غلامرضا تاجگردون-نماینده مجلس
روزنامه بهار
گرچه انتخاب یک زن از سوی اصولگرایان به عنوان اولین قدم مثبت این تشکیلات در حوزه زنان برای حضور در ردههای بالاتر از نمایندگی مجلس برای آنان دستاوردی ارزنده محسوب میشود، اما در نوع خود اولین قدم برای بر هم زدن محوریترین خواست اصولگرایان یعنی «وحدت» است. البته هنوز بزرگان و ریش سفیدهای اصولگرا به انتخاب احتمالی مرضیه وحیددستجردی واکنش نشان ندادهاند. اما انتخاب او به عنوان یکی از گزینههای احتمالی به نوعی اضافه کردن یک گره به گرهای قدیمیتر آنهاست.
لذا چند نکته در این خصوص لازم به ذکر است. اول اینکه واکنش بخش سنتیتر اصولگرایان که ریشه آن به حوزهها و مرجعیت سنتی میرسد هنوز مشخص نیست. دوم: در بدنه اصولگرایی هنوز بحث رسیدن به کاندیدای واحد مطرح است و این انتخاب یعنی شکاف در این پروژه که قبلاً هم دست نیافتی بود. سوم: کم نیستند چهرههایی در این جناح سیاسی که خود را ارجحتر از سایرین برای معرفی شدن به عنوان گزینه اصلی و اصلح در انتخابات میدانند و حتماً روی خوشی به حضور خانم دستجردی در این فهرست نشان نمیدهند. چهارم و اصلیترین موضوع، نگرانیها سطوح بالایی هرم نظام سیاسی است. به فرض اگر در صورت تایید احتمالی دستجردی، اتفاقی که در برگزیت انگلستان یا در انتخابات آمریکا افتاد و برخلاف پیشبینیها، اجماعی مبهم، آراء را به سمتی جدا از پیشبینیها سوق داد، آیا ساختار نظام انعطاف کافی برای حضور یک زن در راس قوه مجریه را خواهد داشت؟
در سادهترین قدم اینکه در صورت انتخاب احتمالی یک زن به عنوان رئیس دولت، تعداد زنان کابینه به طور طبیعی افزایش پیدا خواهد کرد. پرسش مهمتر اینجاست که به جز قوه مجریه، آیا نمایندگان ما در مقابل انتخاب وزراء زن منعطف خواهند بود؟ سپردن سکان دولت به یک زن در یک جامعه مرد سالار چه تبعاتی به دنبال خواهد داشت؟ میزان حرفشنوی وزراء از او در چه سطحی خواهد بود؟ رئیس جمهور به طور سازمانی، رئیس شورای عالی امنیت ملی است، آیا مرضیه وحیددستجردی و به طور کل یک زن، در کشور آموزش و تجربه کافی برای احراز چنین مسئولیتی را خواهد داشت؟ بخشی از جلسات رئیس جمهور به طور معمول با سران کشورهای دیگر دنیا در داخل و یا خارج کشور است. برخورد رؤسا و نمایندگان دولتهای دیگر با رئیسجمهور ایران وقتی یک زن باشد چگونه خواهد بود؟ اینها پرسشهایی است که به مرور نه تنها طیف اصولگرا بلکه به طور کل سیاست و جامعه ایران را مجبور به تفکر در این وادی خواهد کرد.
یکی از نقاط ضعف مرضیه وحید دستجردی این است که تجربه زیادی در فعالیت حزبی و تشکیلاتی ندارد. از این رو همواره در بده بستانهای سیاسی که خصلت بارز سیاستمداران است، تصمیماتی گرفته که به زیانش تمام شده است. از پررنگترین آنها ماجراهای او و حزب کارگزاران در مجلس پنجم بود. آن زمان دستجردی هر طور بود در آن دوره رای آورد و وارد مجلس شد، اما همواره با خط مشی حزب کارگزاران در تضاد بود و آن را قبول نداشت و رابطهاش با نمایندگان نزدیک به کارگزاران، شکرآب بود. نتیجه این اختلافات دور بعد خودش را نشان داد. او در لیست تهران قرار نگرفت و در مجلس ششم رأی نیاورد.
این ضعف، بعدها در دوران وزارتش، در مواجه با تنشهای شدیدتر، بیشتر خود را نشان داد. مهمترین آن به ماجرای اختلافات بین برادران لاریجانی (رئیس قوه قضائیه و رئیس مجلس) با محمود احمدینژاد برمیگردد. آن زمان که رئیس دولت وقت، تلاش زیادی کرد تا محمدباقر لاریجانی را از وزارت بهداشت اخراج کند، دستجردی امتناع کرد و حسابی با احمدینژاد زاویه پیدا کرد تا آنجا که از وزارت بهداشت برکنار شد. او در سازمان اداری وزارت بهداشت هم کم حاشیه نداشت. یکی از پرسر وصداترین آنها تشکیل «کمیته موازین شرع» بود. از طرفی او اصرار زیادی به تفکیک جنسیتی در بیمارستانها داشت و حتی قصد راهاندازی بیمارستانهای تخصصی جامعه زنان را داشت که همگی پرسنل آن زن بودند، اما توفیقی نیافت. از بحرانهای دیگری که او با آن دست و پنجه نرم کرد رهاسازی سه بیمار بیپول با برانکارد در کنار جاده بود که فشار زیادی را به وزارت بهداشت تحمیل کرد و تا مدتها خبرگزاری و رسانههای داخلی و خارجی را تحتالشعاع قرار داد و کار به دادستانی و دادسرای انقلاب هم رسید.
آثار همه این رخدادها در زندگی سیاسی وحید دستجردی یک ضلع مشترک داشت. او نه تنها ذکاوت لازم یک سیاستمدار برای جاخالیدادنهای بهموقع و فرار ازترکشهای اختلافات جناحی و اتخاذ تصمیم مطلوب در بزنگاهها را نداشت، بلکه تجربه کافی استفاده از موقعیتهای طبیعی را نداشت و فرصتسوزی میکرد. در واقع شاکله و دایره نفوذ او آنقدر گسترده نیست که توان پهن شدن برای اکثریت احزاب و جریانهای سیاسی و بازیگران آن داشته باشد.
کارنامه او نشان میدهد که توان رد کردن بسیاری از ضربات سیاسی و سازمانی معمولی را هم ندارد که نمونه آنها در مواجه با احمدینژاد در دوران ریاست جمهوری او دیدیم، طوری که وزارت بهداشت تحت امر خانم دستجردی یکی زا پرحاشیهترین دوران خود را گذراند. از تاثیر گذاری نوسانات نرخ ارز و تامین بودجه تا حواشی مربوط به خرید لوازم آرایش با ارز دولتی و بیماران رها شده کنار جاده و ابطال آزمون دستیاری همه و همه بخشی از حواشی پیرامون او بود.