به روز شده در ۱۴۰۳/۰۲/۱۷ - ۰۸:۵۴
 
۱
تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۰۲/۱۲ ساعت ۱۱:۳۲
کد مطلب : ۱۲۹۳۳۵
سعید سهیلی، کارگردان «گشت ۲»:

مثل لودر از روی «خوب،بد،جلف» رد شدیم

مثل لودر از روی «خوب،بد،جلف» رد شدیم
مرجان یگانه پرست- روزنامه بهار
عنوان پرفروش‌ترین فیلم تاریخ سینما در کشور ما تا مدت‌ها در تسخیر فیلم‌های «کلاه قرمزی» بود و بعد هم نصیب فیلم «اخراجی ها» شد و این اواخر هم «فروشنده» صاحب این عنوان بود اما در هفته دوم اردیبهشت و در ادامه اکران نوروزی، این «گشت ارشاد 2» بود که این عنوان را به نام خود زد.
سعید سهیلی، کارگردان دوگانه «گشت ارشاد»‌ها، فیلمساز باسابقه‌ای است و علاوه بر این دو گانه اش، تجربه ساخت فیلم‌های موفقی چون «چهارچنگولی»، «کلاشینکف» و «چهار انگشتی» را دارد. فیلمسازی که در آثارش به مسائل اجتماعی می‌پردازد و نگاهی اعتراضی دارد.
***
عنوان پرفروش‌ترین فیلم تاریخ سینما در کشور ما تا مدت‌ها در تسخیر فیلم‌های «کلاه قرمزی» بود و بعد هم نصیب فیلم «اخراجی‌ها» شد و اما این بار از آن فیلم شما شده است. این عنوان چقدر در آینده کاری یک کارگردان اثرگذار است؟
وقتی یک فیلم در گیشه شکست می‌خورد یعنی مخاطب از آن فیلم استقبال نکرده است زیرا فیلم‌ها برای جلب و رضایت مخاطبین ساخته می‌شوند. در نتیجه وقتی یک فیلم مورد استقبال تماشاگران قرار نمی‌گیرد، سازنده آن اثر از نویسنده و کارگردان گرفته تا تهیه‌کننده آن لطمه می‌خورند زیرا ملاک عدم ارتباط فیلم آنها با تماشاگران می‌شود. در گذشته زمانی که فیلم یک کارگردان نمی‌فروخت و مورد استقبال قرار نمی‌گرفت تا سال‌ها خانه نشین می‌شد و می‌گفتند که فلان فیلمش نفروخته است. بعدها با تلاش بیشتر مجددا بازمی‌گشت و برای ساخت اقدام می‌کرد، این روند بعد از انقلاب اتفاق نیفتاد و شاهد بوده‌ایم که فیلمسازانی با وجود آنکه فیلم شان نفروخته است، مجددا اقدام به ساخت فیلم جدید کرده اند. این در حالی است که گاهی فیلم‌های این فیلمسازها، به دلیل عدم جذب تماشاگران حتی اکران هم نمی‌شوند ولی سالی یک فیلم می‌سازند. وقتی فیلمی خوب می‌فروشد، تاثیر خوبی روی عوامل و سازنده آن می‌گذارد و من هم این قاعده مستثنی نیستم. این افتخار خیلی منوط به جنبه مالی نیست و آنچه بیشتر افتخار‌آفرین است این است که فیلم توانسته تماشاگر را به سینما بیاورد و آنها را راضی از سالن ببرد. این موفقیت مثل دیگر موفقیت‌های زندگی، شیرین است و حتم بدانید فروش موفق در آینده کاری یک فیلمساز بی‌تاثیر نیست.

چه عواملی موجب موفقیت یک فیلم در گیشه می‌شوند و فیلم شما دارای کدام ویژگی‌ها بود؟
انواع مختلفی از فیلم‌ها وجود دارند اما در نهایت می‌توان آنها را به دو دسته تقسیم کرد. فیلم هایی که در کنار مردم می‌ایستند و آنهایی که در برابر مردم قرار می‌گیرند. معمولا فیلم‌هایی که در کنار مردم می‌ایستند، تماشاگر هم از آنها استقبال می‌کند. من قصد ندارم این را بگویم تمام فیلم‌هایی که نفروخته‌اند در مقابل مردم بوده‌اند و قصد ندارم این را هم بگویم که تمام فیلم‌هایی که فروش خوبی در گیشه داشته اند، مردم را همراهی کرده‌اند اما شواهد و گذشت زمان ثابت کرده است فیلم‌هایی که فروش خوبی داشته‌اند و مقبول  بوده‌اند، در کنار مردم بوده‌اند. فیلم‌‌‌‌هایی که درد مردم و ذائقه آنها را ببیند و دغدغه‌ها و نگرانی‌های آنها را منعکس کند، مورد پسند مردم قرار می‌گیرند. شک نداشته باشید وقتی مردم غمگین هستند و یک فیلم می‌تواند آنها را شاد کند، آنها از آن فیلم خوششان می‌آید و بالعکس وقتی حال شان با فیلمی بهبود پیدا نکند، آن فیلم روی اقبال هم نمی‌بیند. فکر کنید مردم دچار مشکلات اقتصادی یا اجتماعی هستند و فیلمی به این مشکلات بی‌توجهی کند و شرایط را طوری نشان بدهد که اوضاع گل و بلبل است، مردم به آن پشت می‌کنند. وقتی درد مردم در یک فیلم فریاد شود و پچپچه‌های شان در مسائل مختلف روی پرده نقش ببندد، تماشاگر هم از دیدن آن واقعیات رضایت پیدا می‌کند. لایه بیرونی جامعه نشان می‌دهد که حال مردم خوب نیست و با دیدن فیلم خوب، برای لحظاتی خوشحال می‌شوند. فروش «گشت 2» این ویژگی را داشت و هر هفته رشد صعودی فروش داشته است.

آیا‌ترفند خاصی برای فروش بهتر و جذب مردم اعمال کرده‌اید یا خود فیلم معرف خود بوده است؟
سال گذشته فیلم کمدی «پنجاه کیلو آلبالو» را در کنار بسیاری دیگر از فیلم‌ها وجود داشت که همه آنها به طور مرتب تیزر آنها از شبکه‌های ماهواره‌ای پخش می‌شد و به طور مشهود، فروش آنها مدیون آن تبلیغات بودند. امسال هم همراه با فیلم «گشت 2» ، فیلم‌های موفق دیگری روی پرده بودند که به صورت نقل و نبات تیزرهای شان از شبکه‌های ملی و ماهواره‌ای پخش می‌شد. فیلمی که نه در ماهواره و نه در صدا و سیمای خودمان تبلیغ نداشته است و هیچ امکانات تبلیغاتی ویژه‌ای نداشته اما رکورد فروش سینمای ایران را شکسته است، قطعا با تبلیغات مردمی و به صورت سینه به سینه نتیجه گرفته است. یقین بدانید اگر تلویزیون امکان پخش تیزر به فیلم ما می‌داد، این فروش بیشتر هم می‌شد.

فیلم شما خیلی مدیون موفقیت ورژن قبلی خود است و اگر «فروشنده» را از لیست پرفروش‌ها استثنا بدانیم، بیشتر فیلم‌های موفق در این زمینه، فیلم‌های طنز بوده اند. بررسی این رویکرد مردمی از نظر مخاطب شناسی چقدر اهمیت دارد؟
در همین اکران نوروز، فیلمی طنازتر از «گشت 2» اکران بود که کمتر از فیلم ما فروش داشته است. کمدی یک فیلم، بازار فروش آن را تثبیت نمی‌کند و اگر این طور بود باید فیلم «سه‌بیگانه» یا «خوب، بد، جلف» بیشتر می‌فروختند. سوای از پرداخت به طنز و خنداندن مردم، موارد مهم دیگری هم در استقبال مردم دخیل هستند. از جمله مسائل اجتماعی.

فکر می‌کردید فیلم شما در رقابت با فیلم طنزپرداز موفقی چون قاسم‌خانی موفق‌تر عمل کند؟
قبل از اکران فیلم ها، گروه ما با گروه فیلم «خوب، بد، جلف» شرط‌بندی کردیم که مثل لودر از روی فیلم آنها رد می‌شویم و آنها هم مدعی شدند که مثل‌تراکتور از روی «گشت 2» رد خواهند شد. حالا گروه ما شرط را برده است. هر چند آن فیلم، فیلم خوبی بود و پرونده‌اش با 15 میلیارد بسته شد و ما هنوز 4 تا 5 هفته دیگر را پیش رو داریم. ما به همان‌اندازه‌ای که با قاسم‌خانی رفاقت داشتیم و به همان‌اندازه هم رقابت داشتیم و در این رقابت گشت ارشادی‌ها پیروز شدند.

شما رفته از سینمای حادثه‌ای و دفاع مقدس به سمت سینمای اجتماعی روی آوردید. این تغییر نگاه و ژانر بر آمده با دلمشغولی‌های جدیدتان است؟
من به حال مردم نگاه می‌کنم و بر مبنای حال آنها فیلم می‌سازم. امکان دارد فیلمی که امسال می‌سازم با ژانر و قصه و فضای دیگری باشد و این رویکرد را از حال مردم به دست می‌آورم. به نظرم در مقطعی که حال مردم خوب نیست بهتر است فیلم هایی بسازیم که ساعاتی غم و قصه‌های شان را فراموش کنند و زمانی که جامعه روزگار بهتری را سپری می‌کند، به مسائل جدی‌تر خواهم پرداخت.
نکته‌ای که در فیلم‌های شما دیده می‌شود، روحیه اعتراضی و بی‌پروای آن‌ها است. این نوع نگاه اعتراضی در فیلم «سهراب» دیده می‌شد و همین طور در «کلاشینکف» و در این دوگانه‌ها بیشتر.
فقط من این طور نیستم و به نظرم همه فیلمسازها روحیه اعتراضی دارند. اگر فیلمی محتاط است، بلاشک کارگردان آن هم محتاط است و اگر فیلمی عصبی است، کارگردان هم عصبی است و فیلم شاد هم، فیلمساز شادی دارد. فیلمسازها علاوه بر اینکه قصه‌ای را روایت می‌کنند بخشی از حال خودشان را به فیلم‌ها منتقل می‌کنند.

 «گشت ارشاد1» حتی با وجود ضعف‌هایی اجرایی و روایی اش، فیلم دلچسبی است. انتظار می‌رفت «گشت 2» بهتر باشد اما این روند رو به پیشرفت نبوده است؟
به شدت با شما مخالفم. از آنجا که این دو فیلم را خودم را ساختم نمی‌توانم یکی را بهتر از دیگری بدانم، در نتیجه من هم بی طرفانه می‌توانم بگویم «گشت 2» از نظر فیلمبرداری، بازی، طراحی صحنه و کارگردانی خیلی بهتر از «گشت ارشاد 1» است اما این را می‌پذیریم که «گشت ارشاد 1» فیلمنامه و روایت یکدست‌تری دارد. وقتی فیلم را معدل بگیرید، باید به همه عامل‌های تخصصی آن توجه شود و با این نگاه می‌توانم بگویم که معدل «گشت 2» بالاتر است.

امتیاز دیگر فیلم‌های شما بازی‌های روان و یکدست بازیگران‌تان است. در هدایت بازیگر و برای رسیدن به این روانی چطور عمل می‌کنید؟
اگر کارگردان بتواند به تفاهمی با بازیگر برسد، دیگر نیاز نیست برای هر پلانی با بازیگر سر و کله بزند و انرژی مضاعف مصرف کند. بهتر است قبل از آغاز کار، بازیگر و کارگردان به تحلیل مشخصی برسند. من سعی می‌کنم پولاد کیمیایی یا ساعد یا حمید فرخ نژاد، هر یک را از خودشان جدا می‌کنم و آنها را با گفتگو و همکاری دو طرفه به کاراکترش نزدیک می‌کنم.

آیا باید منتظر «گشت ارشاد 3» هم باشیم؟
نمی دانم هنوز تصمیمی برای ساخت آن نگرفته‌ام.