قبل از ریاست جمهوری یازدهم، ۱۲۰ کشور عضو جنبش غیرمتعهدها ما را به عنوان ریاست پذیرفته بودند و ما اصرار داشتیم که حداقل دولت کنونی از این ظرفیت ریاست بر جنبش غیرتعهد به نفع منافع ملی بهخصوص در پیشبرد پرونده هستهای بهرهبرداری درستی بکند که نکرد. ما از ظرفیت عضویت در سازمان همکاریهای اسلامی هم بهرهبرداری لازم را نکردیم و فعالیتهای دیپلماسی ما در اینجا به حداقل رسید. همچنین در آفریقا به عنوان شریک راهبردی شناخته میشویم و عضو ناظر اتحادیه آفریقا هستیم. در آنجا هم متاسفانه کمترین تحرک لازم را در گسترش روابط و رفع نیازها داشتیم.
در واقع به نظر میرسد در این سه سال و نیم وزارت خارجه واقعا تعطیل شده و یک دایره کوچکی از آن که مربوط به ستاد پیشبرد موضوع برجام است، کار میکند.
با نگاهی به رفتوآمدهای سیاسی دیپلماتهای ما و سران دیگر کشورها و نگاهی به فعالیتهایی که دیپلماتهای ما در کشورهای دیگر داشتند و نگاهی به فهرست کمیسیونهای مشترکی که در این سه سال تشکیل شده میبینیم که اینها همه حداقلها هستند یعنی کمترین جلسات کمیسیون مشترک در این سه سال و نیم با کشورهای مختلف برگزار شده و کمترین رفتوآمدها انجام شده است. حتی دیپلماسی عمومی ما هم فرصت پیدا نکرد که در این فاصله از این اهرم استفاده کنیم و در مجموع آنچه که حاصل شد برخلاف توقعات و انتظارات و شعارهای داده شده بود. ما زمانی میتوانستیم به این فعالیتها افتخار کنیم که ببینیم بخشی از اهداف ما از طریق این دیپلماسی تحقق پیدا کرده است. بخشی از اهداف داخلی ما که مربوط به فساد و پیدا کردن بازارهای صادراتی میشود و همچنین بخشی از اهداف ما که به پیشبرد اهداف فرهنگی و سیاسی مربوط میشود، به دیپلماسی وابسته است.
ما زمانی میتوانستیم یک رضایت نسبی از فعالیت دیپلماسی داشته باشیم که از ظرفیتهایی که در جهان برای جامعه اسلامی ایجاد شده به خوبی استفاده میکردیم، اما میبینیم که این ظرفیتها بلااستفاده مانده است.ما بر خلاف بسیاری از دیگر کشورها محبوبیت مردمی زیادی داریم و به همین دلیل دولتها هم مشتاق هستند که برای همسویی با ملتهایشان با ما رابطه داشته باشند. در آمریکای لاتین شرایط بسیار خوبی برای روابط ما ایجاد شده است. کارخانههای ما که در حال حاضر در دوره رکود به سر میبرند، بازار صادارتی دارند و ما اگر فضای خوبی برای صادرات ایجاد کنیم از این رکود هم خارج میشویم. یکی از دلایل اصلی رکود ما این است که صادرات ما به طور کلی متوقف است.
اینکه در حال حاضر بیشتر مردم دیپلماسی خارجی دولت روحانی را مهمترین و تاثیرگذارترین بخش عملکردش میدانند، به این خاطر است که تبلیغاتی که شده متاسفانه بسیار پررنگ بوده و همه توجهات را به این نقطه جلب کرده است. در اکثر سخنرانیها و مصاحبههای مطبوعاتی روحانی، موضعگیریهای اعضای دولت همه درباره بررسی برجام و تبلیغاتش بوده و این احساس را در مردم به وجود آوردند که مهمترین مساله است که البته همین عرصه هم دستاورد قابل تحسینی نداشته است و این تبلیغات است که میتواند چنین کاری بکند، توجهات مردم را به یک موضوع جزئی جلب کرده و آن را بهصورت یک موضوع کلی نشان دهد.
روشن است که خود برجام هم دستاورد قابل توجهی نداشته است. با گذشت یک سال و خردهای از زمان اجرای برجام اهدافی که گفته شد، همچنان سر جای خودش است و تحقق پیدا نکردند. این چیزی است که خود آمریکاییها به آن اعتراف میکنند. حتی در زمان اوباما بود که تحریمها را تمدید کردند وترامپ هم که در حال حاضر بسیار راحت یکی از اصولش افزایش تحریمها علیه ماست. بنابراین در نهایت اگر توقعاتی که عملکرد سیاست خارجی دولت در مردم ایجاد کرده بود را ۱۰۰ در نظر بگیریم، شاید برای مجموعه این سیاست باید نمرهای کمتر از ۲۰ در نظر گرفت.