روزنامه بهار: دیگر امروز کمتر کسی را میتوان یافت که باور نداشته باشد رییسی و تیم همراهش همان احمدی نژاد و دولتهای نهم و دهم است. با همان روشها به دنبال کسب رای هستند و با همان شیوه هم در صورت رایآوری به دنبال اداره کشورند. همان بخش از ساختار قدرت که پشتیبان و حامی احمدی نژاد بود این روزها تمام قد از ابراهیم رییسی حمایت میکند و امکانات سیاسی، رسانه ای، مالی و. . . خود را برای حمایت از این نامزد انتخابات96 در طبق اخلاص قرار داده است.
آنان برای پیروزی هیچ حد و مرزی را نمیشناسند. دقیقا با همان شیوههای غیراخلاقی انتخابات84 و 88 به دنبال کسب پیروزیاند و در خیال خام خود برای یک دورهای شدن دولت روحانی از هیچ کوششی فروگذار نمیکنند. برای پیروزی در انتخابات و حضورمجدد در قوه مجریه مرزهای اخلاقی و قانونی را یک به یک درمی نوردند و با تدلیس و فریب به دنبال کسب رای هستند. بیاییم فرض کنیم امروز شنبه هفته آینده است و ابراهیم رئیسی به عنوان رئیس دولت دوازدهم برگزیده شده است. تصویر آینده ایران چه خواهد بود؟ در حوزه اقتصاد، سیاست خارجی و داخلی، فرهنگ و. . . به چه سمتی خواهیم رفت؟ برای فهم دقیقتر تصویر ایرانی که در آن دیگر اثری از حسن روحانی و یارانش در قوه مجریه نیست میبایست به همراهان «آقای قاضی» در این حوزهها نگاهی بیندازیم.
در حوزه فرهنگ افرادی همچون محمدحسینی (وزیر ارشاد دولت احمدی نژاد) ، نادر طالب زاده، قزوه و. . . رییسی را همراهی میکنند. نگاه این طیف از فعالان عرصه فرهنگ که این روزها به گرد نامزد جریان مخالف روحانی جمع شدهاند در همه این سالها برای همه مردم روشن شده است؛ نگاهی بسته و قائل به کنترل همه امور. این نگاه در سالهای 84 تا92 چنان وضعیتی را برای فرهنگ و هنر این کشور به وجود آورد که بعید است هیچ اهل فرهنگی فارغ از آن که عملکرد دولت مستقر در این حوزه را بپسندد یا خیر، تمایلی به تکرار آن وضعیت داشته باشد. حضور ابراهیم رئیسی و همراهانش در صورت پیروزی در انتخابات فرهنگ و هنر این سرزمین را به همان دورانی بازخواهد گرداند که حتی دور هم نشستن اهالی سینما برای چند ساعت هم تحمل نمیشد و آن چه حرف اول را در این عرصه میزد سانسور و محدودیت بود نه گفتگو و مدارا.
در حوزه اقتصاد چه خواهد شد؟
همراهان اقتصادی رئیسی دقیقا همان تیم اقتصادی دولتهای نهم و دهم است. تیم اقتصادی که حتی فریاد اعتراض اقتصاددانان اصولگرا را هم در آورده بود و مردم نیز از آنان خاطره صفهای طولانی خرید سکه و ارز، تورم افسار گسیخته، رکود بی سابقه با هشت فصل پیاپی نرخ رشد اقتصادی منفی، بی ثباتی مطلق در بازار ارز به همراه کاهش بی سابقه ارزش پول ملی و. . . را به خاطر میآورند.
حال همین تیم اقتصادی قرار است بخش اقتصادی دولت فرضی مدعیان «کار و کرامت» را در دست بگیرد. در چنین شرایطی اوضاع اقتصادی مردم چه خواهد شد؟ همین امروز و با وعدههای غیرکارشناسی و ناممکنی از قبیل ایجاد یک میلیون و نیم شغل در هر سال و افزایش سه برابری یارانه نقدی میتوان کاملا فهمید که این تیم اقتصادی همچون دولت گذشته تنها قرار است با وعده هایی بزرگ مردم را سرگرم کنند و در عمل باعث فجایع بزرگی در حوزه اقتصاد شوند.سیاست خارجی کشور چه خواهد شد؟ سعید جلیلی و تیم همراه او گردانندگان سیاست خارجی دولتی خواهند بود که رئیسی بر کرسی ریاست آن تکیه زده است. کارنامه مذاکره کننده سابق هستهای کشورمان مشخصتر از آن است که نیازی به اشاره به آن باشد.
12 قطعنامه آژانس بین المللی انرژی اتمی، شش قطعنامه شورای امنیت، تحریمهای دولت آمریکا، تحریمهای اتحادیه اروپا، قرار گرفتن کشورمان ذیل فصل هفت منشور ملل متحد که به معنای بهانهای حقوقی برای آغاز برخورد نظامی است و. . . اینها تنها بخشی از کارنامه جلیلی در شش سال مسئولیتش است. آیا قرار است دوباره به آن دوران بازگردیم؟ در شرایطی که اقتصاد ایران بیش از هر زمان دیگری به سرمایهگذاری خارجی و ورود فناوریهای نو برای افزایش بهره وری به عنوان یکی از ارکان سیاستهای اقتصاد مقاومتی ابلاغی از سوی رهبر انقلاب نیاز دارد آیا ورود افرادی که در کارنامه خود چیزی جز «ایران هراسی» به یادگار نگذاشتهاند به معنای خط پایانی بر تلاشهای صورت گرفته برای تبدیل ایران هراسی به ایران دوستی نیست؟
در گردشگری به کجا خواهیم رفت؟ صنعت توریسم به عنوان یکی از مواردی که میتواند مهمترین مبنع درآمد ملی کشور باشد با حضور چنین تیمی که اطراف آقای رئیسی هستند چه خواهد شد؟ در پسابرجام شاهد افزایش قابل ملاحظه ورود گردشگران به کشور بودیم که علت اصلی آن تلاش دولت برای تغییر چهره کشورمان در سایر نقاط جهان است. سرنوشت توافق هستهای به عنوان دستاوردی که توانست بسیاری از تحریمهای اثرگذار بر معیشت مردم را از سر راه کشور بردارد با حضور مخالفان این توافق در قدرت چگونه خواهد شد؟ به طور طبیعی حضور افرادی همچون سعید جلیلی و دیگرانی که نگاهی مانند او به سیاست خارجی دارند و در این چهار سال اخیر تمام همّ و غم خود را برای به ثمر نرسیدن مذاکرات هستهای و پس از آن وارونه جلوه دادن دستاوردهای برجام به کار بستهاند امیدها را درباره آن که از ظرفیت هایی که این توافق مهم در اختیار کشور قرار میدهد استفاده کافی و شایسته در جهت رفاه حال مردم انجام گیرد بسیار کمرنگ خواهد کرد.
برنامه ها، گفتهها و وعدههای ابراهیم رئیسی و همراهانش در این چند هفتهای که از تبلیغات انتخابات میگذرد نشان دهنده آن است که حضور این جمع در دولت به معنای بازگشت به عقب است. بازگشت به دورانی که در آن شاهد افزایش نرخ تورم از ده درصد به چهل درصد، کاهش نرخ رشد اقتصادی از مثبت شش درصد به منفی هفت درصد، تحریم هایی فزاینده و بی سابقه علیه کشورمان، بحرانی عظیم در بخش بهداشت و درمان که صدای اعتراض وزیر وقت را هم در آورد، مفاسد و غارتگریهای حیرت انگیزی که گاه مبلغی بیش از 14 هزار میلیارد تومان را شامل میشد، افزایش میزان قاچاق از سه میلیارد دلار به 25میلیارد دلار، بی تدبیری هایی از جنس آن چه باعث آن شد که دو میلیارد دلار از پول مردم توسط آمریکا مصادره شود و. . . بوده ایم. حال انتخاب با شماست که کدام شیوه و روش مملکت داری را انتخاب کنید؛ عقبگرد به دوران سیاه گذشته و یا پیش به سوی آینده و رونق اقتصادی به همراه تعاملی سازنده با جهان.