به روز شده در ۱۴۰۳/۰۲/۰۸ - ۰۸:۴۳
 
۰
تاریخ انتشار : ۱۳۹۵/۱۰/۱۳ ساعت ۱۰:۱۶
کد مطلب : ۱۲۲۷۹۲

تداوم بلاتکلیفی در اردوگاه اصولگرایان

روزنامه بهار
فرهاد کيانفريد

قطعا برای انتخابات ریاست جمهوری در یک کشور 6ماه زمان زیادی نیست و می‌توان به نوعی گفت  تحرکات انتخاباتی این روزها بیش از پیش به چشم می‌آید. اما همچنان جریان اصولگرایی در بلاتکلیفی عجیبی به سر می‌برد.تقریبا از ماه‌ها و یا حتی سال گذشته اصلاح‌طلبان به وضوح بارها و بارها اعلام کردند که در انتخابات سال آینده قصد ندارند از گزینه‌ای جز حسن روحانی حمایت کنند و رئیس جمهور گزینه نهایی آنها است و از او بر خلاف علاقه زیاد اصولگرایان، عبور نخواهند کرد. با این وجود جریان رقیب برای معرفی گزینه نهایی همچنان در شیش و بش است و امیدوارند که طی ماه‌های آینده از کاندیدای خود رونمایی کنند.

 اما ماجرا به این سادگی نیست. زیرا همچنان این جریان ریشه دار سیاسی از مشکلات جدی سال 92 رنج می‌برند و رسیدن به اجماع، اولین و بلندترین مانع در مسیر آنها است و مهمترین دلیل آن هم عدم حضور یک  رهبر در این جریان است که جایگاهش بعد از آیت الله مهدوی کنی تا به امروز خالی مانده است. هرچند آنها برای رفع این خلاء تلاش هایی کردند و به سراغ مصباح یزدی، موحدی کرمانی و محمد یزدی رفتند. اما واقعیت این است که در این انتخاب نیز اشتباه فاحشی انجام دادند.  از یک سو مصباحی قرار دارد که پدر معنوی نئواصولگرایان است و از طرف دیگر چهره میانه رو و سنتی مهدوی کنی قرار دارد. لذا کنار هم قرار دادن دو دیگاه مصباح و مهدوی‌کنی که فاصله زیای با یکدیگر دارند نه تنها نمی‌تواند مشکل را حل کند، بلکه معضلات این جریان را دو چندان کرد و نتیجه همان شد که در انتخابات مجلس شورای اسلامی شاهدش بودیم. زیرا هرچند همه بر این باورند که باید یک کاندیدای واحد معرفی کنند اما اختلاف، در گزینه مورد نظر است. مسئله‌ای که سیدرضا تقوی عضو جامعه روحانیت مبارز هم به آن اعتراف کرده است و درباره نظر آیت‌الله مصباح در مورد ائتلاف اصولگرایان گفته است: «آیت‌الله مصباح اعتقاد دارند اصولگرایان باید سر یک فرد به ائتلاف برسند و کسی مخالف اجماع نیست اما فعلا بستر رایزنی‌ها به آن نقطه نرسیده اما اینکه از این ائتلاف چه کسی بیرون بیاید یک مقدار نیاز به بحث دارد.»

به همین دلیل است که چهره‌ای نظیر حشمت‌الله فلاحت پیشه معتقد است «اصولگرایان به وضوح تلاش‌های خود برای جلوگیری از شکست محتمل در انتخابات ۹۶ را در حوزه‌های مختلف آغاز کرده‌اند، با این وجود همچنان بسیار سردرگم و فاقد خط مشی واحد به نظر می‌رسند. عدم اتخاذ تاکتیک‌های مشخص و البته عدم دستیابی به یک استراتژی واحد برای انتخابات در کنار قحط الرجالی این جریان، همگی حاکی از آن است که اصولگرایان با مشکل بزرگ‌تری روبرو هستند؛ مشکل رهبری.» البته این به زمان بعد از مهدوی کنی محدود نمی‌شود. زیرا در دوران حیات ایشان و انتخابات ریاست جمهوری دوره گذشته نیز برخی جریان‌های اصولگرا حاضر به پیروی از وی نبودند. تا جایی که در روزهای آخر انتخابات ۹۲ سعی کرده بود که کاندیدا‌ها را به یکدیگر نزدیک کند، بعضی از کاندیداهای اصولگرا حتی تماس تلفنی او را پاسخ ندادند.
همین مسائل باعث شده است که اصولگرایان به جایی برسند که امروز ایستاده‌اند. از یه سو نه می‌توانند بر سر کاندیدای واحد به اجماع برسند نه می‌توانند اختلافات فکری میان خود را حل کنند. زیرا واضح است که یکی دیگر از مشکلات آنها اختلاف نظر در خصوص حسن روحانی است. چراکه همچنان بخشی از این جریان تمایل به حمایت از رئیس قوه مجریه دارند و بر این باورند که  عملکرد وی قابل قبول بوده و لزومی به معرفی کاندیدا در این دوره نیست و بهتر است توان خود را به انتخابات 1400 معطوف کنند. اینها همان‌هایی هستند که به طیف علی لاریجانی شهرت پیدا کرده‌اند و از اصولگرایان میانه‌رو تشکیل شده‌اند. به همین دلیل است که به خصوص اصولگرایان تندرو طی سال گذشته حساب خود را از رئیس مجلس جدا کردند. البته صرفا تندروها نیستند که با این دیدگاه مخالفت کرده‌اند. زیرا در بدنه اصولگرایان سنتی هم در خصوص حمایت از روحانی اختلاف نظر وجود دارد و باهنر با سخنان اخیر خود بر این مسئله مهر تائید زد و گفت: «مجموعه اصولگرایی در انتخابات، کاندیدایی غیر از روحانی خواهد داشت.» همچنین آیت‌الله موحدی کرمانی، دبیرکل جامعه روحانیت نیز  چندی پیش حمایت تشکل متبوعش از روحانی را بعید دانسته بود. البته باهنر توضیح نداد که آیا درباره حمایت یا عدم حمایت از روحانی در تشکل‌های اصولگرا از جمله جبهه پیروان یا جامعه روحانیت رأی‌گیری شده است یا نه، اما بعید به نظر می‌رسد او تنها نظر شخصی خودش را گفته باشد.

همچنین نباید از جریان احمدی نژادی‌ها نیز غافل شد. زیرا درست است که حضور رئیس دولت‌های نهم و دهم در انتخابات منتفی شده است اما تحرکات وی از جمله سفرهای استانی او نشان دهنده این است که او تمایل ندارد، از انتخابات دوری کند و قطعا گزینه مورد تایید خود را برای این رقابت سیاسی معرفی خواهد کرد. البته او بارها اعلام کرده است که چنین کاری انجام نمی‌دهد اما با نگاهی به خصوصیات اخلاقی و علاقه وی به قدرت، احتمال معرفی یا حمایت از یک کاندیدا از سوی او بعید نیست.

حالا در این میان گزینه‌های احتمالی برای انتخابات ریاست جمهوری کم بود که میرسلیم‌ترجیح داد نخستین گامش را بردارد و در اجلاس سراسری دبیران استان‌ها و شهرستان‌های حزب مؤتلفه اسلامی با بیان اینکه مؤتلفه اسلامی قصد ورود به صحنه انتخابات ریاست جمهوری 96 را دارد نه، اعلام کرد: مؤتلفه اسلامی به بنده مأموریت داده است تا اهداف و راهبردهای تعیین شده حزب را در صحنه انتخابات ریاست جمهوری محقق کنم. البته هرچند بعدها از سوی حزب موتلفه اعلام شد که وی تا پایان مناظره‌های انتخاباتی در این رقابت می‌ماند، اما همین حضور وی به تعداد نامزدهای انتخاباتی افزود و نشان داد تا امروز که اصولگرایان نتوانسته‌اند به اجماع برسند و سعی دارند با افزایش کاندیداها حملات به دولت را زیاد کنند و تا پایان مناظره‌ها به تلاش برای رسیدن به اجماع ادامه دهند و برای خود زمان بخرند.  این تحلیلی است که زیاد هم از واقعیت دور نیست. زیرا اگر نگاهی به اظهارات غلامعلی حداد عادل بیاندازیم متوجه می‌شویم که هنوز  برنامه و کاندیدایی برای انتخابات آینده ندارند.  زیرا وی به وضوح اعلام کرده است  هنوز هیچ شخص خاصی از سوی اصولگرایان برای انتخابات ریاست جمهوری مشخص نشده است. او در واکنش به حمایت برخی اصولگرایان از حسن روحانی یادآور شد: افراد آزاد هستند و این احتمال همیشه وجود دارد اما فعلا جهت تلاش‌ اصولگرایان، معطوف به وحدت در بین اصولگرایان و رسیدن به فردی واحد است.

با این حال اخباری به گوش می‌رسید که حاکی از آن است که اصولگرایان قصد اجرای مدل جدیدی را دارند. به این شکل که  برخلاف رویه‌های قبلی‌ترکیب متفاوتی از چهره‌ها در قالب گروهی 12 نفره قرار است سازوکار ورود به عرصه انتخابات ریاست جمهوری را بررسی و تعیین کنند. در این گروه حضور یک جوان، یک زن و یک روحانی قطعی شده و یکی از معاونان یکی از قوا که اخیرا از مسئولیت خود استعفا داده نیز از اعضای اصلی به شمار می‌رود.

با همه این تفاسیر روز به روز از گوشه و کنار نام فردی برای انتخابات سال آینده شنیده می‌شود. از یک سو برخی نام محمدباقر قالیباف را فریاد می‌زنند، از گوشه‌ای دیگر نام سعید جلیلی شنیده می‌شود. در سمت دیگر برخی می‌خواهند از عزت الله ضرغامی حمایت کنند، برخی حسن روحانی را می‌خواهند. البته همانطور که در میان این گزارش اشاره شد هواداران محمود احمدی نژاد هیچ کدام از این گزینه‌ها را نمی‌خواهند و خودشان گزینه متبوع معرفی خواهند کرد. همانطور که اخیرا هم به این نکته اشاره کرده‌اند که تعدد کاندیداها به ضرر هیچ جریانی نیست. هرچند اینها تنها نام هایی نیستند که مطرح شده‌اند و چهره‌های زیادی در این میان حضور دارند که شاید اگر تجربه انتخابات سال 84 را نداشتیم با اطمینان اعلام می‌کردیم هیچ کدام در حد و‌اندازه جایگاه ریاست جمهوری نیستند و بعید است رای بیاورند اما انتخابات دور نهم ریاست جمهوری نشان داد هیچ چیز بعید نیست و هرکس می‌تواند رئیس جمهور شود.