمیتی بسیار برخوردار است، همانا درک اهمیت حضور فعالانه و با انگیزه در انتحابات شوراهای اسلامی شهر و روستا است و این حضور هوشمندانه می‌تواند این موسم دموکراسی خواهی را از زیر سایه سنگین انتخابات سرنوشت ساز ریاست جمهوری خارج نماید.