گروه سياسي- رسانه ها: روزنامه آرمان صادق زیباکلام فعال سیاسی اصلاحطلب، استاد دانشگاه و تحلیلگر مسائل سیاسی به گفتوگو پرداخته است که در ادامه میخوانید:
پیروزی در دور دوم انتخابات مجلس برای جریان اصلاحات بسیار مهم است چراکه منجر به ورود نهایی این جریان به مجلس میشود. برای تحقق این مساله جریان اصلاحات در دور دوم باید چگونه عمل کند؟
برای پیروزی در دور دوم انتخابات باید مردم را ترغیب به شرکت و حضور پررنگ در انتخابات کرد و این احساس را در آنها به وجود آورد که عدم شرکت در دور دوم انتخابات مجددا منجر به آن میشود که شمار قابل توجهی از طیف اصولگرا بر۷۰ کرسی باقیمانده در مجلس بنشینند که این مساله سبب افزایش تعداد و درصد اصولگراها در مجلس دهم خواهد شد. بنابراین باید تلاش بسیاری کرد تا بدنه اجتماعی اصلاحات مجاب به آمدن به پای صندوق رای شود. در پی پیروزی در انتخابات هفتم اسفندماه و همچنین فضای مساعد و شور و هیجان مردم در برخی شهرهای بزرگ مانند تهران برای رای به لیست امید، در انتخابات دور دوم باید یکبار دیگر تلاش کنیم که بتوانیم تجربه هفتم اسفندماه را تکرار کنیم.
عدم عملکرد درست در مرحله دوم چه پیامدهایی برای اصلاحات در پی خواهد داشت؟
به هر رو اگر از سوی اصلاحطلبان فعالیت جدی برای کشاندن مردم به پای صندوقهای رای صورت نپذیرد، نتیجه در دور دوم برخلاف انتظار این جریان رقم خواهد خورد، زیرا معمولا مشارکتهای مردمی در دور دوم انتخابات کمتر بوده و مردم کمتر در دور دوم شرکت خواهند کرد. بنابراین باید کوشید تا درصد بالایی از بدنه اجتماعی را برای کشاندن به پای صندوقهای رای بسیج کرد.
نقش شورای عالی در این زمینه تا چه اندازه میتواند موثر واقع شود؟
شورای عالی باید از سخنرانان مختلف دعوت به عمل آورد تا این افراد در شهرستانهایی که انتخابات به دور دوم کشیده شده سخنرانی و اطلاعرسانی کنند. در این مدت نباید تنها به ارسال پیام کفایت شود بلکه چهرههای اصلاحطلب باید به همه حوزههایی که در آن رقابت جدی است، سفر کنند. در سخنرانیها و نشستهای عمومی در حوزههای مورد رقابت باید از کاندیدای مورد حمایت اصلاحطلبان به صورت بسیار جدی دفاع شود و علاوه بر آن باید سخنرانان تلاش کنند تا شور و حس انتخابات هفتم اسفندماه یکبار دیگر در مرحله دوم انتخابات به وجود آید.
اصلاحطلبان باید میان لاریجانی و عارف برای پست ریاست مجلس دهم روی کدام گزینه بیشتر تمرکز کنند؟
گرچه به نتیجه رسیدن در این باب به تعبیر برخی اصلاحطلبان سخت است، با این همه اصلاحطلبان به هیچ وجه نباید ریاست دکتر لاریجانی را به چالش بکشانند و نباید در دام رقابت با علی لاریجانی افتاد، زیرا اگر حتی دکتر عارف رای بیشتری برای نشستن بر کرسی ریاست مجلس کسب کند، واقعیت این است که ریاست علی لاریجانی بر مجلس برندهتر بوده و در نهایت مجلسی قوی را میتوان پیشبینی کرد. اگر دکتر عارف رئیس مجلس شود مجلس از توان کمتری برخوردار خواهد بود و کمااینکه مراکز قدرت وابسته به اصولگرایان نسبت به مجلس دهم در همان ابتدای امر جبههگیری خواهند کرد و مجلس دهم مانند مجلس ششم خواهد شد و اصولگراها اجازه نخواهند داد در کار مجلس پیشرفتی حاصل شود. بنابراین به خیر، صلاح و مصلحت جریان اصلاحات و دموکراسیخواهی است که در حقیقت وارد رقابت با دکتر لاریجانی نشوند و عارف به عنوان نایبرئیس اول مجلس به همراه اصلاحات، اعتدالگراها و مستقلین و اصولگرایان معتدل خواهند توانست یک فراکسیون نیرومند در مجلس به وجود آورند که از این طریق خواهند توانست در مسیر پیشبرد توسعه سیاسی و دموکراسی گامهای بلندی بردارند.
اعلام کاندیداتوری علی مطهری برای نایبرئیسی مجلس میتواند ریاست احتمالی لاریجانی یا عارف را تحت تاثیر قرار دهد؟
خیر، زیرا من بر این گمان هستم اساسا این تفکر که مطهری نایبرئیس دوم مجلس شود فکر پخته و چندان سنجیدهای نیست، چرا که مطهری بیشتر پتانسیل و ظرفیت اقداماتی مانند سخنرانی و مسائل فرهنگی و نظیر آن را دارد. از سویی چون ایشان فرد تنهایی در مجلس است و دارای یک شخصیت فراجناحی است اگر به عنوان نایب رئیس دوم مجلس انتخاب شود عملا کارایی نخواهد داشت و در مجموع آقای مطهری برای تصدی چنین پستهایی مناسب نیست و ایشان باید همچنان به عنوان یک چهره فرهنگی باقی بماند.
با فرض اینکه ایشان برای این سمت انتخاب شوند، گمان میکنید نایبرئیسی ایشان میتواند به نفع هر دو جریان اصلاحطلب و اصولگرا باشد؟
خیر، قطعا اگر ایشان به عنوان نایبرئیس دوم انتخاب شود نایبرئیسی مطهری به نفع اصلاحطلبان خواهد بود.
باتوجه به روند کاهش مشارکت مردم در دور دوم انتخابات پیشبینی شما از نتیجه دور دوم چیست؟
اگر اصلاحطلبان باز هم در دور دوم مانند دور اول با جدیت عمل کنند، یعنی با ارائه سخنرانی و اطلاعرسانی از طریق فضای مجازی بتوانند مردم را برای آمدن به پای صندوقهای رای تشویق کنند بسیاری از کرسیهای باقیمانده به نامزدهای لیست امید تعلق خواهد گرفت، در غیر این صورت تعداد کرسیهای لیست امید از میان ۷۰ کرسی خالی مجلس تعداد اندک و محدودی خواهد بود.
ارزیابی شما از تحرکات اخیر احمدینژاد چیست؟ آیا وی برای بازگشت به قدرت زمینهچینی میکند؟
من از همان فردای انتخابات خردادماه سال ۹۲ اعلام کردم که احمدینژاد از حالا مانند بازیکنی که سرمربی به او میگوید: «خودت را برای رفتن به زمین بازی آماده کن». خودش را برای انتخابات سال ۹۶ آماده میکند. هر اندازه که به سال ۹۶ نزدیکتر میشویم حدس و گمانم مبنی بر اینکه احمدینژاد قطعا وارد رقابت انتخاباتی در سال آینده خواهد شد بیشتر قوت میگیرد.
وضعیت اقتصادی فعلی، معادلات را به نفع احمدینژاد رقم نمیزند؟
روحانی اندکی سرازیری در رقابت با احمدینژاد دارد؛ در آن قسمت بسیار آسان از احمدینژاد عبور می کند. مثلا در مقولاتی نظیر مساله برجام و تنشزدایی در سیاست خارجی و در برخی موارد دیگر به راحتی میتواند احمدی نژاد را پشت سر بگذارد اما در برخی موارد نیز روحانی سربالایی دارد و در این قسمت به سادگی نمیتواند احمدینژاد را پشت سر بگذارد. یکی از گردنهها و تنگناها و سربالاییهایی که رقابت را برای روحانی سخت و دشوار میکند، به اقتصاد بازمیگردد. بنابراین احتمال اینکه ایشان طی ۶ ماه آینده یا یک سال آینده (در سال ۹۵) بتواند تغییر و تحول جدی در اقتصاد به وجود آورد اندک است و تصور میرود وضعیت اقتصادی یکسال آینده هم کم وبیش مانند وضعیت سه سال گذشته باشد و هیچ علتی وجود ندارد که طی یکسال آینده روحانی بتواند یک تغییر و تحول اساسی در اقتصاد به وجود بیاورد.
با این تفاسیر آیا او میتواند با وعدههای پوپولیستی خود شرایط را برای روحانی سخت کند؟
از منظر اقتصاد آری؛ احمدینژاد در مساله اقتصادی قطعا پاشنه آشیل روحانی خواهد بود. احمدینژاد نهایت بهرهبرداری را از وضعیت اقتصاد خواهد کرد. یادمان نرود که روحانی تنها با احمدینژاد طرف نیست، زیرا احمدینژاد نامزد اصلی اصولگراها خواهد بود.
با این شرایط چه راهحلی برای حل مشکلات اقتصادی به ذهنتان میرسد و به عبارتی رئیسجمهور چه راهکاری را باید برگزیند؟
آقای روحانی چارهای ندارند جز اینکه در برنامههای مختلفی که با مردم ارتباط برقرار میکند به جای اینکه وعدههای امیدوارانه بدهد و مکررا اعلام کند وضعیت اقتصادی کشور با شیب ملایم در حال بهبود است و امیدوار هستیم تا پایان سال ۹۲ نرخ تورم تک رقمی شود و در حال حاضر در برخی از اقلام و کالاها نیز تورم تکرقمی شده است، این وعده را به مردم بدهد که نرخ رشد اقتصادی در سال ۹۵ به بالای ۵ درصد برسد، به جای اینگونه سخنان واقعیتهای تلخ اقتصاد را بازگو و اعلام کند چه شد که در کشور حدود هشت میلیون تن بیکار شده و امروز عامل اصلی رکود در اقتصاد ایران چیست و چه مسائلی سبب شد که انبارهای کارخانهها پر از کالا باشد ولی خریداری برای آن وجود نداشته باشد.
علت رکود بازار مسکن چیست و چرا بیش از صد شغل را هم با خود گرفتار رکود کرده است. روحانی باید به مردم صراحتا اعلام کند یارانه ۴۵ هزار تومانی چه آثار مخربی را بر اقتصاد کشور وارد کرده است. روحانی باید علت فسادهای مختلف از جمله فساد اقتصادی را اعلام کند. ایشان باید واقعیتهای اقتصاد ایران را به مردم بگوید و در برنامه تلویزیونی اعلام کند مادامی که اقتصاد دولتی باشد داروی شفابخشی برای آن وجود ندارد. راه بهبود اقتصادی در ایران همان اتفاقی است که در هند، مالزی و ترکیه صورت گرفته است. ما هیچ چارهای نداریم جز اینکه اقتصاد ناکارآمد دولتی را کنار گذاشته و به سمت اقتصاد آزاد حرکت کنیم، در غیر این صورت محمود احمدینژاد با شعارهای پوپولیستی خود معادلات انتخاباتی را به نفع خود رقم میزند.
در انتخابات سال ۹۲ اصلاحطلبان، روحانی را رئیسجمهور کردند؛ وظیفه اصلاحطلبان در دو سال باقیمانده از دولت روحانی چیست؟
اصلاحطلبان وظیفه دارند با تمام وجود پشت روحانی باشند و آنجایی که روحانی ضعیف عمل میکند به او تذکر دهند. نباید همه این امور را از روحانی خواست؛ ما اصلاحطلبان باید به مردم اعلام کنیم وضعیت نابسامان اقتصادی امروز نتیجه عملکرد ضعیف احمدینژاد است.